درحالی که طی روزهای گذشته حادثه آتشسوزی ساختمان پلاسکو به موضوع اصلی اکثر رسانهها تبدیل شده و بسیاری از مسئولان نسبت به آن واکنش نشان دادهاند، سیاسیشدن بیش ازحد این حادثه، سوالبرانگیز است. پرسش اینجاست که فارغ از درست یا غلطبودن سیاسیشدن این مسأله، اساسا علت سیاسیشدن حادثه آتشسوزی و فرو ریختن ساختمان پلاسکو چیست؟
محمد جواد حقشناس: به هرحال بخشی از علل شکلگیری این حادثه را نمیتوان خارج از ابعاد سیاست ارزیابی کرد؛ چراکه اصولا گستره سیاست درکشور ما به قدری وسیع است که تقریبا تمامی حوزههای ممکن و بدیعی که درجوامع دیگر اموری غیرسیاسی تلقی میشوند، عملا وارد حیطه سیاست میشوند. سیاست، با مشخصههایی که درکشور ما دارد، حضور خود را به شدت پررنگ کرده و درتمامی امور دخالت میکند و طبیعی است که بازتابها و واکنشها به چنین اتفاقی نیز سیاسی خواهد بود. در بررسی حادثهای که از آن بهعنوان حادثه فرو ریختن یک ساختمان تجاری درمرکز شهر تهران یاد میشود، کمتر مقام مسئولی را مییابید که درمحل حادثه حضور نیافته یا درباره آن موضعگیری نکرده باشد. نهادهای قدرت، پیش از بروز حادثه نیز دربخشهایی حضور داشته و بهعنوان نمونه، مالکیت ساختمان دراختیار بنیاد مستضعفان بوده واز آنجاکه این ساختمان مصادرهای در ید قدرت یکی از حوزههای قدرت بوده، نظارت بر آن نیز از برخی قوانین مستثنی بوده است. شاهدید که رئیس شورای شهر در نمازجمعه تهران اعلام میکند، بیش از 10 مورد به مالک این ساختمان تذکر دادهاند ولی به اخطارها توجهی نشده است. میبینیم مسألهای که با جان و مال مردم در ارتباط بوده، برای شهردار و تیم شهرداری حائز اهمیت نبوده و این درحالی است که اگر این ساختمان دراختیار بخش خصوصی نبود، شهرداری بلافاصله پس از بیتوجهی به اخطار نخست، ساختمان را پلمپ میکرد.هنگامی که حوزهای بهعنوان حوزه اقتدار تعریف میشود، طبیعی است که تمامی نهادهای قدرت وارد گود شده و نقش خود را ایفا کنند. این درست نیست که حوزههایی را تعریف کنیم و دورشان خط قرمز بکشیم و به هیچکس اجازه ورود ندهیم. درچنین شرایطی شاهدیم روزنامههای ترکیه به ما طعنه بزنند درایران حادثه 11 سپتامبر اتفاق افتاده، اما نه تروریستی حضور داشته و نه هواپیمایی!