روزنامه شهروند کد خبر: 20915 تاریخ خبر: ۱۳۹۳ شنبه ۴ بهمن پدر و مادرها درباره کتاب‌های درسی مدارس چه می‌گویند؟ متنوع یا بیش از حد ساده؟ طرح نو| سال هاست که داستان های کوکب خانم و حسنک از کتاب های درسی حذف شده اند. داستان هایی که اگرچه کوتاه بودند اما محتوایی عمیق و جدی برای بچه ها داشتند. طی این سال ها همان طور که مقاطع تحصیلی بارها تغییر کردند، محتوای کتاب های آموزشی هم عوض شدند. تغییراتی که برای بعضی از والدین خوشایند و برای بعضی هایشان اینطور نبوده است. مخالف ها می گویند، خیلی از نیازهای ریشه ای بچه ها برای این که بتوانند در آینده برای زندگی آماده شوند در این کتاب ها نیامده و همه چیز خیلی ساده و پیش پا افتاده است. از طرف دیگر موافقان معتقدند هیجان و بازی در کتاب ها بیشتر شده و همین بچه ها را ترغیب می کند که با علاقه درس بخوانند. در گزارشی که می خوانید نظر برخی از والدین درباره محتوای کتاب های آموزشی را جویا شده ایم. آموزش ها نسبت به گذشته متنوع شده است فاطمه یک پسر 9 ساله دارد که امسال کلاس سوم است. او با اشاره به این که آموزش صحیح و دقیق کتاب های این دوره تا اندازه زیادی به معلم و سطح دانش و مهارت او بستگی دارد، می گوید: <<محتوای کتاب های درسی این دوره به کلی تغییر کرده و اصلا قابل مقایسه با دوره ما نیست. چیزی که من از دوران دبستان به یاد دارم این است که همه چیز بسیار ساده و ابتدایی در کتاب ها آمده بود جمع، تفریق، ضرب و تقسیم. همه چیز مشخص بود و آموزش هم با استفاده از عکس های کتاب ها انجام می شد. اما چیزی که امروز در کتاب های درسی می بینم تلفیقی از همه چیز است. مثلا مباحث ریاضی به علوم هم ربط پیدا می کند و برعکس در ریاضی مباحث علوم تجربی هم وجود دارد. محتوای پیچیده نیاز به آموزش تخصصی دارد و این که معلم بتواند در آموزش و انتقال مفاهیم خوب عمل کند هم خیلی مهم است. البته تمام معلم ها قبل از روی کار آمدن کتاب های جدید آموزش های لازم را دیده اند. چون اول معلم ها باید محتوای کتاب ها را درک کنند تا بتوانند آن را به بچه ها منتقل کنند. سطح دانش معلم های این دوره نسبت به قبل بیشتر شده است. کتاب های درسی الان نیاز به پردازش دارد و معلم ها باید با حوصله و انرژی بیشتر کار کنند. من می بینم که معلم پسرم برای درس دادن از نقاشی، بازی و نمایش استفاده می کند تا بچه ها مطلب را خوب یاد بگیرند. البته این مهارت هم بستگی به معلم دارد که چقدر توانایی و انرژی برای درس دادن به کار گیرد. من فکر می کنم کتاب های درسی این دوره نسبت به قبل از نظر محتوایی بهتر شده و بچه ها از سال های اول آموزش های عمیق و ریشه ای می بینند. در سال های اول از والدین هم برای آموزش کمک گرفته می شد ولی در سال های دیگر در جلسات مدرسه به ما می گویند وارد آموزش نشوید و فقط نظارت داشته باشید. گاهی وقت ها پسرم به من یاد می دهد که مثلا این یعنی چه. در کل بچه ها در دوره دبستان با این محتوا و این نوع آموزش که متنوع تر است ارتباط خوبی برقرار می کنند. دست کم در مورد سینا (پسر فاطمه) که اینطور است؛ البته شاید در مورد بچه هایی که کمی در یادگیری کندتر هستند، مشکل ایجاد شود که معلم ها باید وقت بیشتری برای آنها بگذارند. امیر بیشتر از این که از محتوای کتاب های آموزشی گلایه داشته باشد از روش های آموزشی انتقاد می کند. این که معلم از شاگردانش که همگی در مقطع دوم دبستان درس می خوانند کاردستی های سخت مثل چرتکه ساختن، می خواهد. امیر می گوید: <<این کاردستی ها را قطعا بچه ها درست نمی کنند. اجازه هم ندارند که از بیرون بخرند. آن قدر هم بازیگوش هستند که موقع ساخت کاردستی کنار پدر و مادرهایشان نباشند پس درنهایت دردسر ساخت چنین کاردستی هایی روی دوش والدین می ماند و بچه هم چیزی یاد نمی گیرد. امیر توضیح می دهد که یکی از مشکلات اصلی بچه ها این است که هیچ وقت به طور اصولی زبان را یاد نمی گیرند و برای همین هم نیاز است تا در کلاس های آموزشگاهی بیرون ثبت نام کنند. اشکال اینجاست که همه درس ها ساده شده است مریم از سادگی بیش از اندازه کتاب های درسی گلایه می کند. او معتقد است: <<همه چیز ساده شده و در یک درسی که ممکن است 3 صفحه باشد بچه ها تنها چند کلمه سخت یاد می گیرند. به نظرم تا این حد ساده بودن هم درست نیست. همین سادگی در محتوا هم وجود دارد و باعث می شود کتاب ها عمق زیادی نداشته باشند. ضمن این که هنوز هم جای خیلی از دروسی که مربوط به مهارت های زندگی می شود در بین کتاب های درسی خالی است تا بچه ها از همان کودکی با مفاهیمی آشنا شوند که قطعا برای داشتن زندگی بهتر می تواند آنها را کمک کند. بچه ها زودتر از والدین و معلمان با کتاب ها کنار آمدند زهرا احمدی، 19 سال است که معلم مقطع پنجم دبستان است. مقطعی که در سال آینده قرار است تغییرات کتب درسی روی آن اعمال شود. او وضع کتب درسی کنونی را نسبت به کتب گذشته بهتر می داند و می گوید: <<کتاب ها نسبت به گذشته خیلی بهتر شده اند و بچه ها نیز به دلیل محتوای کتاب ها که تفریحی تر است، به سمت آن جذب می شوند و در حقیقت بچه ها بسیار بیشتر از معلمان و والدینشان با این وضع کنار آمده اند و انگیزه شان به دلیل وجود برخی مطالب مانند سودوکو و مطالب کاربردی، بالا رفته است.>> او همچنین جاافتادن کتاب برای معلم را مشکلی می داند که بسیاری از آموزگاران با آن درگیرند و از این رو برای هماهنگ شدن با محتوای کتاب ها و راحت شدن تدریس برایشان به زمان نیاز دارند و والدین نیز، دیگر عنصر تاثیرگذار در یادگیری بهتر بچه ها هستند که آنها هم نیازمند آموزشند تا بتوانند این محتوا را به خوبی به فرزندانشان منتقل کنند.