شهروند| مردم به افسانهها علاقه زیادی دارند؛ مخصوصا به آن سری داستانهایی که از مردان شکستناپذیرحکایت میکند؛ آنهایی که جایی در گذشته بسیار دور، هاله سفیدرنگ بیمثالی بودند و حالا به هر دلیلی دیگر فروغ گذشته را ندارند. این مدل داستانها، ذات ترحمجوی انسانها را تحریک میکند. مردم دورترین نقاط اسکاندیناوی همانقدر که عاشق تفرج در اینترنت به قصد شمردن هتتریکهای رونالدو هستند به همان اندازه دوست دارند بدانند بر تیم آسیایی حاضر در فوتبال المپیک 1948 لندن چه گذشته و شگفتانگیز اینکه آن آسیایی حاضر در المپیک 1948 لندن، نه هند انتخاب شده و بازی نکرده جامجهانی 1950 و نه هندهلند (اندونزی فعلی) جامجهانی 1938، بلکه افغانستان است؛ کشوری با پیشینه فراوان فوتبالی. فصل جاری لیگ افغانستان، حتی به شکل تزیینی بار دیگر کشور محصور در جنگهای خانمانسوز را روی جلد برد. چه اهمیتی دارد اگر خبر رسیده باشد که فدراسیون فوتبال افغانستان به خاطر 3 شکست یک بر صفر مقابل بنگلادش، 2 بر یک مقابل هنگکنگ و 5 بر صفر مقابل ازبکستان در فوتبال مردان بازیهای آسیایی اینچئون، همه بازیکنان تیم زیر 23سال را اخراج کرده و به قصد حضور در جامجهانی 2022 گروهی جدید را به تیمملی دعوت کند؟ گفته میشود بازیکنان جوان مورد نظر پس از مذاکره و پشت سر گذاشتن مراحل مختلف به تیمملی دعوت میشوند و تا آن زمان تیمملی افغانستان منحل است.
دوران خوش
شاید جدیدترها، شاهکار اخیر افغانستان یا همان قهرمانی در فوتبال جنوب شرق آسیا را نقطه عطف ورزش و فوتبال این کشور بدانند اما آنهایی که افاغنه را چیزی بیشتر از افراطیهای طالبان میدانند به شما خواهند گفت فوتبال، سال 1922 وارد چهل و دومین کشور پرجمعیت دنیا شد. اولین ضربه رسمی به توپ فوتبال، یکسال بعد از این تاریخ در جریان یک تورنمنت 4جانبه با حضور تیمهای استقلال، حبیبیه، مهاجر و تفریح زده شد اما 11سال طول کشید تا اولین باشگاه فوتبال در افغانستان تأسیس شود. محمودیه با تولد درسال 1934 به روند پا گرفتن فوتبال در کشور فقیر آسیایی شدت بخشید. این تیم 3سال بعد در سفری به هند، 8 بازی از 18 بازی را برد و در یک رقابت به تساوی رسید.
دعوت به ایران
ظاهرا محمودیه، سفیر خوبی بود چون بعد از سفر آنها، آریانا کابل، سال 1941 بهعنوان دومین باشگاه فوتبال افغانستان تأسیس شد و با قبول دعوت فدراسیون فوتبال ایران برای انجام چند بازی به تهران آمد. آنها پس از پیروزی در یکی از 3 بازی انجام شده در تهران، رقیب اولین بازی ملی تاریخ تیمملی ایران شدند و با تساوی بدون گل مقابل ابرقدرت آینده آسیا از میدان بیرون رفتند.
حضور در المپیک
افغانستان، مدت کوتاهی پس از عضویت در فیفا، سال 1948 در رقابتهای فوتبال مردان المپیک لندن شرکت کرد اما در همان بازی نخست، زمینهساز باشکوهترین پیروزی تاریخ لوکزامبورگ ضعیف شد و 6 گل از حریف دریافت کرد. سرخوردگی ناشی از عدم موفقیت در فوتبال به کودتاهای سوسیالیستی دوران داوودخان پیوند خورد. غلتیدن در دام مارکسیست همان و محوشدن فوتبال در جنگ 9 ساله فرسایشی با شوروی سابق، همان. انگار برای مردم افغانستان صلح، زنگ تفریحی کوتاه بین 2 جنگ بود چون بلافاصله پس از پایان جنگ با شوروی بهجای دولت ملی، گروهی افراطی بهنام طالبان به قدرت رسیدند و جنگ داخلی به اوج رسید.
ملیگرایی در فوتبال
فوتبال در این دوران تعطیل بود اما میوند بهعنوان یکی از قدیمیترین تیمهای افغانستان تمایلات دیرپای ملی گرایانهاش را در قامت مانیفستهای «پانفارسیزم» احمدشاه مسعود، مبارزافغانی، احیاشده دید. تیمهای فوتبال هرچند زیر سلطهطالبان، قادر به بیان آرزوهایشان نبودند اما تا جای ممکن بار آرزوها و مکنونات اقوام مختلف افغانستان را به منزل مقصود رهنمون میکردند.
