احمدرضا اسعدینژاد وکیل پایه یک دادگستری و مدرس دانشگاه
از گذشته مردم برای طرح دعاوی خود به وکیل مراجعه میکردند تا بتواند حق آنها را استیفا کند، برخی هم بدون مراجعه به وکیل، شخصا اقدام به طرح دعوا یا شکایت میکردند. اما چندی است که موسسات حقوقی پا به عرصه گذاشته و با تبلیغات گسترده و بعضا فاقد حقیقت، اقدام به جذب پرونده میکنند که این موضوع مشکلات فراوانی را برای مردم و نظام قضائی به وجود آورده است.
فرق وکیل و فارغالتحصیل حقوق
بسیاری به اشتباه تصور میکنند هرکس که حقوق خوانده، وکیل است. اما این تصور نادرست را باید از ذهن زدود، چراکه درحال حاضر حدود ۷۵هزار فارغالتحصیل حقوق وجود دارند که پشت چراغ قرمز وکالت ماندهاند.
وکیل کیست؟
کانونهای وکلای سراسر کشور همه ساله به موجب قانون، آزمونی برگزار و از میان فارغالتحصیلان رشتههای حقوق، فقه و حقوق و... تعداد معدودی را بهعنوان کارآموز وکالت جذب میکنند. کارآموزان پس از طی دورهای ۲ساله، پروانه وکالت پایه یک دریافت میکنند. البته از زمان صدور پروانه کارآموزی، کارآموز امکان وکالت در دعاوی را با وجود محدودیتهایی پیدا میکند.
بنابراین تنها وکیل و کارآموز وکالت اجازه طرح دعوا برای مردم را دارند و هیچ شخص دیگری تحت عناوینی چون مشاور حقوقی و موسسه، اجازه قبول پرونده، مشاوره و وکالت را ندارد؛ این کار به موجب ماده ۵۵ قانون وکالت، جرم است.
موسسه حقوقی چیست؟
موسسه حقوقی دو نوع است. نوع نخست موسسات قانونی است که توسط وکلای دادگستری تشکیل میشود. نوع دوم موسساتی هستند که توسط افراد غیروکیل ایجاد میشود؛ اعضای این موسسات وکیل نیستند، امکان وکالت و مشاوره حقوقی ندارند و در صورت اقدام، مجرم شناخته میشوند. در نتیجه این افراد در عمل اقدام به دلالی پروندهها میکنند. همچنین، از طرفی بسیاری از این موسسات ادعای وجود ارتباط در سطوح عالی را دارند و از سویی هم سراغ وکلای جوان و کارآموزان میروند و با پرداخت مبلغی اندک، زحمت کار را روی دوش وکیل میاندازند و پولهای کلانی را تصاحب میکنند.
این موسسات حقوقی اخیرا با تفسیری عجیب توسط اداره ثبت شرکتها به ثبت میرسند و از آنجا که هیچ مرجعی برای رسیدگی به تخلفات آنها وجود ندارد، بسیار پیش آمده که اموال مراجعان را حیف و میل کرده و برای آنها هم کاری نکردهاند، مردم نیز جایی را برای تظلمخواهی از این موسسات ندارند.
برخی از این افراد برای جذب پرونده و ایجاد ارتباط، فساد عظیمی را ایجاد کردهاند که امید است نهادهای ذیربط از گسترش آنها جلوگیری کنند. با توجه به نبود نظارت روی اینگونه موسسات و همچنین نوعی دلالی پرونده که انجام میدهند، مراجعه به این افراد ممکن است پیامدهای ناگواری داشته باشد.
راهچاره چیست؟
راهحل منطقی و قانونی که وجود دارد، مراجعه به وکیلی است که هم مورد اعتماد است و هم سواد و توانایی کافی برای انجام کار مورد نظر را دارد.
مزایای مراجعه به وکیل
یکی از محاسن مراجعه به وکیل این است که وکیل تحتنظارت کانون وکلا قرار دارد و در صورت تخلف، با وی برخورد قانونی میشود.
همچنین مراجعه به وکیل موجب میشود در درجه نخست، مراجعهکننده از ضرورت یا عدم ضرورت طرح دعوا آگاهی یابد. در درجه دوم، اگر طرح دعوا ضروری شناخته شد، به شیوه صحیح نیز طرح شود؛ بسیار پیش میآید که مردم شخصا اقدام به طرح دعوا میکنند و با وجود اینکه حق با آنهاست، در دعوا شکست میخورند، چراکه دعوا را به شیوه صحیحی طرح نکرده یا اینکه نمیدانستهاند باید چه مدارکی ارایه کنند و چه مدارکی را ارایه نکنند، همچنین استدلالهای حقوقی لازم را برای احقاق حق خود نمیدانستهاند.
مزیت دیگر مراجعه به وکیل این است که دادگاه اصطلاحا با پروندهای «شستهرفته» مواجه میشود؛ پروندهای که پیشتر، وکیل اسناد و مدارک ضروری را در آن قرار داده و از قراردادن برگههای غیرضروری بسیاری نیز اجتناب کرده است. استدلالها و ادله لازم توسط او در پرونده گنجانده شده، در نتیجه قاضی با سهولت بسیار بیشتری و ظرف مدت زمان کوتاهتری میتواند اقدام به صدور رأی کند.
در جریان رسیدگی نیز حضور وکیل از اطاله دادرسی جلوگیری میکند، زیرا در بسیاری از مواردی که دعوا توسط افراد عادی مطرح میشود، به دلیل آشنا نبودن با پروسه دادرسی و عدمپیگیری صحیح، دعوا مدتها به طول میانجامد. البته مراجعه به وکیل مزایای دیگری هم دارد که به جهت اطاله کلام از بیان آن خودداری میشود.