احمدرضا کاظمی طنزنویس [email protected]
1. بیکاری
این روزها شاید به جرأت بتوان گفت که نیمی از جوانان شغل مشخصی ندارند و اکثرا دستشان به گوشیشان است و با آن بیلیارد و یکقل دوقل بازی میکنند (چیه؟ توی بازار و اپاستور اپلیکیشن جفتشون هست!) البته این آمار بیکاری تازه درحالی است که ما «پرنسسهای بابام» که تصاویر زندگی سلطنتیشان با شاهزادههای مختلف را به تصویر میکشند، «کمدینهای اینستاگرام» که با کانورتکردن جوکهای اینترنتی از حالت «تکست» به فرمتهای تصویری روزی 6 تا کلیپ درست میکنند و همچنین «مدلهای اینترنتی» که ازطریق پکهای شکمشان ارتزاق میکنند را جزو مشاغل کاذب نیاوریم و شاغل حساب کنیم!
2. ازدواج
جوانان ما این روزها یا قصد ازدواج دارند و شرایطش را ندارند یا اینکه شرایطش را دارند ولی قصدش را نه! دسته اول که خب بیچارهها ازتمامی شرایط تشکل خانواده همان «قصد» را فقط دارند و با کل سرمایه زندگیشان حتی نمیتوانند یک تولد ساده توی کافیشاپ بگیرند، چه برسد به اینکه خرج مراسم عقد و عروسی بدهند! این طفلکیها لاکچریترین شامی که درهفته میخورند، فلافل سلفسرویس «پرکن بخور» دم مترو است و اینکه ازشان توقع سرو ژیگو و جوجه و کباب داشتن برای فک و فامیل و اقوام داشته باشیم، کمی نامعقول است! اما در مورد دسته دوم همه چیز برعکس است! اینها از شرایط تشکیل خانواده همه چیزش را دارند به جز «قصد» آن را و البته اگر اینها را یک نگاه به کانتکتهای گوشیشان بیندازید، میبینید این عزیزان همچین خیلی مجرد هم محسوب نمیشوند و یکجورهایی به شکل غیررسمی تشکیل خانواده که هیچ، تشکیل حرمسرا دادهاند و ما دستهاولیها عین سنبلخان فقط میتوانیم از دور نگاهشان کنیم!
3. تفریح
وضعیت کشور ما یکجوری هست که شما کل تفریحات وجود در سراسر آن را اگر دریک شهربازی جمع کنید، از پارک «ارم» تهران هم تنوع کمتری خواهد داشت! شما از جوان امروزی «دور دورکردن در ایرانزمین»؛ «سرکشیهای شبانه زیر پل گیشا»؛ «کنسرتهای لغونشده» را بگیری، دیگر هیچ چیزی برایش نمیماند به جز همان بیلیارد و یک قل دوقلی که در ابتدای متن بهشان اشاره کردم! تازه اینهایی که گفتم، همه مال جوانان پایتختنشین است. بچههای شهرستان که نهایت عشق و حالشان یک «دو سیب نعنا» و «هندونه بوبوبری پایهساده» بود که آن را هم درچندماه اخیر با پلمپکردن چایخانهها ازشان گرفتهاند. این وسط فقط یک «فستفود» رفتن و تفریحات شکمی میماند که ماشالا ماشالا جوانان هم اینقدر از این مورد استقبال کردهاند که الان پسر و دختر 18ساله را نگاه میکنی، همگی یکییکی شکم در ابعاد شکم بامشاد توی پاورچین به هم زدهاند! روده و معده و قلب و عروق هم که همگی تبدیل به سرطانِ مجسم شده! خدایی این موج از سوسیس و کالباسخواری حتی روی محیطزیست هم اثر گذاشته و متاسفانه این روزها شاهد کاهش چشمگیر نسل «گربه» درکشور هستیم و هیچ بعید نیست که به زودی گربهها هم به سرنوشت «یوزپلنگ ایرانی» دچار شوند و ما مجبور بشویم برایشان کمپین جلوگیری از انقراض بزنیم و امسال اگر تیمملی رفت، جامجهانی عکس «مخمل» را بزنیم روی پیرهن بازیکنان!