مهدی یساولی- دبیر روایت نو|
1- «خبرنگار روزنامه: خواهشمند است نظر خود را درباره انتخابات دوره پانزدهم مجلس اظهار دارید.
دل و قلوه دورهگرد خیابان نادری: من آزاد و غیرآزاد را نمیدانم. اینقدر میدانم که روز اول تا شناسنامهمان را نگرفتند، به ما دل و قلوه ندادند. ولی من خودم رأی ندادم.
یک رفتگر خیابان بهارستان: من عقیده، مقیده نمیدانم. مرا روز چهارشنبه سوار کامیون کردن و با دیگران بردن و رأیها را توی صندوق انداختیم... ولی من اگر دست خودم بود دلم میخواست به دکتر مصدق رأی میدادم.
بقال خیابان اسلامبول: خواهش میکنم جواز کسب ما را به خطر نیندازید، بنده چیزی نمیدانم.
قصاب خیابان نادری: آقا من داخل هیچ حزبی نیستم و از کوچکی که پدرم مرده صبح میآیم دکان و غروب میروم ولی همینقدر میدانم تا شناسنامه ما را نگرفتند در قصابخانه گوشت ما را داغ نزدند.
یک نفر دانشجو: در اینکه این انتخابات برخلاف قانون فرمایشی است، شکی نیست اما قوام که تصور میکرد نوکرصفتان و چاپلوسانی که به وسیله وی به نمایندگی منصوب شدهاند به وی وفادار خواهند ماند و او اکثریت مجلس را در دست خواهد داشت سخت در اشتباه بود، زیرا حتی قبل از افتتاح مجلس توطئهچینی و مخالفت علیه او آغاز شد و قوام بیهوده تلاش کرد که آنها را به قید قسم به خود وفادار نگه دارد و کار به جایی رسید که با استقرار مجدد حکومت نظامی به جنگ آنها رفت.
این گزارش «روزنامه ایران» به سال 1326 خورشیدی پس از پایان انتخابات دوره پانزدهم، نمایی دیگر از جنبههای سیاسی - اجتماعی پیشینه فرآیند انتخابات در تاریخ ایران را به نمایش میگذارد؛ آنچه در این نمای تاریخی به چشم میآید، چنین است «عوام را بفریب یا بترسان، رأی جمع کن»! مسیری که در آن به روایت «روزنامه نبرد امروز» در همان روزگار، «اشخاص بیشخصیت و حقیر» را بهعنوان برگزیده انتخابات روی کار میآورد. نویسنده این روزنامه، هفتادسال پیش به زیبایی توصیف کرده است آنچه را در این فرآیند عوامفریبی رخ میدهد «گویی ترازو و مقیاس در دست گرفتند و هر که ذرهای شخصیت داشت برکنار نمودند».
2- از نخستین اعلان حکومتی تاریخ انتخابات در ایران به سال 1285 خورشیدی برای فراخواندن تنها «طبقهها و صنفها»یی از جامعه یعنی «امرا و اعیان و اشراف و ملاکین... خوانین و اهل قلم و اطبا و ملاکین و صاحبان مستغلات شهری» برای برگزیدن نمایندگان طبقه و صنفشان در جریان تشکیل نخستین دوره مجلس شورای ملی، تا روزگاری که «همه» مردم - البته سوای «زنان» تا سال 1341 خورشیدی - اجازه و امکان یافتند در فرآیند «برگزیدن» و «برگزیده شدن» حضوری کنشگرانه یابند، حکومتها و طیفی ویژه از بهرهگیرندگان «رأی»های جامعه، گویی آرامآرام آموختند یک «بخش» جامعه یا به روایت بهتر یک «قشر ویژه اجتماعی» را به لطایفالحیل در اختیار خود گیرند تا بتوانند در هر برهه انتخاباتی پیروز و کامیاب شوند؛ «عوام»*، آن بخش از جامعه در تاریخ به شمار میآمدهاند که گویی فرشته نجات حکومتها و آن طیفِ ویژه از بهرهگیرندگان رأیها در برهههای انتخاباتی بودهاند؛ قشری مشخص در هر جامعه و البته در جامعه ایران که به علتهای گوناگون سیاسی - اجتماعی، زمینههای «فریفتگی» و «هراس» را از نظر تاریخی در خود داشتهاند. منابع تاریخی، گزارشهایی بسیار از «عوامفریبی انتخاباتی» با بهرهگیری از دو عامل «نیرنگ» و «ترس» روایت کردهاند. یک نمونه آگهی انتخاباتی در دوره ششم مجلس شورای ملی به سال 1305 خورشیدی که یونس مروارید در کتاب «از مشروطه تا جمهوری؛ نگاهی به ادوار مجالس قانونگذاری در دوران مشروطیت» آورده است، میتواند دغدغههای تاریخی بخشی از سیاستورزان و اندیشمندان جامعه ایران را نسبت به پدیده عوامفریبی در جریان انتخابات بیانگر باشد. در این آگهی تبلیغات انتخاباتی که دستهای با نام «طرفداران حقوق عمومی» منتشر کرده، شخصیتها و سیاستورزانی خوشنام و پرآوازه همچون سیدحسن مدرس، محمد مصدق، مشیرالدوله و مستوفیالممالک را بهعنوان نماینده پیشنهادی برای انتخابات مجلس ششم شناساندهاند، چنین آمده است «زنهار اشخاص ناامین و مطیع صرف دیگران و عقیدهفروش انتخاب نکنید و نظری بگذشته اشخاص بیندازید و فریفته زبان چرب امروزه آنها نشوید که روز امتحان عقل و تمییز ملت است. مجلس ششم اشخاص وزین و متین و مستقل میخواهد که فقط پیروز عقیده خود بوده و میزان رأی او اصلاح مملکت باشد. اشخاص ذیل دارای این صفت واجبالرعایه هستند ... [نام نامزدها]».
