روزنامه شهروند کد خبر: 106922 تاریخ خبر: ۱۳۹۶ پنج شنبه ۵ مرداد نگاهی به افزایش تعداد شهردارهای زن در جهان مردان برای امروز می سازند، زنان برای فردا از پاریس تا رم و بیت‌لحم تا بغداد، موجی از شهردارهای زن سر کار آمده‌اند و گمانه‌زنی‌های قدیمی را درباره چیزی که برای شهرها مهم است، تغییر داده‌اند مترجم: یاسمن طاهریان| وقتی از مگان بِری، شهردار نشویل در ایالت تنسی پرسیدم که آیا در سال گذشته تجربه هیچ گونه برخورد تبعیض جنسیتی را داشته است یا نه جواب داد: <<زمانی که از دفتر کارم بیرون می آیم، مردم انتظار ندارند یک زن را ببینند. تعجب را در چشمان شان می بینید: اِ!...این زنه، مرد نیست.>> اما این موضوع برای من که بیش از ۲۰ سال از عمرم را در شرکت های آمریکایی کار کرده ام، مسأله جدیدی نیست.>> بِری که حالا ۵۳ سال دارد، سال گذشته ۴۷۰۰ شغل به وجود آورده، برنامه حمل ونقل شهری ۶ بیلیون دلاری را راه اندازی کرده، برای تشویق ساخت مسکن ارزان قیمت قانون گذاری کرده و از لایحه ای برای قانونی کردن به همراه داشتن مقدار کم کانابیس حمایت کرده است. با بودجه ای به مبلغ ۲.۱ بیلیون دلار، ۵۰ساختمان اداری و ۱۰هزار کارمند، بِری شغل خود را به مدیرعامل شرکتی بزرگ تشبیه می کند و از حالا برای مبارزه انتخاباتی اش در سال ۲۰۱۹ روزشماری می کند. <<بر روی موبایلم اپلیکیشن روزشمار نصب کرده ام. برای ۱۰۰روز اولی که مشغول به کار شدم، از یک محاسبه می کرد، چون همه می خواهند بدانند در صد روز نخست خود چه کارهایی انجام داده اید. اما حالا شمارش معکوس شروع شده است، هر روز صبح به آن نگاهی می کنم: چند روز باقی مانده تا دوباره برنده انتخابات شوم؟ روزهای زیادی باقی نمانده و نمی خواهم یک روز آن را تلف کنم. از امروز، ۱۰۵۱روز باقی مانده است.>> ۱۹درصد شهردارهای شهرهای بزرگ آمریکا زن هستند، پس بِری نمونه نسبتا نادری از شهردارهای زن است. اما در دنیا، تعداد شهردارهای زن رو به افزایش است و بِری، در میان نخستین سیاستمداران زنی است که شهرشان را اداره می کنند. پاریس، بارسلون، مونته ویدئو، پراگ، کلن، ورشو، بخارست، رم و بغداد در میان کلان شهرهایی هستند که اخیرا مدیران زن انتخاب کرده اند (یا در مورد بغداد، انتصاب شده اند.) آماری از سهم زنان شهردار در عرصه بین المللی وجود ندارد و <<شهردار>> می تواند معناهای مختلفی داشته باشد: بعضی مستقیما با میزان آرا و محبوبیت بالا در انتخابات برنده می شوند؛ بعضی توسط اعضای شورا انتخاب می شوند؛ بعضی توسط ایالت ها منصوب می شوند. نخستین جلسه دیدار پارلمان جهانی شهردارها ماه پیش در لاهه با حضور ۹ شهردار زن از ۵۷شهر قابل توجه انجام شد. این ماه، بسیاری از آن شهردارها از دور دنیا در نشست جهانی سازمان ملل برای توسعه شهری پایدار به نام هابیتات ۳ گردهم می آیند که هر ۲۰ سال یک بار اتفاق می افتد. دستور جلسه شهری جدید حاصله از این نشست امیدوار است تا دولت های محلی و ملی را راهنمایی کند در تمام جهات زندگی شهری پیشرفت کنند؛ شامل <<دستیابی به تساوی جنسیتی و قدرت بخشیدن به تمام زنان و دختران، اطمینان سازی از فعالیت کامل و بانفوذ زنان و حقوق مساوی در تمام زمینه ها و مدیریت در تمام سطوح تصمیم گیری.