نگاهی به مهم‌ترین فیلم‌های حاضر در جشنواره فیلم فجر
 
این جا چراغ هایی روشنند...
 

 

امین فرج پور| ارزش و اهمیت یک جشنواره سینمایی اگر چه مدیون و مرهون عوامل بی شماری، از سیاست های برگزارکنندگان تا قدمت و تاثیرگذاری و نگاه و نگرش سینمایی و سیاسی آن جشنواره است؛ اما در عین حال کتمان نمی توان کرد که محبوبیت و گستردگی آن را ستاره های حاضر در آن جشنواره رقم می زنند. جشنواره بین المللی فیلم فجر در سومین سال برگزاریش به شکل جدا از بخش ملی جشنواره، از این حیث، خوشبختانه نمره قبولی می گیرد...
اگرچه سیاست های فرهنگی و نوع نگاه و نگرش عرفی و شرعی حاکم بر ایران باعث شده که ستاره های آمریکایی از نوع همان هایی که شمع محفل فستیوال های ریز و درشت جهانی اند، جایی در تهران در روزهای برگزاری فستیوال نداشته باشند؛ اما این کمبود را جشنواره به نوعی دیگر جبران کرده- و آن استفاده از فیلمسازانی است که حداقل در نگاه عشاق سینما دست کمی از ستاره ها ندارند. اینان که خود ستاره اصلی فیلم هاشان هستند، در جشنواره بین المللی فیلم فجر با فیلم هاشان حضور پر رنگی را نشان می دهند...

پسا ‌تصویر

فیلمی از آندری وایدا، فیلمساز شهیر لهستانی، برنده جایزه اسکار افتخاری، نخل طلایی جشنواره کن، شیر طلایی و خرس طلایی افتخاری و عضو برجسته مکتب فیلم لهستان که در این جدیدترین فیلمش بازداستانی درباره روزهای سیطره استالینیسم را روایت می‌کند: در سال ۱۹۴۵ زمانی که سایه استالین بر لهستان افتاد، ولادیسلاو استژمینسکی نقاش مشهور حاضر نشد به دکترین رئالیسم سوسیالیستی تن دهد. به همین دلیل تحت‌تعقیب قرار گرفت، کرسی استادی‌اش را در دانشگاه از دست داد و سرانجام آثارش از دیوارهای موزه‌ها برداشته شد. او با کمک برخی شاگردان خود به مقابله با حزب کمونیست برخاست و به نمادی از مقاومت هنری برابر استبداد روشنفکرانه تبدیل شد. بوگوسلاو لیندا، الکساندرا یوستا، برونیسلاوا زاماخوفسکا و زوفیا ویخواچ بازیگران این فیلم هستند...
وایدا در تاریخ سینما برای سه‌گانه جنگی معروفش شامل فیلم‌های یک نسل، کانال و خاکسترها و الماس‌ها شهرت دارد. چهار فیلم وایدا با نام‌های سرزمین موعود، دوشیزگان ویلکو، مرد آهنی و کاتین به جمع نامزدهای نهایی جایزه اسکار بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان را ه یافته‌اند.

