روزنامه شهروند کد خبر: 5187 تاریخ خبر: ۱۳۹۳ شنبه ۱۵ شهريور وضعیت‌قرمز و محیط‌زیست سروش مدبری کارشناس محیط زیست و رئیس انجمن زمین شناسی ایران بزرگترین مشکل محیط زیست ما درحال حاضر بي توجهی دولت و مسئولان به محیط زیست و به تبع آن بي توجهی مردم است. اول از همه دولت و مسئولان باید خودشان به محیط زیست و اهمیت آن اعتقاد داشته باشند تا بتوانیم به فعالیت هایی در راستای حفظ محیط زیست امیدوار باشیم. متاسفانه مسئولان همه جا فقط صحبت می کنند ولی پای عمل که می آید، هیچ کدام پا پیش نمی گذارند و برایش خرج نمی کنند. درحالی که در زمینه های دیگر همه شان کمک می کنند و چه درمورد پیش بردن کارها و چه هزینه مادی و چه از نظر وقت گذاشتن، فعالیت می کنند اما برای محیط زیست و جنگل های گلستان که 10 روز در حال سوختن بود کسی اهمیتی قایل نیست و کاری انجام نمی دهد. محیط زیست همیشه آخرین موضوعی است که به آن توجه می کنند. وقتی پرونده های رشد و توسعه نوشته می شوند، در آخر کار یاد محیط زیست می افتند. درحالی که در خیلی از این پروژه ها اگر از اول مسأله محیط زیست دیده شود، یا اجرا نمی شود یا پرونده اش عوض می شود و شکل دیگری به خود می گیرد. می آییم کارخانه پتروشیمی را در شمال کشور احداث می کنیم و بعد می گوییم آلودگی ایجاد می کند درحالی که اگر آمایش سرزمین انجام شود، معلوم می شود که شمال کشور برای پتروشیمی مناسب نیست. اما کسی به این موضوع فکر نمی کند. بر همه معلوم است که پروژه های کشاورزی باید جایی باشد که آب داشته باشد اما الان در همه جای کشور کشاورزی انجام می شود حتی مناطقی که آب کافی ندارند. این یعنی ما به صورت جزیره ای داریم کشور را اداره می کنیم و براساس آمایش سرزمین نیست و هر شهری کشاورزی و صنایع و ادارات خود را دارد. این روش در دنیا منسوخ شده است. الان در دنیا شهرهای مختلف قطب بندی می شوند و اکولوژیک شهرهای مختلف درمی آید و مشخص می شود که هر استانی برای چه کاری توانایی دارد. آن وقت دیگر نمی رویم کارخانه فولاد را در لامرد راه بیندازیم که آب ندارد. اینها دیدگاه های غیرتوسعه ای است که در آنها توسعه پایدار دیده نمی شود. وقتی نظارتی وجود ندارد، باعث می شود کسی نتواند مدیریت کند. ضعیف نگاه داشتن سازمان محیط زیست مشکل دیگری است که باید جدی گرفته شود. این سازمان نیاز به تقویت بنیه علمی و مالی و کارشناسی دارد. اکثر کارشناس هایی که در این سازمان هستند، رشته های تحصیلی شان محیط زیست است، درحالی که عده ای از آنها باید پتروشیمی بدانند تا بتوانند درمورد پروژه های پتروشیمی نظر بدهند. این دانش و تخصص وجود ندارد. از نظر بودجه هم کمترین مقدار به محیط زیست داده می شود و این را اگر بیاییم با بخش آب مقایسه کنیم، کمبود بودجه را متوجه می شویم. مدیر محیط زیست استان دارد با دستان بسته صنایع را کنترل می کند. شهر تهران با 500-400 هزار صنعت حدود 20 نفر کارشناس محیط زیست دارد و ما از آنها انتظار داریم که صنایع را سرکشی و بازبینی کنند.دولت می تواند تصدیگری خودش را کم کند و کم کم مسئولیت ها را در اختیار ان جی او ها بگذارد. چندین سال است که ان جی او ها نتوانسته اند فعالیت چندانی داشته باشند. امیدواریم که بتوانند بیشتر فعالیت کنند که تا الان به آن صورت مشاهده نشده که وارد شوند و به دولت کمک کنند. وقتی نظارت صورت نگیرد، کسانی که دوست دارند با کمترین هزینه تخلف انجام دهند، راحت هستند. در همین شهر نگاه کنید که تمام سوپرمارکت ها زباله هایشان را در جوی آب می ریزند و سطل زباله ندارند. این جا مردم می توانند کمک کنند و باید به آنها اختیار داده شود که چنین مواردی را گزارش کنند. در سازمان محیط زیست کشورهای پیشرفته، بخشی به نام گزارش های مردمی هست که گزارش ها را دریافت کرده و رسیدگی می کنند و حتی در اولویت کارهایشان قرار می دهند. اگر مردم نیروی محیط زیست باشند نیاز ندارید که 20 کارشناس بیرون بروند و همه جا را بررسی و کنترل کنند و دیگر کارخانه ها از ساعت 4بعدازظهر به بعد دودکش هایشان را بازنمی کنند زیرا مردم ناظر هستند و گزارش می دهند. الان بعد از ساعات اداری کارخانه ها خیالشان راحت است و به راحتی آلودگی ایجاد می کنند. باید مسئولیت پذیری مردم نسبت به محیط زیست به عنوان فرهنگ تقویت شود. شاید حتی نیاز باشد در ابتدا بعضی از مردم جریمه شوند، بعضی ها تشویق شوند و به مردم آموزش داده شود که بتوانند محیط زیست را حفاظت کنند. این مسئولیت ها برای آماده کردن مردم جهت مشارکت در حفظ محیط زیست به عهده دفتر آموزش و مشارکت های مردمی سازمان محیط زیست است. درحال حاضر چندین ان جی او و گروه مردمی صادقانه و بدون هیچ چشمداشتی فعالیت می کنند و حتی از جیبشان پول می گذارند تا به حفظ محیط زیست کمک کنند، بدون این که شهرداری ها یا محیط زیست از کار آنها تقدیر کرده باشد. این ان جی او ها باید توسط دفتری که از دولت بودجه می گیرد، آموزش و سازماندهی داده شوند و روند فعالیت هایشان را گزارش دهند. خیلی ها دوست دارند در این زمینه فعالیت کنند اما می پرسند از کجا باید شروع کنیم و به کجا برویم. من پاسخی ندارم. یا گاهی فعالیت های بعضی مدافعان محیط زیست اشتباه برداشت می شود و همان طور که در زلزله سال گذشته در آذربایجان غربی دیدیم، ممکن است دستگیر شوند چون سرخود کار انجام می دهند و سازمانی نیست که به آنها اجازه فعالیت دهد. این فعالیت ها اگر سازماندهی شوند و زیرنظر دستگاه دولتی فعالیت کنند، مشکلاتشان کمتر می شود. مردم و خیلی از ان جی اوها منتظر دولت نمی مانند که در زمان اداری تصمیمی بگیرد تا قانونی بنویسید. خیلی هایشان امروز هم از طریق شبکه های اجتماعی اطلاع رسانی درباره وضع بحرانی محیط زیست ایران را شروع کرده اند. مردم منتظر سازمان محیط زیست نیستند، بعضی از آنها خودشان پوتین می پوشند و به کمک جنگل های گلستان می روند. مردم و علاقه مندان به محیط زیست از پای نمی نشینند اما کاش دولت هم از آنها حمایت می کرد که کارها بهتر و سریع تر پیش برود.