مرد اسیدپاش صورت خودش را هم سوزاند
 
اسیدپاشی با نيت نامعلوم
 

 

گروه حوادث| مرد اسیدپاش با انگیزه‌ای نامعلوم هم‌محلی‌اش را هدف جنایت قرار داد. این پسر جوان که در هنگام  اسیدپاشی خودش را هم به شدت سوزانده بود، برای گمراه کردن کارآگاهان داستان عجیبی مطرح كرد.
عقربه‌ها ساعت 2 بامداد اول اردیبهشت‌ماه را نشان می‌داد که ماموران کلانتری 158 کیانشهر در جریان حادثه‌ای تلخ قرار گرفتند. با حضور مأموران در محل و در تحقیقات اولیه مشخص شد جوانی 23ساله به نام صادق از ناحیه سر و صورت مورد اسیدپاشی قرار گرفته است. با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع «اسیدپاشی» و به دستور شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 14 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
مردی با صورت سوخته
با انجام اقدامات درمانی، تحقیقات از مصدوم اسیدپاشی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت. صادق در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: شامگاه 11 اردیبهشت درحال بازگشتن به خانه بودم. اما وقتی خواستم در خانه را باز کنم ناگهان از پشت سر کسی مرا صدا زد؛ وقتي برگشتم یک موتورسوار نقابدار را دیدم که به من گفت «بگير». ناگهان همه وجودم آتش گرفت. جایی را نمی‌دیدم و با داد و فریاد از همسایه‌ها کمک خواستم. چند دقیقه بعد فهمیدم هدف اسیدپاشی قرار گرفته‌ام. با کمک همسایه‌ها به بیمارستان رفتم و متوجه شدم از ناحیه سر و صورت و دست مورد اسیدپاشی قرار گرفته‌ام.
صادق در پاسخ به سوال کارآگاهان مبنی بر این‌که با شخصی اختلاف و مشکلی داشته یا مورد تهدید قرار گرفته است؟ گفت: «به هیچ‌کس مشکوک نیستم.»
تحقیقات پلیسی
کارآگاهان با توجه به ادعای صادق مبنی بر این‌که اسیدپاشی توسط سرنشین یک موتورسیکلت صورت گرفته، تحقیقات خود را برای شناسایی او آغاز کردند. در گام نخست تحقیقات و بررسی سوابق موجود در بیمارستان‌های تهران به‌ویژه بیمارستان‌های سوانح و سوختگی، مشخص شد جوانی 25ساله به نام حمیدرضا در ساعت 2 بامداد شب حادثه به خاطر پاشیده شدن اسید روی دست و صورتش به بیمارستان مراجعه و مدعی شده که در هنگام  کار مجروح شده است. همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان نام او را در اختیار صادق قرار دهند. اما صادق که باور نداشت بدون داشتن هیچ اختلافی از سوی بچه محلشان هدف این توطئه شوم قرار گرفته باشد درحالی‌که شوکه شده بود به کارآگاهان گفت:   حمیدرضا یکی از ساکنان منطقه کیانشهر است اما من هیچ درگیری با او نداشته بودم.
ابهام در انگیزه
با توجه به سرنخ‌های به‌دست‌آمده درخصوص احتمال ارتکاب اسیدپاشی از سوی حمیدرضا، کارآگاهان به محل سکونت او در منطقه کیانشهر رفته و در اقدامی غافلگیرانه او را دستگیر کردند. وقتی حمیدرضا در برابر قانون قرار گرفت برای گمراه کردن ماموران داستان‌سرایی عجیبی داشت. او در ادعاهایش گفت:  درحال بازکردن انسداد لوله اسید روی صورتم پاشیده شد. اما کارآگاهان با توجه به مدارک و شواهد پرونده او را مظنون شماره یک شناسایی کرده بودند به همین دلیل در بازجویی‌های فنی سرانجام حمیدرضا لب به اعتراف گشود و گفت: اسید را از مغازه‌ای واقع در خیابان شهرزاد خریداری کردم. شب حادثه منتظر ماندم تا صادق از مغازه‌اش خارج شود. او را تعقیب کردم و وقتی در مقابل آپارتمانشان ایستاد اسید را روی صورتش پاشیدم. پس از اسیدپاشی به مغازه  پدرم  رفتم و با این‌که نقاب داشتم متوجه عمق سوختگی روی صورت خودم هم شدم؛ بسیار ترسیده بودم و بلافاصله به بیمارستان مراجعه کردم.»
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ، با اعلام این خبر گفت: «در تحقیقات انجام‌شده درخصوص علت و انگیزه واقعی جنایت، متهم تا به این لحظه از تحقیقات اظهارات متفاوت و متناقضی را بیان کرده است. تحقیقات برای روشن شدن انگیزه واقعی جنایت در دستورکار کارآگاهان قرار گرفته و متهم پرونده هم  با قرار قانونی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/9471/اسیدپاشی-با-نيت-نامعلوم