میرهادی قرهسیدرومیانی نايبرئیس کمیسیون جوانان مجلس
از دیدگاه صاحبنظران و اندیشمندان حوزههای گوناگون، «توسعه» به دنبال یافتن مفهومی است تا بتواند، جوامع مختلف را در ابعاد انسانی برای پیشبرد و رشد در تمامی حوزهها نظاممند و همسو سازد. «توسعه» در کشورها همواره با رشد و تغییرات اساسی در بنیانهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تعریف میشود. اگر بهدنبال تعریف دقیق از توسعه و توسعهیافتگی باشیم، باید استراتژیها و خطمشیهای تعریف شده برای رسیدن به آن را بهطور دقیق تعریف کنیم. معمولا در هر کشوری با توجه به منابع و مصالح، برنامههای راهبردی برای رسیدن به اهدافکلان و حتی خرد از سوی سیاستگذاران تدوین و به مرحله اجرا سپرده میشود. در این میان عقبنشینی از برنامهها و سیاستهای اجتماعی و اقتصادی یا به تعویق افتادن آنها به دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی و مشکلات اجتماعی و همچنین مقاومتهای فرهنگی در برابر تغییرات، بزرگترین معضل عدمتحقق برنامهها بهخصوص در کشورهای درحالتوسعه و جهانسوم بیان شده است. توسعه تنها به رشد اقتصادی توجه ندارد، بلکه جریانی چندبعدی است که در خود تجدید سازمان و سمتگیری متفاوت در کل نظامهای اجتماعی و اقتصادی را به وجود میآورد. توسعه علاوه بر بهبود میزان تولید و درآمد، به دگرگونیهای اساسی در ساخت نهادهای اجتماعی و اداری و همچنین حوزههای عمومی مردم توجه ویژهای معطوف میدارد زیرا راه رسیدن به توسعهپایدار در کشورهای درحالگذار از این مرحله ایجاد بسترهای مناسب در حوزههای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی است تا بهصورت همهجانبه این امر محقق شود.
در کشورهای درحالتوسعه، برای رسیدن به استراتژیهای تدوینشده، جهت دستیابی به رشد و توسعه متناسب با شرایط و امکانات بهخصوص در بخشهای اجتماعی باید حرکت و عملکرد جمعی برای رسیدن به برنامهها از سوی متولیان حوزه سیاستگذاری ترسیم شود. متاسفانه در کشور ما هیچگاه حرکتجمعی مهمی پس از انقلاب، برای رسیدن به اهدافتوسعهای کشور در جهت تحقق بهموقع و درست برنامهها در تمامی حوزهها مشاهده نشده است. ما بهعنوان افرادی هستیم که میخواهیم تنها خود به مقصد برسیم.
به عبارتی، روح جمعی که میتواند حرکت ما را برای رسیدن به توسعه هموار سازد در جامعه ما وجود ندارد. ما همواره نیروی با هم بودن را برای حصول به بهترین نتایج نادیده گرفتهایم. در شرایطی که برنامههای اجتماعی نه خوب نوشته شده است و نه به خوبی به اجرا درمیآید، نمیتوان انتظار تحقق برنامهها در بخشهای اجتماعی بهخصوص تأمین حقوق شهروندی و تسهیل شرایط برای حضور موثر افراد را در جامعه در کوتاهمدت مشاهده کرد.
اکنون باید به خودباوری و همدلی و همکاری با یکدیگر برای همسو ساختن برنامهها بیندیشیم. روحجمعی باید در تکتک ما تقویت شود و نباید تنها به منافع فردی و جناحی خود توجه کنیم. کشور متعلق به همگان است و زیرساختهای توسعهای کشور به سازماندهی و حرکتجمعی نیاز دارد. بزرگترین شعار حقوقبشر و حقوقشهروندی، حفظ کرامت و احترام گذاشتن به انسانها و حقوق حقهای آنهاست و کشور ما با سابقه طولانی که نسبت به اجرای این مهم در طول تاریخ داشته و با تأکید دین اسلام به تأمین و اجرای ارزشهای انسانی و کمال تمامی افراد لازم است تا در تمامی حوزهها این اصل فراهم شود. زمینهسازی این امر با توجه به عدالت اجتماعی و حمایت از اندیشهها در تبیین درست برنامه از سوی دولتمردان امکانپذیر است.