شکوفایی دوباره
افغانستان قبل از دوران معاصر، حدود 2 دهه بین سالهای 1984 تا 2002 در هیچ رقابت فوتبالی حضور نداشت و سرانجام با شرکت در بازیهای آسیایی بوسان، رسما نامی از این کشور شنیده شد. البته شکست 10 بر صفر از ایران و 11 بر صفر مقابل قطر و لبنان از آنها یک بازنده صرف ساخت؛ با این حال برای افاغنه نفس حضور در رقابتها اهمیت داشت.
ظاهرشاه بی نقطه
در روزهایی که محمد ظاهرشاه، آخرین پادشاه و رئیس آخرین افغانستان باشکوه به کشورش بازگشته بود و حامد کرزای، اولین رئیسجمهوری بعد از دوران طالبان به پای سرود ملی افغانستان اشک میریخت، فوتبالیستی به نام «طاهر شاه» گلی به ثمر رساند که باعث رقم خوردن اولین پیروزی افغانستان در فوتبال آن هم پس از 2 دهه شد. کسب نتایج آبرومند در جام 6جانبه جنوب آسیا، طلیعه بازگشت افغانستان بود.
توجه به زنان
در سالهایی که یک زن ایرانی جایزه صلح نوبل را به دست آورد، همجنسهای همنژاد افغانی این خانم برنده هم در فوتبال صاحب تیم شدند. همزمان با تأسیس تیم فوتبال زنان افغانستان درسال 2007 به لطف فوتبال، ریشههای افراطیگری در جامعه افغانستان تا مرز خشکیدن پیش رفت. فوتبال، امید یک ملت بود و انصافا هم در حد توان کسی را ناامید نکرد. یک نایب قهرمانی در رقابتهای جنوب آسیا درسال 2011 و از همه مهمتر قهرمانی در دوره اخیر این جام، یکی از قدیمیترین کشورهای دارای فدراسیون فوتبال را به آغوش توپ گرد باز گرداند.
ساختار لیگ
تا سال 2012 در افغانستان 3 لیگ وجود داشت؛ 2 لیگ برای مردان و یک لیگ برای زنان. لیگ موسوم کابل پریمیر لیگ از 12 تیم کابل تشکیل شده و لیگ اصلی افغانستان نام داشت. افغان پریمیر لیگ هم نمایندگانی از 34 استان این کشور را در خود جای میداد. در لیگ زنان هم 17 تیم از کابل حضور دارند. ازسال 2012 سوپر لیگ موسوم به «روشن لیگ» با شرکت 8 تیم آغار به کار کرد.
رعایت قانون حق پخش
همان کشوری که در روزهای برپایی لیگ زنان در افغانستان، برنده جایزه صلح نوبل داشت، حالا باید از سازوکارحق پخش تلویزیونی در لیگ افغانستان بیاموزد! شرکت «موبی» بهعنوان بزرگترین منبع تصویری و صوتی در افغانستان امتیاز پخش بازیهای لیگ را به کانال «میدان سبز» میفروشد و این شبکه، توزیعکننده حق پخش عادلانه بین 8 تیم «روشن لیگ» است. آن گزارشگر خارجی که روزی بابت بیعلاقگی افاغنه به تماشای کامل بازی و رفتن به خانه بین دو نیمه تعجب کرده بود، حالا میتواند در گزارشهای تکمیلی سایر همکارانش از تیفوسیهای هوادار تیمهای مختلف، 7 استادیوم در 7 شهر، پوشش تلویزیونی از طریق 2 کانال خصوصی تلو و لمار، اسپانسر جام لیگ بهنام روشن تلهکام و اسپانسرهای رسمی و تهیهکننده لباس تیمها (بانک بینالمللی افغانستان و هومل اینترنشنال) اطلاع کسب کند!
راه آینده
فدراسیون فوتبال افغانستان با تعطیلی موقت تیمملی و قدم برداشتن در راه آیندهسازی، همان کاری را انجام داد که مصدرنشینان فوتبال ما سالهاست فقط شعارش را سر میدهند؛ یعنی تعطیلی فوتبال. فوتبالی که از پایه ایرادات اساسی دارد و با اینکه همه میدانند راه درمانش فقط نوسازی است ولی هیچکس جرأت چنین کاری ندارد. حالا افغانستان با این اقدام نشان داد درحال برنامهریزی برای آینده است. مبادا در ادامه باطل شدن رکورد نباختنهایمان از برخی تیمهای آسیایی، تیمی که 20سال در هیچ رقابتی حاضر نبوده، روزی از ما جلو بیفتند!