| ارمغان زمان فشمی|
یادبود عجیب
روز دانشجو چرا اینجور شد؟ یادبـــودی بود، امــا سـور شد
بود یک روز بزرگ و باهـدف پس چــرا از آرمــانش دور شـد؟
توی دانشگاهها این روز خاص نغمهای خوش بود که خالتور شد
هجر دوباره!
«روز هجران و شب فرقت یار آخر شـد» موقـــع عقد و عروسی من و دلبر شد
خرج ها بود که من بی خبــر از آن بـودم خرج بالا زد و کم آمد و کلی شــر شد
حلقه و آینـــه و پارچــــه و شیرینــی مابقی خرج گل و محضر و سردفتر شد
آه افسوس که خوشبختی من در محضر زیرلفظی که ندادم، همه خاکستر شد
لیلی ام دید کم آورده ام و ترکــــم کرد روز هجران و شب فرقت او از سر شد!