شهروند| 2 دزد جوان که در صحنه سرقت زن خانهداری را تحت اذیت و آزار قرار داده بودند دستگیر شدند.
21 مردادماه مردی به کلانتری 119 مهرآباد جنوبی مراجعه کرد و به مأموران گفت: «ساعت 10 صبح آقایی زنگ آیفون را زد و گفت: «طوطی ما در پشتبام خانه شماست.» اما من از او خواستم تا زنگ طبقه سوم را بزند. پس از چند دقیقه همین شخص، مجددا زنگ زد و گفت: «واحد طبقه سوم پاسخگو نیست. لطفا در را باز کنید. من همسایهتان هستم.» من نیز به تصور اینکه این شخص واقعا همسایه است، در را باز کردم. بعد از چند لحظه، زنگ واحد ما زده شد و همین شخص درخواست کلید پشتبام را از من کرد. بدون آنکه در واحد آپارتمان خودمان را باز کنم درخواست کردم تا کلید پشتبام را از واحد طبقه چهارم بگیرد اما بعد از چند دقیقه دوباره زنگ خانه زده شد و همین شخص مدعی شد که طبقه چهارم او را نزد من فرستاده است. به محض اینکه در واحد را باز کردم، جوانی حدودا
24-22ساله وارد خانه شد و با تهدید چاقو مرا مجبور به سکوت کرد. آن جوان با تهدید اقدام به گرفتن طلا و جواهرات کرد. زمانی که او مشغول بررسی طلاها بود تصمیم گرفتم از خانه فرار کنم اما به زور و با تهدید چاقو مانع از خروجم از خانه شد و تهدید کرد: «اگر سروصدا کنی، تو را میکشم.» بعد مرا به داخل یکی از اتاقها برد. از پنجره مشرف به داخل کوچه نفر دوم را صدا زد. پس از آن مرا داخل یکی از اتاقها حبس کرده و هر دو نفر از خانه خارج شدند. پس از چند دقیقه و درحالیکه بسیار ترسیده بودم، زمانی که دیگر صدایی نمیآمد از اتاق بیرون آمدم و دیدم که آنها رفتهاند.
کارآگاهان در سلسله اقدامات پلیسی اقدام به چهرهنگاری تصاویر دو سارق کردند و با بهرهگیری از بانک اطلاعات مجرمان سابقهدار موفق به شناسایی «فرشاد» (21ساله) شدند که برابر سوابق موجود در پروندهاش، در سال 1391 به اتهام کیفقاپی توسط پلیس آگاهی شهریار دستگیر و روانه زندان شده بود.
مخفیگاه فرشاد در منطقه نسیمشهر (اکبرآباد) – خیابان شهیدرجایی شناسایی شد. در زمان اجرای عملیات دستگیری، فرشاد با اطلاع از حضور کارآگاهان در پشت در خانه قصد داشت تا از بالکن منزل و از طبقه چهارم فرار کند و با این هدف به پشتبام ساختمان دوطبقهای در کوچه پشتی پرید اما با این وجود کارآگاهان که تمامی احتمالات فرار متهم را پیشبینی کرده بودند، نهایتا با شلیک چند تیر هوایی موفق به دستگیری وی شدند.
با دستگیری متهم، بلافاصله تحقیقات در همان محل دستگیری و جهت شناسایی دیگر متهم پرونده آغاز شد. فرشاد که چارهای جز اعتراف و معرفی همدست خود نداشت، در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: «به همراه یکی از دوستانم بهنام محسن به منزلی رفتیم که تنها یک خانم جوان داخل خانه حضور داشت. ابتدا من پايین و در داخل کوچه روی موتور منتظر ماندم و محسن به تنهایی داخل ساختمان شد. پس از مدتی محسن از داخل پنجره مرا صدا زد و من هم داخل خانه رفتم و...» محسن نیز در نسیمشهر دستگیر شد و در بازجوییها درباره آزار و اذیت زن جوان به کارآگاهان گفت: «پس از سرقت طلاها، زن جوان را را مورد آزار و اذیت قرار داده از طریق پنجره، فرشاد را صدا کردم و او نیز بالا آمد. بعد از آن، تمامی طلا و جواهرات داخل خانه را برداشتیم و با موتور فرار کردیم.» بررسیها نشان میدهد هر دو متهم پرونده متأهل بوده و حتی «محسن» دارای سه فرزند است. ادعاهای این مردان کافی بود تا بازپرس پرونده با تقاضای انتشار تصویر بدون پوشش هر دو متهم از کسانی که موفق به شناسایی چهره متهمان شدند خواست تا جهت طرح و پیگیری شکایات خود به اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ واقع در خیابان وحدت اسلامی مراجعه کنند.