>> آدا کولا که از ژوئن ۲۰۱۵ شهردار بارسلون شده برای سیاست های چپی <<رادیکالش>> خبرساز بوده است. کسی که از گروه مردمی به نام لاپاه به قدرت رسید. این گروه کمپینی است علیه اخراج مستاجران و بازپرداخت وام مسکن در اسپانیا که حاصله از بحران مالی است. آن هیدالگو که نخستین شهردار زن از آوریل ۲۰۱۴ دز پاریس است، گام های جسورانه ای برای جلوگیری از استفاده خودرو و بهتر کردن کیفیت هوا در پایتخت فرانسه انجام داده است. اخیرا این دو شهردار روی مانیفستی همکاری کرده اند که از شهرهای اروپایی برای پذیرش پناهده ها درخواست کردند. لیبریا، نخستین کشور آفریقایی است که یک زن را به ریاست جمهوری انتخاب کرده است. کیوت گیبسون که نخستین شهردار زن پینسویل توسط رئیس جمهوری اِلن جانسون سرلیف در ۲۰۱۲ انتخاب شده است، می گوید هزینه های انتخابات شهرداری سنگین است. گیبسون که ۴۱ساله است، بیشتر سال۲۰۱۴ را در شهری در حاشیه شرقی پایتخت مونرویا به نام پینسویل، به مبارزه با ایبولا گذرانده است. از آن زمان موضوعات قالب شهرداری او زباله، آب و تخلیه فاضلاب به همراه ترک اعتیاد کودکانی که به ارتش فرستاده شدند و پیدا کردن شغل برای آنها بوده است. او می گوید: <<انباشت زباله در این شهر به ۷۰ سال قبل برمی گردد. مردم زباله هایشان را در حیاط خانه می گذاشتند، چال می کردند یا می سوزاندند و شهر در موقعیت اسفناکی قرار داشت.>> بعد از پاک سازی، او سیستم های جدیدی را به عنوان بخشی از پروژه زباله بانک جهانی معرفی کرد و معتقد است سر کار آمدن زنان برای نقش های کلیدی در موفقیت او نقش اساسی داشته اند. او می گوید: <<من همیشه می گویم شیوه زنان در سازندگی با مردان متفاوت است. مردان برای امروز می سازند، اما زنان برای فردا، چون ما می خواهیم مطمئن شویم نوعی امنیت برای فرزندانمان خواهیم داشت. برای همین ما یک زن را به رئیس جمهوری انتخاب کرده ایم- می دانستیم به یک زن احتیاج داریم تا دوباره کشورمان را بسازیم>>. ظاهرا، مگان بری از ایالت نشویل یا سیاستمداران زنی که حالا پایتخت های اروپایی را اداره می کنند ممکن است نقاط مشترک کمی با گیبسون یا با ویرا بابون ۵۱ساله فلسطینی، شهردار بیت لحم داشته باشند. بابون، پژوهشگر پیشین حوزه ادبیات در دوره شهرداری خود مرزهای شهری را تجدید کرد. با خرابی هایی که توسط دیواری که کرانه باختری را از اسراییل جدا می کند، دست وپنجه نرم می کند که به بازار کسب وکار بیت لحم نیز وارد شده است. تمرکز او در فراهم کردن مکان کافی برای گردشگران و زائران است. اما بابون، یکی از سه زنی است که ۲۰ درصد سهمیه زنان در شورای شهر را تشکیل می دهند، با دیگر زنان شهردار در شهرهای دیگر ارتباط برقرار کرده و می گوید: <<هر زنی که شهردار می شود راهی را می رود که هیچ کس نرفته است و آن راه را برای زنان دیگر بازمی کند.>> او می گوید: <<زن بودن در شرایطی که برای بار اول سر میز مدیریت بنشینید، اصلا کار آسانی نبود، بعضی از همکاران فکر می کردند که آنها باید جای من می بودند، بنابراین سال اول بسیار حیاتی بود. استراتژی من این بود که همیشه عمل کنم. از زنان دو برابر مردان انتظار تلاش دارند. اما در عرصه بین المللی، زن بودن قطعا مزیت هم داشته است. من در مقامی هستم که به عنوان رئیس شهر صحبت می کنم و در فلسطین به شخصیت مهمی تبدیل شده ام.>> تعداد افرادی که از برابری حقوق زنان حمایت می کنند و در ارتقای زنان به شغل هایی که قبلا تنها مردان داشته اند هیچ نفعی نمی بینند، بسیار اندک است. اما افراد زیادی هستند که قبول ندارند یک نفر می تواند راه را برای دیگران باز کند یا این که انتخاب نخستین شهردار زن یا نخستین رئیس جمهوری یا نخست وزیر زن برای کشور، تغییرات زیادی ایجاد کند. اولریک کیجار، استاد علوم سیاسی دانشگاه جنوب دانمارک می گوید تاریخ سیاسی اخیر اسکاندیناوی این شک و شبهه ها را توجیه می