جن‌گیری، یا تولید و تجارت!
 
قسمت هفتم - ما را به سخت جانی خود این گمان نبود!
 

 

محمدمهدی پورمحمدی

 در شش یادداشت گذشته گفتیم این‌که پول می‌دهیم و موادغذایی می‌خریم، اما با هیچ رمل و اسطرلابی نمی‌توانیم کشف کنیم ترکیبات و مواد تشکیل‌دهنده غذایی‌ای که می‌خوریم چیست، آن است که پرشماری از تولیدکنندگان و فروشندگان موادغذایی در کشور ما، سهواً و یا به عمد، قوانین جن‌گیری را بر تولید و تجارت موادغذایی حاکم کرده‌اند. احاطه دنیای سیاه، تاریک، پر رمز و راز، پر ابهام و پیچ در پیچ جن‌گیری به صنایع غذایی، بدن‌های ما را به صورت خانه‌های تسخیر شده و جن‌زده درآورده است. همان‌طور که در یک خانه جن‌زده صاحبان و ساکنان اصلی خانه نمی‌توانند برای روشن و خاموش کردن چراغ‌ها، اجاق‌ها و دیگر وسایل گازی، برقی، الکتریکی و الکترونیک، باز و بسته کردن درها و شیرهای آب، شست‌وشو و تمیز کردن، این‌که چیزی داخل خانه و چه چیزی از آن خارج شود، و هر کار دیگری که به خانه مربوط است تصمیم بگیرند، اختیار بدن‌های جن‌زده و تسخیرشده ما هم از دستمان خارج شده و به دست جن‌گیرهایی که به کسوت تولیدکنندگان موادغذایی درآمده‌اند، افتاده است.
چه کسی فکرش را می‌کرد که با تصمیم از ما بهتران، بدون آن‌که بدانیم، سالیان‌ سال با شیر، ماست، پنیر و بستنی، روغن پالم، و با کالباس و سوسیس و سایر محصولات گوشتی؛ پوست، روده، سنگدان، غدد، شش، طحال و سایر امعاء و احشاء مرغ تحت‌عنوان خمیرمرغ، وارد بدنمان می‌شد و دیواره‌های رگ‌هایمان را آسفالت می‌کرد و‌ هزار و یک درد بی‌درمان دیگر دامنگیر خود و فرزندان و پیر و جوانمان می‌ساخت؟ آیا می‌دانیم روغن‌های به کار رفته در نان‌های صنعتی، کیک‌ها، شکلات‌ها، شیرینی‌ها، تن‌های ماهی، چیپس، پفک، میان وعده‌های غذایی، غلات حجیم شده چه نوع روغنی است؟ آیا می‌دانیم چند درصد روغن‌های خوراکی و سرخ‌کردنی موجود در فروشگاه‌ها روغن پالم است؟ آیا اگر بدن‌های ما جن‌زده نبود و خود می‌توانستیم راجع به آنچه می‌خوریم تصمیم بگیریم، چنین ظلم‌هایی در حق خود و فرزندانمان روا می‌داشتیم؟
جن‌زدگی بدن‌های ما فقط به روغن پالم و خمیرمرغ که این روزها در رسانه‌ها راجع به آنها زیاد گفته می‌شود نیست. به همت دولتمردان هفتم و هشتم، جوش‌شیرین از انواع نان رخت بربست، اما با سهل‌انگاری‌های دولت‌های نهم و دهم دوباره پای جوش‌شیرین، بی‌سروصدا و پنهانی، مثل جن، به انواع نان‌ها و شیرینی‌ها باز شد، جا خوش کرد و هنوز که هنوز است قصد خداحافظی کردن ندارد. این ماده مضر و خطرناک باعث بروز عوارضی از جمله: «اختلال در جذب آهن، بروز کم‌خونی، پوکی‌استخوان، بیماری‌های قلب و عروق، اختلال در آنزیم‌های گوارش و هضم و جذب، افزایش اسیدیته معده، و بیماری‌های روده‌ای می‌شود. جوش شیرین واکنش‌های مفید خمیر را مهار می‌کند، PH را افزایش داده و اسیدهای آلی نان را کاهش می‌دهد، همچنین ویتامین‌های آنزیمی را غیرفعال می‌کند... استفاده درازمدت آن موجب رسوب کلسیم در کلیه و درنهایت باعث نارسایی تدریجی کلیه می‌شود1... »