مرگ در سارایوو

دنیس تانوویچ بوسنیایی در اوایل قرن بیست‌ویکم با فیلم سرزمین بی‌طرف یا سرزمین هیچ‌کس شناخته شد؛ که جایزه بهترین فیلم غیرانگلیسی زبان اسکار را از آن خود کرد. بسیاری از فیلم‌های او به‌عنوان یکی از بهترین فیلمسازان معاصر بوسنی و هرزگوین با تحسین منتقدان سینمایی روبه‌رو شده است. او ‌سال ۲۰۰۸ حزب سیاسی مردمی ناشا استرانکا یا حزب ما را در سارایوو تأسیس کرد. این کارگردان‌ سال ۲۰۰۳ عضو هیأت داوران جشنواره فیلم کن بود. از فیلم‌های اخیر او می‌توان به بیمارستان صحرایی در‌سال ۲۰۰۹ با بازی کالین فارل، پاز وگا و کریستوفر لی و سیرک کلمبیا‌ سال ۲۰۱۰ با بازی میکی مانویلوویچ و میرا فورلان اشاره کرد. در جدیدترین فیلمش مرگ در سارایوو این کارگردان داستانی پرتحرک درباره خشونت و آرمان را روایت می‌کند: هتل بزرگ اروپا در سارایوو در سالروز ترور آرشیدوک فرانتس فردیناند که جرقه آغاز جنگ جهانی را زد، بازدیدکننده‌ای مهم خواهد داشت. درحالی‌که مدیر هتل منتظر یک مهمان ویژه فرانسوی به نام ژاک است، کارگران در آشپزخانه به دلیل چندین ماه حقوق نگرفتن، آماده اعتصاب می‌شوند و خبرنگار روی بام هتل مشغول ضبط یک برنامه تلویزیونی است.
مرگ در سارایوو پیش از نمایش در جشنواره فیلم فجر در جشنواره فیلم برلین جایزه خرس نقره‌ای را به دست آورده است. عزالدین بایرویچ، اسنژانا ویدویچ، محمد‌هادژویچ و ودرانا سیکسان بازیگران این فیلم هستند...

فرانتز

ساخته فیلمساز پرآوازه فرانسوی فرانسوا اوزون که برای ساخت فیلم‌هایی چون ۸زن، استخر و در خانه  شناخته می‌شود و در ‌سال ۲۰۱۲ نیز یکی از اعضای هیأت داوران شصت‌ودومین دوره جشنواره فیلم برلین بوده. در خلاصه داستان فرانتز آمده است:   در دوران پس از جنگ جهانی، یک زن جوان آلمانی به سوگ نامزدش نشسته که در فرانسه از دنیا رفته است. او بر سر مزار نامزدش مرد فرانسوی اسرارآمیزی را ملاقات می‌کند. مرد فرانسوی آمده است تا گل بر سر مزار بگذارد.
فرانسوا اوزون از بازیگرانی چون پیر نینی، پائولا بیر، ارنست اشتاتزنر و ماری گروبر در جدیدترین فیلمش استفاده کرده است. او فیلمسازی را دنیایی موازی می‌داند که در آن از کسالت زندگی روزمره می‌گریزد. راینر ورنر فاسبیندر کارگردان محبوب او است. یکی از ویژگی‌های آثار این فیلمساز شوخ‌طبعی هجوآمیز تندوتیز است...

تبعید

فیلمی که در جشنواره‌های سینمایی بزرگی چون جشنواره فیلم کن، جشنواره فیلم کارلو وی واری، جشنواره فیلم گوآ، مراسم آسیاپاسیفیک و جشنواره فیلم چنای انتخاب شده باشد، بی‌شک نباید فیلم بدی باشد. تبعیدی نیز این‌گونه است. ساخته فیلمساز کامبوجی ریثی پان با بی‌شمار فیلم در زمینه رخدادهای سیاسی و تاریخی سرزمینش؛ که داستان یک تبعید را روایت می‌کند. در سایت فیلم در بخش خلاصه داستان چنین آمده: تبعید دل‌کندن است، انزوایی رعب‌آور. در تبعید، یکی خودش را گم می‌کند، یکی رنج می‌کشد، یکی رو به زوال می‌رود. اما همچنین می‌توان در سرزمین واژه‌ها، تصاویر، در خیال‌پردازی‌هایی که کودکانه نیستند، خویشتن را پیدا کرد. همه چیز با تبعید شروع می‌شود. تبعید تعمقی درباره غیاب است؛ درباره انزوای درونی، جغرافیا، سیاست. تبعید تلاشی است برای روشن‌سازی نقش پسری در کامبوجیای دموکراتیک و مردی که نمی‌تواند بی‌عدالتی را بپذیرد: ما در آرزوی چه نوع انقلابی هستیم؟ انقلابی در جهت انسانیت و برای انسانیت؟ انقلابی در حدواندازه انسانیت، همراه با احترام و درایت؟ یا خلوص کاذب تلاشی برای تخریب، که چه در آسیا باشد یا در غرب پیروان بسیاری به خود دیده است؟
ریتی پان که فارغ‌التحصیل موسسه مطالعات پیشرفته سینمایی در پاریس است، فیلم‌های سایت۲، سلیمان سیسه، کامبوج، بین جنگ و صلح، برنجکاران، خانواده تن، بافانا، یک تراژدی کامبوجی، یک روز عصر پس از جنگ، پنجاه ‌سال و یک دنیا، سرزمین ارواح سرگردان، اس ۲۱، ماشین کشتار خمرهای سرخ، مردم آنگکور، تئاتر سوخته، نمی‌توان گرد آتش نهفته کاغذ پیچید، داچ ارباب کوره‌های جهنم، شیکو و تصویر گمشده را در کارنامه دارد.

