| آلبرت بغزیان | اقتصاددان|
بیشک با تمامشدن ذخایر نفتی ایران ذخایر کشورهای دیگر نیز به اتمام میرسد. تصور دنیایی که ذخایر انرژیاش به اتمام رسید، کمی دور از ذهن است چون تمام ذخایر در نفت و گاز خلاصه نمیشود و هرجامعه به فراخور شرایط اقلیمی که دارد، از منابعی بهرهمند است که میتواند با تقویت آنها خلأ نفت و گاز را پر کند؛ انرژی خورشیدی، بادی، بهرهبردن از تکنولوژی و فناوریهای نوین. البته باید این نکته را نیز درنظر داشت که طی بازه زمانی که ذخایر رو به اتمام است، بشر از تعیین جایگزین مناسب این انرژیها ناتوان باشد؛ چون طی همه این سالها تکنولوژی به جایگاهی میرسد که بتواند برای این مسأله نیز راهحلی ارایه بدهد. درحالی حاضر نیز جوامعی وجود دارند که از ذخایر سوختهای فسیلی بیبهره هستند و منابع جایگزین را استفاده میکنند. در اینکه جامعه بشری درحال حاضر به انرژیهای تجدیدناپذیر همچون نفت و گاز نیاز دارند، شکی نیست چون این منابع در بخشهای مختلف اقتصاد به نوعی دخیل هستند و نقشی را به عهده دارند؛ دربخش کشاورزی ماشینآلات و ادوات به این منابع و فرآوردههای آن نیازمند هستند و بخش صنعت نیز بیش از بخشهای دیگر نیازمند این منابع است. با این تفاسیر، با به اتمام رسیدن این منابع بشر بیشک نیازمند جایگزین مناسب است؛ جایگزینی که درکنار مناسببودن باید از لحاظ هزینهها نیز صرفه اقتصادی داشته باشد. بهترین راه شاید این باشد که از حالا به فکر سرمایهگذاری دراین بخش باشیم و برای آن برنامه و هدفگذاری کنیم. تقویتکردن بخش کشاورزی و بهروزکردن آن یعنی رفتن به سمت کشاورزی مکانیزهای که اگر نتواند ارزآوری برای کشور داشته باشد، بیشک این ظرفیت را مییابد که نیاز داخل را تأمین کند که دراین حالت ما خروج ارز نخواهیم داشت که به نوبه خود میتواند به بهبود شرایط اقتصادی کمک کند، البته دراین بخش هم میتوان صادرات را دور از ذهن ندید؛ چون مسیری است که جوامع دیگر آن را امتحان کرده و به نتیجه رسیدهاند. ما دربخش صنعت نیز بالقوه پتانسیلهایی داریم که میتواند با برنامهریزی درست و اختصاص اعتبار بالفعل شده ، زمینه ارزآوری و صادرات را بیابد. ما میتوانیم با مدیریت دقیق و حسابشده با وجود داشتن درآمدهای نفتی از این منابع نیز کسب درآمد کنیم و به مرور این بخشها را تقویت کرده و جایگزین درآمدهای نفتی کنیم. این مسیر درهمه بخشهای اقتصادی ما را به خودکفایی رسانده و درآمدزایی نیز خواهد داشت. برای رسیدن به این مهم ظرفیتسنجی میتواند نخستین گام باشد. تکنولوژی در دنیای حال حاضر یک برتری به حساب میآید و آموختن و واردشدن دراین عرصه بیشک کمک میکند دربخشهای دیگر اقتصاد حرفی برای گفتن داشته باشیم. از نظر نیروی انسانی ایران هم این ظرفیت را دارد که تکنولوژی بومی داشته باشد و هم اینکه تکنولوژی وارداتی را نیز بیاموزد و به کار گیرد. درحال حاضر جوامع توسعهیافته به سبب همین تکنولوژی توانستهاند درآمدهای کلانی داشته باشند؛ چون هم آن را در رفع نیازهای داخلی خود به کار گرفتهاند، هم به جوامع دیگر صادر میکنند.