3- بررسی پیشینه فرآیند انتخابات در ایران، «نیرنگ»هایی بسیار در زمینه اثرگذاری بر فرآیند انتخابات را به بازمیتاباند. بنیان این «نیرنگ»ها عمدتا بر ترساندن بخشهایی از جامعه یا بهرهجستن از ناآگاهی سیاسی-اجتماعی آنان استوار بوده است. «روزنامه قیام» به سال 1328 خورشیدی، همزمان با برگزاری انتخابات دوره شانزدهم مجلس شورای ملی، گزارشهایی از این فریبها منتشر کرده است «در میان گزارشهایی که امروز به ما رسید داستان زیر از همه مفتضحتر و مسخرهآمیزتر است. در یکی از حوزههای انتخاباتی سپوری را پای صندوق میآوردند که رأی بدهد. وقتی شناسنامه او را نگاه میکنند نوشته بوده است «سرور اختر محمد علی» بازرس میپرسد مگر اسم تو سرور است؟ سپور بیچاره میگوید سرور اسم زن من است. پشت این شناسنامه «زنانه» عکس یک مرد گردنکلفت چسبانده شده بود». «روزنامه داد» نیز گزارشهایی تفصیلی از اینگونه کنشها در همان انتخابات بازتاب داده است، بهعنوان نمونه «مسجد مجد اینجا با اینکه زیر گوش هیأت حاکمه است و همان دیروز هنگام اخذ رأی عدهای از وزراء در آن حضور داشتند مامورین شهرداری سپورهای بیچاره را جمع کرده به پای صندوق آورده بودند. آنها پشت سر هم ایستاده و دست راستشان در جیب شلوارشان بود تا مبادا رندان آراي دولتی را با سایر آرا عوض کنند. یک مامور شهرداری به نام نصیریان و یک مامور برزن به اسم سالک، رهبری آنها را به عهده داشتند و آراي آن تمام به یک خط و همان 12 نفر لیست منتسب به دولت بود. اغلب شناسنامهها نو و عکسدار بود که تاریخ صدور آن یکماه قبل است».
4- عوامفریبی به روشهای گوناگون، پیشینهای استوار در تاریخ انتخابات ایران دارد. گزارش مردمی «روزنامه ایران» به سال 1326 در جریان انتخابات مجلس پانزدهم، گر چه در بندهای نخست، بازتاب نگرش و کنش «عوام» نسبت به پدیده انتخابات است، اما در بند پایانی که روایت یک «دانشجو» را مینمایاند، هر چند به گونهای گلدرشت، اما کوشیده است نگاه یک دانشجو را نسبت به انتخابات، در برابر کنشها و برداشتهای طبقه عوام به نمایش گذارده، احتمالا به تأثیر «دانش»ی سیاسی - اجتماعی در این زمینه اشاره کند که «دانشگاه» در آن روزگار میتوانسته است، پدید آورد. عوامفریبی انتخاباتی اما در گذر روزگار در تاریخ معاصر این سرزمین تداوم یافته، ماندگار شده است که اگر چنین نبود یکی از مهمترین نگرانی جامعه ایران در دورههای گوناگون تاریخ معاصر در زمینه انتخابات، «فریب عوام» با بهرهگیری از دو عامل «نیرنگ» و «ترس» نمیبود. جامعه و سیاست هر چند راه خود را میروند و وروزگاران پیدرپی را پشت سر میگذارند، اما تاریخ به موجب رسالت خود وظیفه دارد این عوامفریبی تاریخی را روایت کند.
* نویسنده این نوشتار، برداشتی ویژه از «عوام» در پیوند با پدیده تاریخی انتخابات دارد؛ طبقهای گسترده در میان همه بخشها و قشرهای جامعه، از تهیدست و ثروتمند که به علتهای گوناگون، از دانش و آگاهی سیاسی، فرهنگی و اجتماعی برای تفکیک سره از ناسره در فرآیند تبلیغات انتخاباتی بیبهره است.