فارغ‌التحصیلی

فیلمی از کریستین مونجیو فیلمساز تحسین‌شده رومانیایی با سناریویی از خودش که آدریان تیتی هنی، ماریا ویکتوریا دراگوس، ولاد ایوانوف و لیا بوگنار در آن ایفای نقش کرده‌اند. کریستین مونجیو که در ‌سال ۲۰۰۷ با فیلم سه ماه چهار هفته و دو روز، برنده نخل طلایی جشنواره فیلم کن شد، در فیلم جدیدش داستانی تکان‌دهنده تعریف می‌کند: رومئو آلدیا پزشکی در شهر کوهستانی ترانسیلوانیا، دخترش لیزا را با این ایده بزرگ می‌کند که پس از ۱۸سالگی برای تحصیل به خارج از کشور برود. وقتی لیزا، بورس تحصیلی روانشناسی در انگلستان را دریافت می‌کند، نقشه رومئو به موفقیت نزدیک می‌شود. لیزا تنها باید امتحانات پایانی را از سر بگذراند، که برای دانش‌آموزی به‌خوبی او تشریفاتی است. یک روز پیش از نخستین امتحان کتبی لیزا در یک حمله مورد آزار قرار می‌گیرد، رویدادی که می‌تواند کل آینده او را به مخاطره بیندازد. اکنون زمان تصمیم‌گیری رومئو است. راه‌هایی برای حل این مشکل وجود دارد، اما هیچ‌کدام از آنها با اصولی که او در جایگاه یک پدر به دخترش آموخته است، همخوانی ندارند.

من، دنیل بلیک

فیلمی از کن لوچ که تحسین‌شده‌ترین فیلمساز انگلیسی این سال‌ها به شمار می‌آید. کن لوچ که براساس سناریوی پل لیورتی من، دنیل بلیک را جلوی دوربین برده، در این فیلم از بازیگرانی چون دیو جونز، هیلی اسکوایرز، دیلن مک‌کرنان و بریانا شان برای ایفای نقش بهره جسته است. کن لوچ که برای شیوه انتقادی اجتماعی در کارگردانی و آرمان‌های سوسیالیستی‌اش مشهور است، فیلم‌هایی چون «قوش» و «بادی که کشتزار را تکان می‌دهد» در کارنامه دارد. «قوش» یکی از مشهورترین فیلم‌های لوچ است که ‌سال ۱۹۶۹ به سینما عرضه شد و در نظرسنجی بنیاد فیلم بریتانیا به‌عنوان هفتمین فیلم برتر قرن بیستم سینما این کشور انتخاب شده است. این کارگردان تاکنون دوبار با فیلم‌های «بادی که کشتزار را تکان می‌دهد» و «من، دنیل بلیک» برنده نخل طلایی جشنواره بین‌المللی فیلم کن شده است. در خلاصه داستان این فیلم آمده: دنیل بلیک ۵۹ساله بیشتر زندگی خود را در نیوکاسل به‌عنوان نجار مشغول به کار بوده است. او پس از یک حمله قلبی برای نخستین‌بار در زندگی‌اش نیازمند کمک‌های دولتی می‌شود. او در این مسیر با مادری به نام کیتی برخورد می‌کند که دو بچه کوچک به نام‌های دیزی و دیلان دارد. تنها شانس کیتی برای نجات‌یافتن از خوابگاه بی‌خانمان‌ها در لندن نقل مکان یک آپارتمان در شهری غریب است که ۴۵۰کیلومتر از آن‌جا فاصله دارد. دنیل و کیت در منطقه‌ای ممنوعه در محاصره سیم‌خاردارهای بوروکراسی بهزیستی گیر افتاده‌اند.