کند. با این که دانمارک نخستین نخست وزیر زن خود را داشته و برابری جنسیت به طور گسترده ای بیشتر از هر جای دیگر دنیا دیده شده، درصد شهردارهای زن در کشور از ۱۵درصد بیشتر نشده است. او می گوید: <<از آن جایی که ما چند شهردار زن و یک نخست وزیر زن داشته ایم، تمایل داریم جنسیت را در لیست تیک بزنیم که یعنی خب، کارمان با این موضوع تمام شد و به نوعی برابری رسیده ایم و بر روی اقلیت های دیگری که مورد توجه قرار نمی گیرند، تمرکز کنیم؛ مهاجران و جوانان و مانند آن... اما در حقیقت به برابری جنسیتی هنوز دست نیافته ایم. زنان هنوز به سختی می توانند به عنوان رهبران سیاسی مورد قبول باشند، مخصوصا در سیاست های محلی.>> دبی والش، مدیر مرکز زنان و سیاست آمریکا هم بر این موضع تاکید می کند. او می گوید کاندیداتوری هیلاری کلینتون برای ریاست جمهوری آمریکا این برداشت اشتباه را ایجاد می کند که زنان در سیاست حضور پررنگی دارند. اگر او برنده شود بسیار بااهمیت خواهد بود، اما بر روی واقعیت سرپوش می گذارد. ما پیش بینی نمی کنیم که امسال گام های بزرگی برداریم. ممکن است تعداد زنان در مجلس نمایندگان از ۱۹ درصد به ۲۰ درصد برسد. تعداد نمایندگان ایالتی خیلی کم است و از ۵۰نفر فرماندار تنها 6 نفر زن هستند. والش معتقد است زنانی که در آمریکا موقعیت سیاسی دارند بیشتر اعتدالگرا هستند، چون زنان بیشتر از مردان از لحاظ اقتصادی آسیب پذیرند و احتمال بیشتری می دهند که به کمک های مالی ایالتی نیاز داشته باشند. اما او اضافه می کند که اخیرا تمایلات حزبی قوی تر شده اند. او اشاره می کند برای هر کسی که تلاش می کند بفهمد زنان قانون گذار چه تاثیراتی می توانند داشته باشند، تحقیقات کافی در دولت های محلی در سطح بین المللی انجام نشده است. او همچنین می گوید که شغل شهرداری یا فرمانداری چالش های ویژه ای را دربردارند، چون غالبا سیاستمدار زن خوب یا از گروهی حرفه ای یا از اتحادیه ها تصور می شود، نه یک رئیس کاریزماتیک. دوروتی تورن هیل که ۱۴ سال است شهردار واتفورد در انگلستان و یکی از ۴ شهردار زنی است که مستقیما انتخاب شده همچنین بر این موضوع تاکید کرده و می گوید: <<مردم فکر می کنند مدیریت با مشخصات مردانه برابری دارد. این طرز تفکر هنوز وجود دارد.>> به عنوان شهردار او با این شیوه تفکر مبارزه و مشتاقانه تعریف می کند که چگونه در یک بازدید از مدرسه ای، دانش آموزی فریاد زده: <<تو شهردار نیستی! تو یک مرد چاق کچل پیر که زنجیر دارد، نیستی!>> تورن هیل تا حالا دعوت کنفرانس های بین المللی و گردهمایی های شهردارها را رد کرده است (او می گوید: <<من می دانستم که قرار است صفحه نخست روزنامه واترفورد آبزرور با تیتر شهردار بانشاط باشم>>.) اما با این که آدم بدبینی بوده، حالا اعتقاد دارد شهردارانی که مستقیما انتخاب می شوند، آینده دولت های محلی هستند، نه فقط در انگلستان، یعنی جایی که تعدادی از شهردارهای جدید قدرتمند شهرهای بنادری که سال بعد انتخاب می شوند، بلکه در سطح بین المللی. سارا چایلدز، پروفسور سیاست و جنسیت در دانشگاه بریستول می گوید: <<شما شمایل یک زن را می بینید و یک نتیجه فمنیستی از آن می گیرید، اما یک زن ممکن است ذهن فمنیستی نداشته باشد>>. درحالی که انتخابات شهردار زن می تواند نشانه تمایل به تغییر یا عدم پذیرش وضع کنونی باشد- شهردارهای رم و تورین هر دو عضو جنبش<<ضداستقرار پنج ستاره بگ گریلو>> بودند، درحالی که در بارسلون و مادرید چپ ها سرکارند- سخت می توان هرگونه نتیجه قطعی درباره معنای آن برای زنان را در طولانی مدت اعلام کرد. اگرچه یکی از جنبه های تاثیرگذار این است که این رهبران زن به نسل های جوان تر دختر نشان می دهند چه چیزی امکان پذیر است. مگان بری می گوید: <<مدتی قبل در یک رژه خیابانی شرکت کردم و کسی داد زد <<شهردار دارد می آید! سه دختر جوان بر روی پله ای ایستاده بودند به بالا نگاه کردند و یکی از آنها پرسید: <<کدوم یکی از مردهاست؟ >> من رفتم کنارش و گفتم <<حقیقتش منم>> و او جواب داد <<یعنی می گویید یک دختر می تواند شهردار شود؟>> با این که تمام شهردارهای زن فمینیست نیستند و همه یک هدف مشخص که بهبود بخشیدن زندگی زنان در شهر خود را ندارند، اما مسأله مهمی که زنان نسبت به همکاران مرد خود به آن می پردازند یک سری تجربه های متفاوتی است که از همه جهات مهم اند. چایلدز می گوید: <<اگر تا به حال سعی نکرده اید یک کالسکه را در اتوبوسی قرار دهید، واقعا درک نمی کنید که تجربه بسیاری از زنان در حمل ونقل عمومی چگونه است.>> او اضافه می کند که بحث داغ مراقب از کودکان به اندازه زیرساخت مهم است، نه این که فقط به جاده ها و قطار فکر کنیم. خشونت و آزار جنسی دلایل دیگری هستند که باعث می شوند زنان و دختران شهر را متفاوت از مردان تجربه کنند. یک روز قبل از انتخابات سال گذشته مردی به هنریت رکر، شهردار کلن، حمله کرد و به گردنش چاقو زد. به دنبال حمله های جنسی در شب سال نو زمانی که حدود ۵۰۰تجاوز گزارش شده بود، انتقادهای تندی از رکر شد به دلیل گفته هایش درباره این که فاصله خود را با مردهای غریبه به اندازه یک بازو حفظ کنند و به دلیل <<سرزنش قربانی>>. او یکبار گفت که فکر می کند گفته هایش بازتاب ناخودآگاهی از تجربه تلخ خودش است. وقتی از او پرسیدم که از اتفاقات سال جدید چه درسی گرفته، او پاسخ داد که حمله ها <<از ذهنش نمی روند.>> آنا اولیورا، تا سال پیش شهردار مونته ویدئو، پایتخت اوروگوئه بود. او شهردار دیگری است که توجهش را بر خشونت علیه زنان گذاشت و به قربانیان خشونت جنسی، خدمات روانشناسی ارایه کرد. اما او حقوق زنان را قسمتی از مبارزه بزرگتری که شامل برابری نژادی است، می داند: <<من منافع زنان را با منافع دیگران معامله نمی کنم.>> برخلاف آن، حامیان نمایندگان سیاسی زن معتقدند زنان می توانند پایگاهی باشند برای گروه های دیگری که مورد توجه قرار نمی گیرند، مسن ترها، کودکان، اقلیت های نژادی و مذهبی- چون با این که زنان اقلیت نیستند، آنها احتمالا بیشتر از مردان محرومیت های اجتماعی و بی قدرتی را تجربه کرده اند. اولیویرا در میان دستاوردهایش با افتخار یاد می کند که به عنوان شهردار مونته ویدئو یک پارک اسکیت درست کرده. این پیشنهاد توسط گروهی از اسکیت بوردهای نوجوان مطرح شد و از شهرداری تاییدیه و بودجه دریافت کرد. اگر چند حرف تکراری در گفت وگو با زنان شهردار دیده شود، یکی این است که اگر به آنها توهین نشود اغلب دست کم گرفته می شوند؛ دیگری احساس آنهاست که زنان می توانند روش متفاوت و کمتر ستیزه جویانه ای برای نزدیک شدن به دولت داشته باشند. همچنین، غرورشان است که راه های جدیدی پیدا می کنند. از زبان زنان شهردار کیوت گیبسون، پینسویل، لیبریا (جمعیت ۳۴۷هزار نفر) <<در بخش هایی از آفریقا، همچنان نسبت به زنانی که شغل های مدیریتی دارند و تاثیر گذاری آنان تعصب وجود دارد. در لیبریا همتایان مرد فهمیده اند که ما نیرویی هستیم که می توانند بر روی آن حساب کنند، اما همچنان مشکلاتی بر سر راه ما است. حدود یک سال و نیم پیش، وزیری به دفتر کارم آمد، درحالی که من در جلسه ای بودم که طول کشید و دیر رسیدم. عذرخواهی کردم و او مرا سرزنش کرد که چرا او را منتظر نگه داشته ام و گفت که براش یک بطری آب بیاورم. باورم نمی شد با من این طوری صحبت می کند، نزدیک بود روی زمین بیفتم.