| زهره آشتياني | فعال حقوق زنان|
درچند روز اخير به بررسي مجموعه مصوبات شوراي شهر تهران از دوره اول تاكنون ميپرداختم تا رويكرد شوراي شهرها در چهار دوره قبلي نسبت به موضوعات محل دغدغه زنان در شهر را پايش كنم و آنچه برايم تعجبآور بود؛ آنكه شورايي كه محل قانونگذاري و نظارت بر عملكرد مديريت شهري است، حداقليترين مصوبه را درحوزه زنان به صورت خاص داشته است. البته اين مسلم است كه همه مصوبات و تدوين برنامهها با رويكرد عام تدوين ميشود ولي آنچه انتظار ميرود، درباره مسائل زنان كه همواره گويي در نگاه برنامهريزان و مجريان درجزيرهاي جداگانه تعريف شده است، با پايش و بررسي درستي ازسوي مديريت شهري به اطلس جامعي از مسائل زنان درشهر تهران منجر ميشد كه ميتوانست اقدامي براي برنامهريزي با رويكرد نگرش درست نسبت به مسائل نيمي ازجمعيت شهر باشد. هرچند كه اقدام انجامشده را نفي نكرده و قطعا داراي ارزش است، اما نبايد فراموش كنيم كه زنان همان مادران آيندهساز اجتماع هستند كه بايد نسبت به ايجاد امنيت رواني، اجتماعي و اقتصادي آنان نگاه مناسبي داشت كه اين آرامش و امنيت آنها موجب دستيابي به شهري رو به توسعه و پيشرفت خواهد بود. ولي آنچه اكنون وجود دارد، آنكه شوراي شهر تهران در چهار دوره گذشته صرفا دو مصوبه مشخص ويژه موضوع زنان داشته است كه رفت و برگشتهاي اختلافي پيرامون راهاندازي بوستان مادران و موزه تخصصي زنان بوده كه ازسال ٧٩ آغاز و تا سالها بعد بحث و تبادلنظر پيرامون آنها ادامه داشته است و حال اين سوال ايجاد مي شود؛ آيا برنامههاي نگاشتهشدهاي كه سرفصلهاي كلاني را به خود اختصاص داده، توانسته محلي براي ايجاد شهري دسترسپذير براي زنان باشد؟
شوراي شهر تهران از ابتدا تاكنون ١١ زن را عضو خود داشته است؛ ولي اگر بخواهيم به بررسي نگاه ويژه آنها نسبت به مسائل زنان داشته باشيم، چندان خروجي ملموس نيست، بهطوري كه زنانهشدن فقر، آسيبهاي اجتماعي، افزايش تعداد زنان سرپرست خانوار و مشكلات دختران و زنان متكدي و كارتنخواب از بديهيترين و ملموسترين مواردي بود كه هيچكس نميتوانست آنها را انكار كند. حركت دولت يازدهم براي تابوشكني درحوزه آسيبهاي اجتماعي سرآغاز حركتي براي اجماع جهت حل مسأله آسيبهاي اجتماعي شد؛ هرچند كه ابتدا معاونت زنان و خانواده دولت به سياهنمايي محكوم شد ولي تشكيل شورايعالي اجتماعي و اهتمام براي حل معضلات اين حوزه موجب شد تا اقداماتي دراين حوزه صورت گيرد. ازسوي ديگر، بايد گفت كه زنان شورايهاي شهر در اقدامي حداقلي ميتوانستند براي حضور زنان درجايگاههاي تصميمسازي و اجرايي شهرداري تهران و سازمانهاي تابعه به رايزني و فرهنگسازي بپردازند كه اين خود موجب ترويج نگرشهايي براي تدوين برنامههايي متمركز بر حل مسائل زنان درشهر ميشد.
اين درحالي است كه حداقل در سالهاي اخير، شعارهاي بسياري براي اختصاص سهم 10درصدي به زنان درعرصه مديريت شهري داده شده بود، ولي اقدام مبتني بر شعارها ملموس نبود و حتي در سطوح مياني مديريتي شهرداري زنان سهم كمتري به خود اختصاص دادند و نميتوان ناديده گرفت كه ترکیب مردانه مدیریت شهرها موجب شده تا نگاههای سختافزاری و کالبدی اغلبمحور برنامههای مدون قرار گیرد تا نگرشي مبتني بر توسعه انسانمحور. اگر به صورت اجمالي به بررسي آماري ميزان تأثيربخشي زنان در اداره شهرها بپردازيم، مصداق بارز آن عملكرد شهرداري پايتخت است كه همواره زنان ازسهمي نابرابر درمقابل مردان براي دسترسي به عرصه مديريتي قرار داشتهاند.
تعداد زنان مدیرکل در آخرین رتبه سازمانی که همان ١٦ است، 5نفر، در رده ١٥ بهعنوان معاونان مناطق و مدیران اداره کل، ٣٠ تا ٤٠نفر و در رده ١٤ که شهرداران نواحی هم در آن رده قرار دارند، حدود ١٠٠نفر هستند. اگر این تعداد را درمقابل ٣٦هزارو٦٨٠ کارگر و کارمند رسمی و پیمانی و قراردادی شهرداری تهران تا سال ٩٢ که بیش از پنجهزار نفر آنها را زنان تشکیل میدهند، قرار دهیم، چطور شعارهای مختلف شهردار تهران درباره تلاش برای دادن سهم ١٠درصدی به زنان درمدیریت شهرداری تهران محقق شده است؟
اگرچه آمار سال ٩٢ کارکنان شهرداری تهران در تابستان سال ٩٣، یکباره جهش زیادی دارد و طبق اعلام معاونت منابع انسانی، مجموع کارکنان شهرداری از ٣٦هزار نفر به ٥٩هزار نفر و تعداد زنان شاغل نیز از ٥هزارو٢٠٠ به ٩هزارو٧٠٠ نفر میرسد اما درهمین آمار هم همان تضاد قبلی مشهود است. اين بررسي نشان ميدهد كه نسبت به نقش زنان در اداره مطلوب شهر همچنان نگاهها مبتني بر انگارههايي ذهني است كه تنها شانس حضور زنان را درهمان پستهاي كارشناسي تقليل ميدهد. اين را نيز نميتوان فراموش كرد كه شهردار تهران همين سال قبل بود كه برای چندمینبار متوالی شعار خود درباره دادن فرصت برای مدیریت زنان را مطرح کرد و از واگذاری ١٠درصد از مدیریتهای شهرداری به زنان صحبت كرد، درحالي كه باوري به فرصت برابر بنابر شايستگيها درشهرداري فراهم نشد و نهايتا زنان توانستند به پست مديركلي در يك محله دست يابند!
بنابر آمارهاي موجود دراین سالها حدود ٧٠٠نفر از زنان پیشنهادی و متقاضی بهعنوان مدیر درکانونهای ارزیابی شهرداری تهران، ارزیابی شدهاند و ازمیان آنها بیش از 100 زن انتخاب شدهاند تا درموقعیتهای مدیریتی نواحی به کار گرفته شوند. تعداد زنانی که دراین ١٠سال دوره مدیریتی محمدباقر قالیباف در ردههای بالای شهرداری حضور داشتهاند، آنقدر انگشتشمارند که کار را برای ارزیابی سخت نمیکند.
به نظر ميرسد مروري برعملكرد مديريت شهري تهران (شوراهاي شهر و شهرداري تهران) ضروري ميداند كه به بازنگري بر رويكردهاي قبلي براي برخورداري ازتوانايي افراد بنابر شايستگيها، نه مبتني بر جنسيت آنها پرداخته شود.