علیرضا کیانپور روزنامه نگار
یکصد روز مانده به برگزاری انتخابات ریاستجمهوری هنوز هیچ خبر رسمی در خصوص حضور قطعی حسن روحانی در این انتخابات به چشم نمیخورد و این در حالی است که از اواخر هفته گذشته زمزمههایی در این رابطه در برخی رسانههای غیررسمی به راه افتاده است. روایتهایی غیررسمی از جلسه روز هفته گذشته هیأت دولت و پاسخ مثبت آقای رئیسجمهور به سوال یکی از اعضای کابینه که از روحانی پرسیده آیا مایل است برای تداوم ریاستش بر دولت در چهار سال دوم وارد گود شده و با مخالفان سرسخت چهار سال نخست رودررو شود یا خیر! همزمان در شرایطی که علیرغم سپریشدن چندین روز از انتشار این اخبار غیررسمی، هیچ واکنشی مبنی بر رد و تکذیب آن از سوی دولت صورت نگرفته، انتشار خبر روز گذشته برخی رسانههای رسمی مبنی بر انتصاب رئیس ستاد انتخاباتی روحانی، تلویحاً روایتهای غیررسمی این چند روز را نیز تأیید کرد. بنابر خبری که ایلنا به نقل از یک منبع آگاه منتشر کرد، قرار است محمد شریعتمداری طی روزهای آینده از سمت خود بهعنوان معاون اجرایی رئیسجمهوری کنارهگیری کند و ریاست ستاد روحانی در انتخابات بهار سال آینده را برعهده بگیرد. همچنین در حالی که حدود 5 ماه پیش خبرهایی در خصوص انتصاب محمدعلی نجفی به ریاست ستاد انتخاباتی روحانی منتشر و چندی پس از آن نیز بهدلیل مشکلات جسمی او تکذیب شد، روز گذشته بار دیگر اعلام شد كه نجفی نیز با ستاد انتخاباتی روحانی همکاری خواهد کرد و بر این اساس قرار است ریاست اتاق فکر این ستاد را برعهده بگیرد.
با این حساب به نظر میرسد، از این پس باید تعارفات این چند ماه اخیر را کنار بگذاریم و روحانی را یکی از کاندیداهای انتخابات سال آینده بدانیم و این در حالی است که احتمالا عدم حضور روحانی در انتخابات بهار 96 به مراتب بیش از حضورش در این رقابت سیاسی سوالبرانگیز بود؛ بهویژه آنکه تجربه چهار دهه گذشته نشان داده كه اگر اتفاقی خاص نیفتد، همواره ریاستجمهوری در ایران هشتساله بوده و بر این اساس اگر روسایجمهوري با مشکل و رویدادی ویژه روبهرو نشوند، میتوانند دو دوره پیاپی تشکیل دولت بدهند و در چنین شرایطی طبیعتاً خودداری رئیسجمهوری مستقر از اعلام کاندیداتوری در آستانه انتخابات چهار ساله دوم خرق عادت خواهد بود، نه اعلام کاندیداتوریاش پس از چهار سال نخست!
با این همه، شاید بررسی ابعاد مختلف جنگ روانی شدیدی که طی ماههای اخیر از سوی مخالفان علیه دولت به راه افتاد و هر روز به بهانهای سعی در منصرفکردن روحانی از اعلام کاندیداتوری داشت، بتواند در یافتن پاسخ این سوال که چرا روحانی تا این حد با احتیاط قدم به آوردگاه انتخابات دوازدهم گذاشته، راهگشا باشد. نقشهای که با کلیدواژه «حقوقهای نجومی» آغاز شد و در ادامه با مانور روی کلیدواژههایی همچون «تکدورهای بودن ریاست روحانی» و «دولت حرف» ادامه یافت و پس از آن با طرح موضوع «ردصلاحیت روحانی» از یکسو و اتهامزنی به «حسین فریدون» برادر کوچک و مشاور ارشد رئیسجمهوری از سوی دیگر پیش رفت و این روزها نیز در پی پیروزی «ترامپ» در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، با «تخریب برجام» به مسیر خود ادامه میدهد. این در حالی است که محمدرضا تابش، نایبرئیس فراکسیون امید و از اعضای شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان در ابتدای هفته جاری با تشریح ابعاد مختلف این جنگ روانی و تأکید بر اینکه عمده هدف آن، منصرفکردن روحانی از اعلام کاندیداتوری بوده، به ایلنا