بهرام دبیری نقاش
پاییز برای من فصل پر کاری است. مثل همیشه، به نحوه ارایه کارهایم فکر میکنم. همین حالا دارم به پیدا کردن مکان مناسبی فکر میکنم که بتوانم مجموعه بزرگی از سرامیک، بلور و... را در معرض دید عموم قرار دهم. این کارها را در همراهی با پسرم «روزبه» انجام دادهام. به جامها و ظرفها که نگاه میکنم، به تراش روی تن هر که خیره میشوم، شباهت زیادی بین آنها با موضوعات مطرح در اجتماع مییابم. هرکار اصل، اصالت خوب خودش را نشان میدهد. درست مثل رفتار خانوادههای ریشهدار که وارد شدن به اجتماع را برای اعضای خانواده فراهم میکنند، خانوادههایی که در درونشان همهچیز سر جای خودش است. گاهیاوقات به این موضوع میاندیشم که زندگی همه ما شبیه یک نمایش تمامعیار است. لازم نیست پشتصحنه درست و دقیق باشد، همین که در جلوی صحنه همهچیز مرتب باشد، کافی است، پشتصحنه ویران را میشود پنهان کرد. پاییز برای من شلوغترین فصلهاست. نمیدانم چرا؟ شاید چون تمام نمایشگاهها- نمایشگاههای من و بقیه همکاران و دوستانم و خیلی از فعالان حوزه نقاشی و سایر هنرهای تجسمی- در این فصل دایر میشوند. وقتی با دوستان و آشنایانم همصحبت میشوم، خیلیهایشان میگویند، نباید خودت را در مرکز توجه قرار دهی یا نباید درباره کارهایت با رسانهها صحبت کنی، نباید شلوغ باشی، نباید... نباید... اما من بهگونه دیگری میاندیشم. به نظر من باید شلوغ باشی و درباره هنر، کار و حرفهات با تمام اقشار جامعهات صحبت کنی. باید تمام آنها را با کارهایت درگیر کنی... اگر میسر نیست، حداقل باید کارت را به آنها معرفی کنی... مهم نیست چهدرصدی از آنها کاری که ارایه میدهی را درک میکنند. مهم این است که کار خودت را به درستی انجام دهی. از میان همانها، کسانی هستند که تو و کارت را درک کنند. الان با تمام روزنامهها حرف میزنم و درباره کارهایم توضیح میدهم. چرا؟ چون دوست دارم فصل درخشانی را پشتسر بگذارم. از شما سوالی دارم؛ تا حالا برایتان پیش آمده نسبت به کاری که ارایه میدهید به آن حد از اعتماد و اطمینان رسیده باشید که بر سر جایی که بناست آنها را ارایه دهید، شک کنید؟ من دقیقا به چنین وضعیتی دچار شدهام. از کار خود راضیام و میدانم مجموعهای که با همراهی پسرم آماده کردهام کار خوب و موفقی است اما آیا واقعا جایی هست که بتواند این مجموعه را به بهترین نحو به نمایش بگذارد؟ درحالحاضر دغدغه دیگری هم دارم. یک دغدغه مطبوعاتی. میخواهم مجموعه 40 سال حضورم در مطبوعات که شامل مصاحبهها، یادداشتها و... است را در یک کتاب جمعآوری کنم. میخواهم تأثیر این 40 سال حضور را ببینم. میخواهم ارزیابیاش کنم. امیدوارم تمام سخنانی که در این سالها از زبانم بیرون آمده، ارزیابی مفیدی به من و مخاطبانم ارایه دهد.