در کشورهایی که به سمت توسعه درحال حرکت هستند، منابع انسانی بهعنوان مهمترین پتانسیل آنها برای رسیدن به برنامههای تعریف شده موردتوجه قرار میگیرند زیرا آنها مدیران آینده برای ساختن کشور بوده و جهت اجرای برنامههای مدون شده، تربیت میشوند و نقش جوانان بهعنوان نیروی بالقوه این حرکت، از سوی سیاستگذاران به خوبی در برنامهها دیده میشود. اما نهادهای سیاستگذار، معمولا به تدوین و قانونمند ساختن برنامهها با توجه به منابع مادی و معنوی در کشور اقدام میکنند و پس از سپردن قوانین به سایر نهادها، سعی میکنند تا سایر دستگاههای اجراکننده، بهعنوان مجریان این استراتژیها برای عملیاتی ساختن آنها، به تعامل سازنده دست یابند.
معمولا برای اجرای دقیق همهجانبه برنامهها جهت حصول به اهداف و رسیدن بهموقع به برنامههای توسعهای، همواره از سوی قانونگذاران و قوه قضا نظارت و پیگیری و پاسخگویی به مردم صورت میگیرد تا با هر نوع سوءاستفاده و کجروی از برنامهها مقابله شود. ما همواره با این مسأله برخورد کردهایم که سازمانها معمولا از برنامههای تعیین شده در زمان مقرر عقب هستند و در بسیاری موارد تغییر دولتها و تغییر استراتژیها موجب این معضل همیشگی شده است.
مسلما در حوزه اجتماعی که مستقیما به افراد و عملکرد آنها در جامعه بازمیگردد، توجه به منابع انسانی و استفاده درست از منابع مادی و معنوی با توجه به تعیین راهبردها و با تبعیت از برنامهها ضرورت بیشتری مییابد. این نکته باید موردتوجه همه دستاندرکاران در تمامی حوزهها قرار گیرد که توجه به جایگاه افرد و ارزشهای اجتماعی لازمه تحقق توسعهاجتماعی است و برای رسیدن به آن باید از تمامی توان کشور در بخشهای گوناگون جهت رسیدن به سیاستهای تعیین شده بهخصوص در بخش اجتماعی به خوبی بهره برد. کشور ما با جمعیت بیش از 75میلیون نفر در خود پتانسیل قوی جهت رشد و دستیابی به توسعه را با وجود 25میلیون نفر نیروی جوان داراست، اما متاسفانه تاکنون به خوبی از این ظرفیتها استفاده نشده است.
هر کشوری که میخواهد به توسعه دست یابد به خوبی میداند که با وجود نیروی جوان که پر از انرژی سازندگی و توسعه است میتواند موتور محرک برای دستیابی به برنامههای خود را بسیار سهلالوصول به حرکت درآورد. این در حالی است که جوانان ما از سوی نهادهای متولی همواره نادیده انگاشته میشوند. بزرگترین ضعف رسیدن به توسعه همهجانبه، بیتوجهی به جوانان است.
کشورهای پیشرفته با وجود رسیدن به جایگاه بالای توسعهیافتگی و دستیابی به تمامی جنبههای رشد و ترقی، همواره به دنبال دستیابی به نیروهای جوانی هستند که در کشورهای درحالتوسعه و جهانسوم حضور دارند. آنها به خوبی میدانند امتداد و استمرار این پیشرفت در گرو بهرهگیری از نیروی جوان و خلاقی است که جامعه آنها را میسازد و با فراهم ساختن بهترین شرایط زندگی اجتماعی و اقتصادی از نیروهای توانمند کشورهای کمتوسعه و جهانسوم برای خود بهترین بهرهبرداری را کرده و سعی میکنند با جذب آنها منابعانسانی خود را همیشه در حد بالای توانمندسازی نگه دارند. اما خود کشورهای کمتر توسعهیافته و بهخصوص جهان سوم، با وجود داشتن این نیروی مهم و تأثیرگذار، آن را نادیده گرفته و تنها بهسمت برنامههای کوتاهمدتی حرکت میکند که در درازمدت هیچ پیشرفت و رشدی را به دنبال ندارد.
نیروی جوانی که نتواند در فضای اجتماعی به خدمت و تعهد صادقانه بپردازد، چگونه میتوان از نیروی آن برای توسعه و پیشرفت استفاده کرد و به آینده آن کشور امید داشت؟
در کشور ما شورایعالی جوانان بهعنوان بالاترین مرجع رسیدگی به خواستهای جوانان بعد از تشکیل دولت جدید، تاکنون یک جلسه هم برای بررسی وضع جوانان در شرایط فعلی و با وجود مشکلات فراوانی که آنها دارند، برگزار نکرده است.
زمان آن رسیده است تا برای حضور موثرتر جوانان که اکنون بلاتکلیف هستند، گامهای اساسی از سوی دولتمردان برداشته شود، زیرا جوانان در آینده به سوی احراز پستهای مهم مملکتی گام خواهند برداشت. خوب است از هماکنون برای تأمین شرایط مناسب اقتصادی و همچنین تعریف درست موقعیتهای اجتماعی چارهاندیشی کنیم.