شهروند| صبح دیروز خیابان معلم تهران شاهد تجمع مالباختگان پروژه نگین غرب بود؛ پروندهای قدیمی و البته پرسروصدا. حدود 150 نفر میانسال و سالخورده به نمایندگی از 5 هزار نفر در مقابل دادگاه انقلاب تجمع کرده بودند. همانها که سراب خانهدار شدنشان 12 ساله شده است. این برای چندمینبار است که جلوی این دادگاه تجمع میکنند. اینبار هماهنگتر از دفعات قبل دور هم جمع شدند با یک خواسته مشترک. بازپسگیری پول خواسته اصلی آنهاست. بازندگانی که نه فقط پول و خانه که خیلی از آنها حتی زندگیشان را هم به نگین غرب باختند.
«سال 81 ما با پروژه نگین غرب آشنا شدیم، ثبتنام کردیم، قرار بود ظرف دو سال صاحب خانه شویم؛ یعنی سال 83 یک واحد آپارتمان 90 متری حوالی اتوبان همت غرب. اما چه خیال خامی؛ الان 13سال از موعد تحویل میگذرد و هیچ خبری از خانه نیست.» اینها را معصومه یکی از مالباختگان پروژه نگین غرب به «شهروند» میگوید.
او یکی از آن 5 هزار نفری است که هنوز نه پولش را بازپس گرفته و نه خانهای که قرار بود بعد از یک عمر اجارهنشینی او و همسرش را صاحب خانه کند. این زن 53 ساله همراه همسر بازنشستهاش حالا دیگر امیدی به خانهدار شدن ندارند و فقط میخواهند که پولشان را پس بگیرند: «قرار بود به ما واحد 90 متری بدهند. همان سال 81، دومیلیون و 500هزار تومان بهعنوان پیش قرارداد پرداخت کردیم، ماهانه 80هزار تومان هم به حساب این شرکت واریز میکردیم. 10میلیون هم وام بانکی داشت. بعد از سه ماه از عقد قرارداد هم یکمیلیون و 500هزار تومان پرداخت کردیم. درمجموع قرار بود با 30میلیون تومان صاحب یک واحد 90 متری شویم. البته این رقمهای پرداختی برای واحدهای 75 متری کمتر بود. خیلیها ثبتنام کرده بودند. یادم هست روزی که برای عقد قرارداد به دفتر این شرکت در کوی فراز سعادتآباد رفتم، چند نفری از اهالی اصفهان هم آمده بودند؛ البته یکسری از ثبتنامها هم در دفتری در نزدیکی پروژه انجام میشد و این پروژه کارش را از سال 79 شروع کرده بود. تبلیغات وسیع با تأییدیههای مختلف و شرایط مناسب برای خانهدار شدن، همینها باعث شد تا خیلیها به امید خانهدار شدن یا سرمایهگذاری در این پروژه ثبتنام کنند. کسی نمیدانست که پروژه به این بزرگی با این دفتر و تشکیلات یک کلاهبرداری بزرگ باشد.»
معصومه هنوز هم با سختی و ناراحتی از آن روزها حرف میزند: «سال 84 بود که متوجه شدیم چه کلاه بزرگی سرمان رفته است. تا جایی که من خبر دارم حدود 9هزار نفر به این شرکت پول داده بودند، شرکتی که روسای آن هر واحد مسکونی را به 4 نفر فروخته بودند. از بعضیها پول گرفته بودند بدون اینکه چیزی ساخته باشند، همه چیز روی کاغذ بود، خانهای وجود نداشت. وقتی این شرایط به وجود آمد، همه مالباختگان دور هم جمع شدیم و انجمنی تشکیل دادیم. وکیل گرفتیم و پیگير شکایت شدیم، حکم جلب و توقیف اموال فروغی، صاحب پروژه نگین غرب را گرفتیم. سال ٨٧ که دادستان وقت گفته بود برخوردي با فروغي ميكنم كه درس عبرتی برای ديگران باشد، او به زندان افتاد و به ٢٠سال زندان محكوم شد. هر چند پس از مدتی و در دادگاه تجديد نظر از سوی قاضي با وثيقه 700میلیارد تومانی از زندان آزاد شد. اما نمایندگان ما با قوه قضائیه در ارتباط بودند؛ تا اینکه قوه قضائیه سایتی را با نام 36 دادگر راهاندازی کرد تا