گفت: ممکن است روحانی در برابر این هجمهها دوام نیاورد و عطای ریاستجمهوری را به لقایش ببخشد؛ بماند که ما خواستار تداوم حضور روحانی هستیم. تابش در عین حال به یکی از مهمترین کلیدواژههای مخالفان نیز واکنش نشان داد و درباره احتمال ردصلاحیت روحانی گفت: اساساً ردصلاحیت رئیسجمهوری مستقر در آستانه رقابتهای انتخاباتی دوره بعد بیسابقه است. با این حال حتی اگر برخی اعضای شورای نگهبان چنین قصد و انگیزهای هم داشتند، این مشکل با هدایت مقامات عالیرتبه نظام مرتفع شده است. با وجود اینکه تابش با بیان این مهم، بحث مفصلی که طی ماههای گذشته در رابطه با ردصلاحیت روحانی مطرح میشود را پایان داد اما واقعیت این است که پیش از این بسیاری از چهرههای اصلاحطلب و اصولگرا در اینباره اظهارنظر کرده بودند که شاید افراطیترین مورد در میان موافقان این مسأله، روحانی اصولگرا و از قضا همنام رئیسجمهوری بود. حمید روحانی، رئیس بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی در میانه تابستان امسال در یک سخنرانی علیه رئیسجمهوری گفت: خطر بزرگ برای ایران، نه آمریکا و نه اسراییل است، بلکه آقای دکتر روحانی و تفکرات اینچنین است. آقای روحانی آگاهانه به صحنه آمده تا اصالتهای اسلامی را از بین ببرد. این آقایان دنبال این هستند که کشور ما را به دوران ستمشاهی بازگردانند. او همچین تصریح کرد: آقای روحانی به جرم خیانت به کشور و دروغ و دوری از ولایت باید محاکمه شود. از دیگر سو اما عباس عبدی، روزنامهنگار اصلاحطلب در مصاحبهای مفصل که حدود یک ماه پیش با خبرگزاری جمهوری اسلامی انجام داد، این اتفاق را بعید دانست و گفت: افرادی که این احتمال را مطرح میکنند، هنوز سیستم سیاسی ایران را نشناختهاند. او ادامه داد: اگر سیستم به هر دلیلی به این نتیجه برسد که روحانی نباشد، روحانی خودش نامزد نمیشود، نه اینکه بیاید و ردصلاحیت شود، اما من مطمئنم که مطلوب سیستم این است که روحانی دوباره بیاید و رئیسجمهوری شود. جهانبخش خانجانی دیگر چهره اصلاحطلب اما ردصلاحیت روحانی را از اساس غیرمنطقی میداند. این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی معتقد است: اگر روحانی ردصلاحیت شود یعنی از همان زمان ردصلاحیت فاقد صلاحیت ریاستجمهوری است و نمیتوان گفت که او تا پنج ماه بعد صلاحیت دارد.حال در شرایطی که بنابر اعلام رئیس دیوان محاسبات تمامی اموال مربوط به «حقوقهای نجومی» به خزانه بازگشت و حربه اتهامزنی به «حسین فریدون» نیز برخلاف تصور مخالفان منجر به عقبنشینی روحانی نشد و برادر رئیسجمهوری با طرح شکایت از اتهامزنندگان، تشخیص حق و حقیقت را به دستگاه قضا سپرد، انتشار خبر انتصاب رئیس ستاد انتخاباتی روحانی، کلیدواژههای تخریبی «تکدورهای بودن» و «ردصلاحیت» روحانی را نیز عملاً خنثی کرده و شاید تنها امید مخالفان برای ناامیدکردن رأیدهندگان از روحانی، «ترامپ» باشد.با این همه به نظر میرسد فارغ از اینکه تاکتیکهای مختلف جنگ روانی مخالفان علیه روحانی تا چه اندازه موفق بوده و از این پس در چه مسیری ادامه خواهد یافت، به نظر میرسد رئیسجمهوری با انتصاب رئیس ستاد انتخاباتیاش پیامی مشخص به منتقدان صادرکرده و آن اینکه اگر بهدنبال حذف او از رقابتند، باید وارد گود شده و حرفشان را پای صندوق رأی بزنند؛ چراکه به نظر میرسد این جنجالها و تهدیدها رئیسجمهوری را از میدان به در نکرده و روحانی چه رئیس «دولت حرف» باشد و چه مدیر دولت «امید»، هنوز حرفهای بسیاری برای گفتن دارد.