شهروند| دخالت جامعه در امور زندگی اجتماعی به قدمت زندگی اجتماعی است و اندیشه کار مردم با هم برای رسیدن به مقصود، قسمت اصلی خیلی از فرهنگهاست. همچنین مشارکت مردم در امر توسعه جامعه خود بهعنوان حقوق فردی، سیاسی و اجتماعی افراد محسوب میشود. مبانی مراقبتهای بهداشتی اولیه بر نقش آگاهانه مردم در سلامت جامعه تأکید دارد و رابطه مشارکت مردم در فعالیتهای مربوط به سلامت، افزایش سطح سلامتی پایدار مردم آن جامعه را تأیید میکند.
دبير كل سازمان ملل متحد به مناسبت روز جهاني «داوطلب» كه هر ساله پنجم دسامبر مصادف با 14 آذر ماه برگزار ميشود، میگوید كه حضور اين افراد در جوامع بشري بهبود شرايط كشورها را در پي خواهد داشت. ميليونها نفر در سطح جهان، زمان خود را صرف كمك و ياري به ديگران كردهاند تا ديگران زندگي بهتري داشته باشند. اين افراد در بهبود شرايط جهاني، مقابله با جنگها و شيوع بيماريها، ايجاد صلح و سازش و دستيابي به اهداف توسعه هزاره در كشورها شركت دارند. 44سال پيش مجمع عمومي سازمان ملل متحد برنامه داوطلبان اين سازمان را تاسيس كرد و از آن زمان تاكنون دههاهزار نفر در كشورهاي مختلف جهان و زير پرچم ملل متحد براي كاميابي كشورها بهويژه ملل فقير و درگير جنگ فعاليت ميكنند. جمعيت اين نهاد بينالمللي هر ساله رو به افزايش است و اميدوارم تمام سكنه زمين روزي به اين نهاد جهاني بپيوندند.
طبیعی است هر اندازه که در یک جامعه سرمایه اجتماعی بیشتر باشد، مشارکت اجتماعی مردم در فرآیندهای اجتماعی بالا میرود و همین اتفاق باعث میشود تا موضوع داوطلبی معنا و مفهومی تازه پیدا کند. اگر سرمایه اجتماعی بیشتر باشد، میتوانیم امیدوار باشیم که در کشور، داوطلبی باکیفیتتری داشته باشیم. اگر بخواهیم در آستانه روز داوطلب، چشماندازی از این موضوع در کشور ارایه کنیم، باید بگوییم وضع داوطلبی در کشور به لحاظ کمی مناسب است.
ما مردم زیادی در کشورمان داریم که انگیزه انجام کار خیر و کمک به همنوع آنها را ترغیب کرده تا جذب نهادهایی شوند که به داوطلب نیاز دارند. ارگانهایی مانند هلالاحمر، بهزیستی و ارگانهای زیستمحیطی از نظر نیروی داوطلب مشکلی ندارند اما چیزی که داوطلبی را در کشور با مشکل مواجه کرده، معنای واقعی این کلمه و کیفیت و اثربخشی آن است. این موضوع شاید در قیاس با دیگر کشورها کمی روشنتر شود. واقعیت این است که در کشورهای توسعهیافته وقتی یک فرد داوطلب میشود، تعهد واقعی نسبت به آن سازمان پیدا میکند و در تمام فرآیندهایی که آن سازمان یا نهاد انجام میدهد، حضور جدی دارد.
اما در ایران داوطلبی تنها یک عنوان است. خیلی از داوطلبان به دلیل مشغلههای گوناگون کمتر فرصت میکنند تا بخشی از زمان خود را صرف کارهای جدی و داوطلبی کنند. همین اتفاق باعث میشود تا از داوطلبی تنها یک عنوان باقی بماند، اما راههایی وجود دارد که میتوان این موضوع را تا حدودی مرتفع کرد.
اگر قرار باشد داوطلبی به لحاظ کیفی درست شود، مهمترین اقدام این است که ما روی اعتماد اجتماعی کار کنیم. آیتمهایی که سرمایه اجتماعی را میسازد، مشارکت و اعتماد اجتماعی است. مردم اگر واقعا به سازمان یا نهادی اعتماد داشته باشند، وارد کارهای خیر میشوند. این اعتماد از آنجایی نشأت میگیرد که باید نشان دهد یک فعالیت داوطلبی هیچ هدف سیاسی ندارد یا سازمانها اهداف شخصی خود را دنبال نمیکنند. دومین مسأله هم این است که زمینههای مشارکت بهدرستی فراهم شود. متاسفانه در ایران خیلی از فعالیتهای داوطلبی بهصورت کلیشهای تعریف شده است.