سعید معیدفر جامعهشناس
خیریهها یک نوع فعالیت داوطلبانه از سوی مردم هستند که با انگیزههای مختلف ایجاد میشود.
خیرین با انگیزههای بالا برای کمک به افراد نیازمند در کنار هم جمع میشوند و هرگز به این مسأله فکر نمیکنند که کشوری با منابع سرشار نفت یا ذخایر فراوان زیرزمینی و معدنی چه نیازی به خیرین و نیکوکاران دارند.
این تلقی اشتباه که با کمک و حمایت چند خیریه چه دردی را میتوان در بین مردم نیازمند درمان کرد همواره در کشورهای توسعه نیافته وجود داشته و معمولا افراد در این کشورها معتقدند به جای فعالیت خیریهها، دولتها باید از این منابع سرشار برای کمک به نیازمندان استفاده کنند اما برای پاسخ دادن به این سوال باید تجربهای که در دنیا اتفاق افتاده است را مرور کنیم.
امروزه در کشوری مثل آمریکا که صدها برابر بیشتر از ما درآمد دارند و سرانه ملی آنها قابل مقایسه با دیگر کشورها نیست، خیریهها و نهادهای مدنی زیادی به صورت جدی فعالیت میکنند که نمیتوان آن را با دیگر کشورها مقایسه کرد یا حتی در کشورهای توسعهیافته که منابعی به مراتب بیش از ما دارند نیز به این نتیجه رسیدند که حل مشکل نیازمندان صرفا مسائل مالی نیست و سرانه ملی بالا نمیتواند توجیه مناسبی باشد برای اینکه خیریهها فعالیت نداشته باشند.
نکته قابل توجه این است که در فعالیت خیرخواهانهای که خیرین انجام میدهند، تنها مشکل مالی حل نمیشود بلکه کسانی که به همنوع خود کمک میکنند(نه تنها کمک مالی) یک تعامل و ارتباط عاطفی شکل میگیرد که ارزش بالاتری از کمک مالی دارد.
امروز آسیبدیدگان و نیازمندان مشکلات عظیمتری مثل بیتوجهی و طرد شدگی دارند و تنها مشکلات آنها به مشکلات مالی ختم نمیشود.
نهادهای مدنی و خیریهها رابطه سازمانی و مادی ندارند و حمایتهای معنوی، عاطفی و انسانی را با نیازهای مالی همراه میکنند در صورتی که دولتها نمیتوانند چنین کاری انجام دهند زیرا افرادی که در دولت فعالیت میکنند، حقوقبگیر هستند و برای انجام چنین کاری حقوق دریافت میکنند اما افراد در نهادهای مدنی به صورت داوطلبانه کار میکنند و یک نوع رابطه عاطفی بین آنها برقرار است. از طرف دیگر وجود خیریه باعث تحکیم روابط میشود. اگر خیریهها نباشد مسئولیتهای مدنی تحقق پیدا نمیکند. شهروند بودن افراد در گرو فعالیتهایی است که برای اجتماع خود انجام میدهند و در جامعهای که دولت همه کاره باشد مسئولیتهای اجتماعی از بین میرود و شهروندی شکل نمیگیرد.
برای تحقق امر شهروندی باید نهادهای مدنی وجود داشته باشد تا هرکس با اختیار خود مسئولیتهای اجتماعی را برعهده بگیرد و پرواضح است در کشوری که حقوق شهروندی بهطور کامل اجرا شود و مردم مسئولیتهای خود را بدانند، پیشرفت و توسعه کشور بهطور قطعی انجام میپذیرد.