سرب ماده‌ای سرطان‌زا است و وقتی بنزین بدون سرب جایگزین بنزین‌های آلوده قبلی شد، نفس راحتی کشیدیم و به ریه‌های خود مژده باد صبا و نفس فروردین دادیم، اما غافل بودیم که برای جن، در و پنجره و شیر آب یکی است و اگر جن را از در بیرون کنی، پنجره را هم ببندی از شیر آب وارد می‌شود. چه طور؟ بخوانید: شیرآلات بهداشتی با درجه سرب بالا دردسر جدید جامعه است. درحالی‌که کیفیت شیرآلات خانگی و بیمارستانی با سلامت شهروندان رابطه تنگاتنگ دارد، استفاده از مواد اولیه نامرغوب با میزان سرب بالا در تهیه شیرآلات، می‌تواند مشکلات بسیاری ازجمله ناراحتی‌های پوستی، گوارشی و... برای مصرف‌کنندگان به وجود بیاورد. دراین‌باره رئیس محترم انجمن شیرآلات کشور می‌فرمایند: سطح سرب بالای دو و نیم درصد در تولید شیرآلات، خطرات بسیاری برای مصرف‌کننده به همراه دارد...، در صورت عدم رعایت قوانین از سوی واحدهای تولیدی، استفاده از شیرآلات غیربهداشتی، می‌تواند بیماری‌های پوستی شبه جذام ایجاد کند .2
دسترسی آسان و کم‌هزینه به منابع غنی نمک، شرایط را برای حضور سودجویان در بازار نمک خوراکی کشور نیز فراهم کرده است. کلاهبرداران با سوءاستفاده از نیاز مردم به این ماده خوراکی، نمک تصفیه نشده و تقلبی را به جای نمک تصفیه شده به بازار عرضه می‌کنند. این سودجویان فقط نمک را خرد می‌کنند و شاید مقداری ید هم به آن اضافه کنند. در این نوع نمک انواع سولفات‌ها از قبیل سولفات سدیم، سولفات کلسیم، سولفات منیزیم و فلزات سنگین که باعث سنگ کلیه، فشارخون، ازکارافتادگی کبد و سرطان می‌شوند، موجود است .3 یعنی اگر به چیزی که بگندد چنین نمکی اضافه کنیم، درواقع به مصداق شعر:
از قضا سرکنگبین صفرا فزود
روغن بادام خشکی می‌نمود
از هلیله قبض شد اطلاق رفت
آب آتش را مدد شد همچو نفت 4
گندیدگی مضاعف شده و «گند مکرر» خواهیم داشت و به راستی به جای شعر:
هرچه بگندد نمکش می‌زنند
وای به وقتی بگندد نمک
باید بگوییم: «وای به وقتی که بگندد نمکش می‌زنند!»
اگر بعد از همه جفاهای تجار و تولیدکنندگانی که مستقیم و غیرمستقیم با سلامت جامعه سروکار دارند هنوز زنده‌ایم، نه از رحم و مروت رقیب که به راستی از سخت‌جانی ماست. به قول شاعر:
ما را به سخت جانی خود این گمان نبود5
آیا باطل‌السحری هست که جن  خطرناک تقلب، فریبکاری، غش در معامله و ثروت‌اندوزی به قیمت گزاف به خطر انداختن سلامتی جامعه و نسل‌های آتی را از تار و پود و کالبد جامعه خارج کند؟ ان‌شاءالله یادداشت فردا را به باطل‌السحر جادوگرانی که تولید و تجارت موادغذایی و کالاهای بهداشتی را با جن‌گیری اشتباه گرفته‌اند، اختصاص خواهم داد.     
پی‌نوشت:  1-روزنامه راه مردم 1/7/93    
2-روزنامه کسب و کار 29/6/93
3-سایت پیک - ضمیمه تحلیلی اخبار رادیو ایران 15/6/93
4-مثنوی معنوی، دفتر اول، بخش 2 – عاشق شدن پادشاه بر کنیزک رنجور و تدبیر کردن صحت او
5-اصل شعر از شاعری به نام شکیبی اصفهانی از شعرای


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/9449/قسمت-هفتم---ما-را-به-سخت-جانی-خود-این-گمان-نبود!