آخرین روزهای شهر

فیلمی از تامر السعید که در جشنواره فیلم برلین برنده جایزه کالیگاری، در جشنواره فیلم بوئنوس آیرس برنده بهترین کارگردانی و در جشنواره فیلم نیو هورایزن برنده جایزه بزرگ شده و در فستیوال‌هایی چون ویلنیوس لیتوانی، تورنتو، والتا، ملبورن، کلگری کانادا، ریودوژانیرو، شیکاگو و کمبریج حضور یافته است. داستان آخرین روزهای شهر در مرکز شهر قاهره در‌ سال 2007 می‌گذرد: فیلمسازی 35ساله به نام خلید تلاش می‌کند روح شهرش را ثبت کند آن هم در شرایطی که در زندگی شخصی‌اش با مشکلاتی روبه‌رو است. با کمک دوستانش که تصاویر زنده‌ای از بیروت، بغداد و برلین برایش می‌فرستند، درنهایت توانایی آن را پیدا می‌کند تا با سختی‌ها و زیبایی‌های زندگی در آخرین روزهای شهرش روبه‌رو شود. تامرالسعید فیلمساز ساکن قاهره فیلم‌های کوتاه و مستند متعددی ساخته که در جشنواره‌های بین‌المللی جوایزی به دست آورده‌اند. آخرین روزهای شهر، نخستین فیلم بلند سینمایی او است.

دختر ناشناس

جدیدترین فیلم ژان پیر داردن و لوک داردن برادران فیلمساز بلژیکی که در محافل سینمایی به برادران داردن معروفند، سناریوی خودشان را به کار بسته تا داستان غیرمتعارفشان را جلوی دوربین ببرند: جنی، دکتر جوان بعد از یک روز کاری، صدای زنگ در را می‌شنود، اما در را باز نمی‌کند. روز بعد پلیس به او خبر می‌دهد که جسد دختر گمنام جوانی در آن اطراف پیدا شده است. اولیویه بونو، ادل اینل، لوکا مینلا و کریستل کورنیل در این فیلم ایفای نقش کرده‌اند...  برادران داردن که در اواسط دهه 90 با فیلم قول در سطح بین‌المللی شناخته شدند، با دو بار دریافت نخل طلای جشنواره کن جزو رکوردداران این فستیوال معظم هستند. داردن‌ها نخستین بار در ‌سال 1999 برای فیلم «رزتا» و در ‌سال 2005 برای فیلم «بچه نخل» طلای جشنواره کن را به دست آورده‌اند. پسر، سکوت لوره نا، پسری با دوچرخه  و دو روز و یک شب دیگر فیلم‌های این دو برادر هستند...