>> هنریت رکر، کلن، آلمان (جمعیت یک میلیون نفر) <<حتی بعضی از مردها هم گفتند که حالا وقت آن رسیده که کلن یک شهردار زن داشته باشد و رأی دهندگان هم موافق بودند. اما مهمترین نکته این است که شما به شخصیت یک کاندیدا رأی می دهید. جنسیت من به آن اندازه که شما فکر می کنید سبک و سیاق مرا تعیین نمی کند، با این که بعضی خصوصیات زنانه مشخصی وجود دارد. شما به عنوان یک زن یاد می گیرید که شنونده خوبی باشید، گرایش های افراد را بشناسید و احزاب مختلف را سر یک میز بیاورید بدون این که کسی بازنده باشد. آنا اولیورا، مونته ویدئو، اوروگوئه (جمعیت ۱.۳ میلیون) <<بی شک در زمان کمپین خود با تبعیض جنسیتی مواجه می شدم. در گروه کانونی که برای انجام تحقیقات کیفی تشکیل دادیم، خیلی ها احساس کردند که من نمی توانم با اتحادیه ها کار کنم. همیشه این مشکل وجود داشت که من اقتدار کافی ندارم. یکبار، خبرنگاری پرسید: <<آیا واقعا فکر می کنید مونته ویدئو برای یک زن شهردار آماده است؟>> زمانی که من روی کار آمدم یک گروه حقوق زنان در مونته ویدئو به نام کموناموهِر، کلید چوبی به من هدیه دادند. زمانی که دوره ام تمام شد، همان کلید را اما این دفعه با جنس استیل بهم دادند. حرکت نمادینی بود.>> مگان بری، نشویل، کانتی دیودسون، آمریکا (جمعیت ۱.۹۵ میلیون نفر) <<سخت می توان فهمید که زن بودن آیا تغییری ایجاد می کند یا نه، چون من چیز دیگری جز این نبوده ام. با این حال، اغلب زنان دیدگاه متفاوتی دارند، مثال می زنم: اخیرا در یک عملیات عمرانی برای چاه فاضلاب، بر روی یکی از تابلوهای اعلانات نوشته بود <<مردان مشغول کارند>>، از کسانی که اطرافم ایستاده بودند، پرسیدم که آیا اشکالی در این تابلو می بینند یا نه، بعضی گفتند که این تابلو قدیمی است و یا لب پر شده است، اما هیچ کس متوجه نوشته روی آن نمی شد. حالا ما استاندارد <<کارگران مشغول کارند>> را برای تمام تابلوها در نشویل تعریف کرده ایم و تابلو <<مردان مشغول کارند>> را در اتاق دفترم آویزان کرده ام>>. ورا بابون، بیت لحم، فلسطین (جمعیت ۲۷هزار نفر) اداره شهرداری به من این فرصت را می دهد که چیزی به دست بیاورم و فرصت هایی به وجود بیاورم. من از این که شاهد تغییر باشم، لذت می برم، حتی وقتی که جاده جدیدی را افتتاح می کنم از آن لذت می برم. در بیت لحم شرایط عادی نیست، مردم برای ترک شهر باید اجازه خروج بگیرند، دیواری تا به شمال کشیده شده و همه جا شهرک سازی شده است. وقتی که به هدفی دستیابی پیدا می کنید که به مردم کمک می کند، زندگی را عادی تجربه کنند، این باعث خوشحالی است. دوردتی تورن هیل، واتفورد، انگلستان (جمعیت ۹۵ هزار نفر) <<مدیریت شهرداری انگشت نماست، مانند آن است که در خیابان راه بروید و کسی بگوید <<شما این جا رو خوب خراب کرده اید.>> من فکر می کنم خیلی خوب است که آنها احساس می کنند می توانند درباره تصمیمات محلی نظر بدهند. شغل من این است که در همه چیز دخالت کنم و همین کار را می کنم. شهردار بودن یعنی چسبی که شهر را بهم می چسباند، افراد درست را کنار هم جمع می کند، مانند بنگاهی از شرکا، می خواستم مردم دوباره به شورا اطمینان کنند. مردم به من گفته بودند که واتفورد شهر افسرده ای است و بخشی از کاری که ما انجام می دهیم این است که مردم به واتفورد افتخار کنند.>> منبع: گاردین