فاطمه راکعی عضو شورای شهر تهران
انتخابات در کشور ما ازجمله مهمترین شیوههایی است که نیروهای کارآمد میتوانند خودشان را برای مدیریت در کشور عرضه کنند و این مردم هستند که در بزنگاههایی مانند انتخابات میتوانند نیروهای مورد اعتماد خود را به سمت جایگاههای سیاستگذاری کشور (مجلس) و شهر (شورا) سوق دهند و آنها را به این مسئولیتها بگمارند.
از منظر کلی شاید این سوال که امروز در انتخابات باید به لیست رأی داد یا به افراد، سوالی است که مردم خودشان آن را میدانند و تجربه هم نشان داده که آنها بهترین شیوه را برای به کارگماردن نیروهای معتمد خود برمیگزینند. تجربه سال 94 نشان داده که رفتار مردم در صورتی که به مجموعهها اعتماد داشته باشند، چگونه است. اما موضوع مهمتر در این زمینه، بحثهایی غیر از شیوه حضور در انتخابات و نحوه انتخاب است. امروزه تقریبا تمامی اهل فن به این موضوع اشراف دارند که نیروی انسانی در توسعه کشورها حرف اول را میزند.
جامعه امروز ایران، به قاعده باید فرصتی فراهم کند تا بخش بیشتری از نیروهای انسانی که دستکم نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهد، زمینه حضور در عرصههایی مانند مجلس و شورای اسلامی را داشته باشد. جمعیت زنان کشور که طی سالهای گذشته نشان دادهاند توان ورود به عرصههای مختلف را دارند. زنانی با درایت، فهیم، اندیشمند، فرهیخته، آگاه و متخصص که سالهاست در رشتههای مختلف دانشگاهی حرف اول را زدهاند و بعد هم بهعنوان افراد آموزشدیده و متخصص وارد عرصه کار شدهاند و در عرصههای مدیریتی که به آنها برای حضور و نقشآفرینی فرصت داده شده درخشیدهاند. جامعه ما به قدر کافی زنانی را داشته که وارد عرصه سیاسی، اجتماعی و مدیریتی شوند.
اما ورود به این عرصه، شرایطی را میطلبد که آنسو در نزد زنان هم باید آمادگیهایی وجود داشته باشد. در این میان، به دلیل ضرباتی که سیاسیون خاصه زنان بعد از ورود به این عرصه میخورند، بسیاری از خانمها تا همین چندسال پیش خودشان شوق و ذوق زیادی برای ورود به این عرصه نشان نمیدادند و به این موضوع فکر میکردند که بهتر است خدمات خودشان را به جامعه و مردم از طرق مختلف فرهنگی، هنری، علمی و اجتماعی ارایه دهند. جامعه زنان در چنین فضایی، آمادگی تحمل کردن ضرباتی که به واسطه حضورشان در عرصه سیاسی ممکن بود متحمل شوند را نداشتند. در تجربه انتخابات مجلس در سال 94، ما در جمعیت زنان مسلمان، با لابیهای گستردهای که با خانمهای متخصص و مدیر و صاحب درک اجتماعی- سیاسی داشتیم در به عرصه آوردنشان نقش ایفا کردیم و خوشبختانه آنها هم بهطور گستردهای آمدند و ثبت نام کردند. منتها متاسفانه از آن طرف شاهد رد صلاحیت مضاعف زنان بودیم و عرصه برای حضور بیشتر آنها مهیا نشد طوری که آمارها نشان میداد حدود 65درصد زنانی که برای کاندیدا شدن در انتخابات مجلس ثبت نام کرده بودند، ردصلاحیت شدند. با این وجود به قدری آگاهی و شعور اجتماعی در زنان ما بالاست که بدون آنکه از این وضع خم به ابرو بیاورند، صحنه را ترک کنند یا ناامید شوند انگیزه بسیار بیشتری پیدا کردند که تا آخر راه بروند. تمام آنهایی که آمدند و به صورتی که توضیح دادم مورد ظلم واقع شدند با عزم بسیار راسخی در عرصه ماندند تا زنانی که تأیید صلاحیت شدند را تشویق کنند تا حتما در لیستهای ارایه شده حضور داشته باشند. خوشبختانه توانستیم با وجود وضعی که متاسفانه برایمان در رد صلاحیتها پیش آوردند، در انتخابات مجلس رکوردشکنی کنیم.
به همین دلیل بحث این است که جناحها، گروهها و افرادی که لیستهای انتخاباتی را میبندند باید به جمعیت زنان توجه داشته باشند و در لیستهای انتخاباتی، زمینه حضور آنها را فراهم کنند. زمینه حضور زنانی با مدیریت و آگاهی که تعدادشان هم کم نیست. مابقی کار در دست مردم است که تجربه نشان داده، آنها کارشان را بلدند.