سفر زمان

تازه‌ترین فیلم ترنس مالیک را گفته‌اند که تکریم زمین است، که تمام زمان را به تصویر می‌کشد؛ از تولد جهان تا پایان آن. فیلم به‌سراغ همه آن اتفاقاتی می‌رود که این معجزه را اکنون پیش‌روی ما قرار داده. علم و روح، تولد و مرگ، کیهان بزرگ و باشکوه و سیستم‌های بسیار کوچک سیاره ما؛ این تمام چیزهایی است که در بلندپروازانه‌ترین فیلم ترنس مالیک گردهم آمده است.
ترنس مالیک که نویسندگی سفر زمان را نیز عهده‌دار بوده، فیلم‌هایی چون زمین‌های لم‌یزرع، روزهای بهشت، خط باریک سرخ و درخت زندگی را در کارنامه دارد؛ که با درخت زندگی جایزه خرس طلای چهل‌ونهمین جشنواره فیلم برلین و نخل طلای شصت‌وچهارمین جشنواره فیلم کن را از آن خود کرد.
مضامین محوری آثار مالیک طبیعت، اعتلای فردی، تضاد میان عقل و غریزه است. فیلم‌های او معمولا فضای فلسفی- معنوی خاصی دارند و نریشن‌های شخصیت‌ها معمولا بر روایت فیلم غالب است. مالیک بر فیلمبرداری و تکنیک‌های تجربی فیلمسازی در فیلمنامه و پرورش شخصیت‌ها تاکید ویژه‌ای دارد. عناصر سبکی آثار این فیلمساز دودستگی عمیقی میان نظرات آکادمیسین‌های سینما و مخاطبان او ایجاد کرده است.

شیر

فیلمی که قطعا می توان مهم ترین ستاره اش را نیکول کیدمن دانست؛ با این که دو پتل، رونی مارا و دیوید ونهام هم کم چهره هایی نیستند. شیر که به قلم و جلوی دوربین گرت دیویس استرالیایی ساخته شده؛ پیش از حضور در جشنواره فجر در جشنواره بین المللی فیلم تورنتو به نمایش درآمده است. نامزدی در شش رشته هشتاد و نهمین دوره مراسم اسکار از جمله در بخش های بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش مکمل مرد، بهترین بازیگر نقش مکمل زن، بهترین فیلمنامه اقتباسی؛ و نیز نامزدی در پنج رشته از هفتادمین دوره جوایز بریتانیا از جمله مهم ترین افتخارات این فیلم است که داستان ساروی پنج ساله را روایت می کند- که روزی در قطاری که او را در هندوستان هزار کیلومتر دورتر از خانه‌اش می‌برد، گم می‌شود. سارو پیش از آنکه فرزندخوانده یک زوج استرالیایی شود، باید به تنهایی از عهده زندگی در کلکته برآید. ۲۵ سال پس از آن ماجراها سارو تنها چند خاطره از کودکی در ذهن دارد اما مصمم است تا با استفاده از تکنولوژی گوگل‌ ارت خانواده‌ گم‌شده‌اش را پیدا کند و به زادگاهش بازگردد....
کارگردان فیلم شیر، گرت دیویس کارگردان سینما، تلویزیون و آگهی‌های بازرگانی است که بیشتر برای کارگردانی چند قسمت از سریال بالای دریاچه شناخته می‌شود. او با کارگردانی در این سریال نامزد جوایز امی و بفتا شد. این کارگردان سال ۲۰۰۸ برای آگهی ترکیدن در جشنواره خلاقیت شیرهای کن برنده شیر طلایی شد. او فیلم شیر را برای کمپانی واینستاین کارگردانی کرده است....

نمک و آتش

جدیدترین فیلم سینمایی ورنر هرتسوک  داستان یک دانشمند را روایت می‌کند که رئیس یک کمپانی بزرگ را مقصر فاجعه زیست‌محیطی در جنوب آمریکا می‌داند. آنها پس از نمایان‌شدن نشانه‌های فعال‌شدن آتشفشان برای مقابله با فاجعه باید متحد شوند.این فیلم که با سناریویی از تام بیسل در شرکت بنارویا پیکچرز تهیه شده، ‫از بازیگران درجه یک بین المللی چون مایکل شانون، ورونیکا فرس، گائل گارسیا برنال و آنیتا بریم در روایت داستانش بهره برده است. ورنر هرتسوک که برای آثار سینمایی خود جوایز ملی و بین المللی بسیاری دریافت کرده استعلاوه بر فیلم های سینمایی، چندین اپرا در بیروت، آلمان و ایتالیا روی صحنه برده است. ‬‬

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/97852/این-جا- چراغ-هایی-روشنند