حسام خراسانی| شورای اسلامی شهر و روستا یک نهاد سیاسی است یا یک نهاد اجتماعی؛ پرسشی که اینروزها در ادبیات سیاسی نخبگان و حتی تودههای مردم رایج شده است. پرسش این است چه فردی یا چه افرادی شایسته ورود به شورای شهر هستند؟ گذارهای پرسشی که توسط گروههای مختلف به دوگونه متفاوت تفسیر میشود. گروه نخست که اغلب از طیف سیاسیون هستند، معتقدند نامزدهای شورای شهر باید اهل میدان سیاست باشند، هویت سیاسی روشن، مشخص و صریحی داشته باشند و به این هویت در افکار عمومی شهره باشند. این گروه به استدلال اصل هفتم قانون اساسی که شورا از ارکان تصمیمگیری و اداره امور است، دایره اختیارات شورا را از جنس قدرت و سیاست ترسیم میکنند.
اهل سیاست
جا پای مدیران شهری گذاشتهاند
مروری بر عملکرد شوراها در این چند دوره نیز نشان میدهد که شورای شهر مرکز فعالیتهای سیاسی بوده است. ثبتنام کاندیداهای شورای شهر در چندروز گذشته هم نشان داده که بیشتر افراد با اهداف سیاسی قصد حضور در این ساختار مردمنهاد را دارند. برهان روشن دیگر که نشان میدهد مدیریت شهری در کشور ما در اختیار سیاستمدارهاست، حضور دو شهردار اخیر پایتخت (احمدینژاد و قالیباف) در انتخابات ریاستجمهوری است. شهردارهای پایتخت که منتخب اعضای شورا شهر و نفر برتر ساختمان بهشت هستند، نشان دادهاند که بیش از مدیریت شهری علاقهمند ورود به عرصه سیاست هستند.
سیاست آفت تشکلهاي
مردمنهادي شهری
اما گروه مقابل و مخالف با سیاسیشدن شوراها با اشاره به مهمترین نقشی که قانون برای شوراها درنظر گرفته است، این تشکل را اجتماعی میدانند و به عقیده این گروه مسائل شورای شهر بیشتر به حوزه شهری مربوط است، پس اعضای حاضر در این تشکل مردمنهاد هم باید متخصص در امور شهری و اجتماعی باشند. از نگاه این افراد ورود تشکلهاي مردمنهادي چون شوراياريها يا شوراهاي اسلامي شهرها به مباحث سياسي، آفتي است که این ساختار را تهدید میکند.
نگاه سوم؛ یک ساختار سیاسی-اجتماعی
اما در کنار این دو نگاه؛ یک دیدگاه سومی نیز وجود دارد. این نگاه به ساختار سیاسی-اجتماعی شورا تأکید دارد. در این دیدگاه شورای شهر تلفیقی از دو ساختار سیاسی و اجتماعی است. این گروه با توجه به همان اصل هفتم قانون اساسی شورا را یک ارگان غیرسیاسی نمیدانند، اما باتوجه به وظایف فعالیتهای شورا این نهاد را یک مجموعه با ساختارهای اجتماعی نیز میدانند. بر اثر باور این گروه عمل شورای شهر و روستا سیاسی است، اما یکی از ویژگیهای مهم اعضای شورای شهر پس از سیاسیبودن حتما تخصص است. با توجه به اینکه انتخابات شورای شهر موضوعی سیاسی است، احزاب بهعنوان بازیگران اصلی حوزه سیاسی باید نقش مهمی در این انتخابات داشته باشند، اما نباید تشکلهای سیاسی غافل از وظایف شوراها شوند و این ارگان را یک نهاد سیاسی صرف بدانند.
حرف پایانی،
ورود افراد متفرقه به «بهشت» ممنوع!
اما مروری بر عملکرد شوراها در این چندسال نشان میدهد که شورای شهر در کشور ما در این دوره بیشتر درگیر سیاستزدگی شده است. ثبتنام کاندیداهای شورای شهر در چند روز گذشته هم نشان داد که بیشتر افراد دارای تخصصهای لازم اجتماعی و شهری نیستند. همین موضوع باعث شده است تا در سالهای اخیر متاسفانه مدیریت شهرها بیشتر به جنبههای سختافزاری توجه داشته باشد. این مشکل عمده تمام کلانشهرهای کشور است، همین موضوع باعث معضلات و آسیبهای اجتماعی مانند تخلفاتی همچون اعتیاد، تخریب محیطزیست و عدمشکلگیری فرهنگ سالم شهری شده است. با این نگاه سیاستمحور و گاه حتی فردمحور اگر افرادی به شورا وارد شوند، به یقین در انتخاب شهردار و مدیران شهرداری اولویت منافع فردی، حزبی و سیاسی خواهد بود و نه انتخاب افراد با دانش و تخصص لازم. شاید بهترین گذاره برای این گزارش همین جمله دستوری باشد: «ورود افراد متفرقه به «بهشت» ممنوع.» «شهروند» در ادامه برای پاسخ به این سوال که شورای شهر، نهادی سیاسی یا اجتماعی است سراغ مخالفان و موافقان سیاسیبودن ساختار شورا رفته است که با هم میخوانیم.
اصل هفتم قانون اساسی:
طبق دستور قرآن كريم: «و امرهم شوري بينهم» و «شاورهم فيالامر» شوراها، مجلس شوراي اسلامي، شوراي استان، شهرستان، شهر، محل، بخش، روستا و نظاير اينها از اركان تصميمگيري و اداره امور كشورند. موارد، طرز تشكيل و حدود اختيارات و وظايف شوراها را اين قانون و قوانين ناشي از آن معين ميكند.