همه مالباختگان مثل ما در این سایت ثبت نام کنند. از سال 90 اموال توقیفشده او در اطراف تهران به فروش میرسید. هر از چند ماهی تعدادی از افراد از طرف قوه قضائیه فراخوانده میشدند و پولشان را با سود این چند سال دریافت میکردند؛ مثلا چند نفری بودند که کلا 14میلیون تومان پرداخت کرده بودند که از همین طریق 75میلیون تومان گرفتند. برادر و خواهر و پدر و مادر من هم در این پروژه ثبتنام کرده بودند که همین طور پولشان را پس گرفتند. البته طلب آنها کمتر بود، به همین دلیل هم زودتر به پولشان رسیدند. اما الان چند وقتی است که اسامی اعلام نشده است. ما حدود 5هزار نفر هستیم که هنوز هیچ پولی دریافت نکردهایم. به همین دلیل هم امروز اینجا جمع شدیم تا صدایمان را به گوش قضات و مسئولان قوه قضائیه برسانیم. البته میگویند برخی از املاک و زمینهای توقیفشده از فروغی به دلیل کاربری کشاورزی ارزش چندانی ندارد و همین مسأله باعث تأخیر در پرداخت مطالبات مالباختگان شده است؛ اما ما چه گناهی داریم؟»
نگین غرب زندگیام را زیر و رو کرد
مریم یکی دیگر از مالباختگان این پروژه پر سروصدا است. یکی از هزاران مالباخته نگین غرب. مریم وضعش از معصومه هم بدتر است. او نه فقط پولش را پس نگرفته بلکه این پروژه شوم هواری شد روی زندگیاش: «از وقتی مشخص شد که پروژه نگین غرب کلاهبرداری بوده، زندگی ما هم زیرو رو شد. شوهرم خانهاش را فروخت تا خانه بزرگتری داشته باشیم، اما چه سراب نحسی بود، این نگین غرب. همسرم از استرس سکته کرد، بعد از آن دیگر مثل روز اول نشد. فکر و خیال روان شوهرم را به کلی به هم ریخت. الان چند سال است که مریض شده و قرص اعصاب مصرف میکند. ما چه گناهی کردیم که باید این بلاها سرمان نازل شود. الان چند سال است که من با دو دخترم از همسرم مراقبت میکنم. من خیاطی میکنم و با درآمدم از همسرم نگهداری میکنم. او با این حالش توانی برای پیگیری این پرونده ندارد و من به نمایندگی او در این تجمع شرکت
کردم.»
نگین غرب خیلی را خانهخراب کرد
مجید یکی دیگر از مالباختگانی است که دیروز در مقابل دادگاه انقلاب در خیابان معلم تهران حاضر شده بود. او 48 سال دارد. 7میلیون تومان در سال 81 برای خانهدار شدن به نگین غرب پرداخت کرد. تا آینده مطمئنتری برای همسر و دوفرزندش فراهم کند. اما او هم مثل خیلیهای دیگر نه فقط خانهدار نشد، بلکه زندگیاش هم تحتتأثیر این اتفاق تلخ قرار گرفت: «اینطور که حساب کردند، قرار است نزدیک به 60میلیون تومان به من بدهند که هنوز خبری از پول نیست. اما اگر همان موقع با این پول جای دیگری سرمایهگذاری کرده بودم، خیلی بیشتر از اینها عایدم میشد ولي حیف که فریب این همه تبلیغ را خوردیم.» او حرفهایش را اینگونه ادامه میدهد: «خدارو شکر که همسرم فرهنگی است و یک سرپناهی از طرف او داریم. اگر زنم نبود معلوم نبود که الان خانواده من چه وضعی داشتند. خیلیها از این اتفاق دیوانه شدند، چه زندگیهایی که به خاطر نگین غرب متلاشی شد. کسی را میشناسم که بعد از این اتفاق از همسرش جدا شد، ناراحتی شدید اعصاب پیدا کرد، در بیمارستان بستری شد، الان هم در بندر دیلم پیش خواهرش زندگی میکند. از این موارد زیاد است. پول و خانه یک طرف ماجراست، اما این اتفاقاتی است که کسی به آنها توجه نمیکند. نگین غرب خیلیها را خانهخراب کرد.»