سپهر دادجویتوکلی روزنامه نگار
نمایشگاه مطبوعات بار دیگر بر پا شد. اتفاقا در شروع این دوره رئیس محترم دولت نیز سخنرانی زیبایی داشتند؛ چیزی در باب نشکستن قلمها و نبستن دهانها. حالا دیگر برپاکننده اعتقادی بر دمیدن به دستگاه چند مطبوعه ندارد و گویا خبری هم از غرفههای سلطنتی «برخی» مطبوعات نیست. رفتهرفته «برخی» دیگر تقویت شدهاند و میرود دوره به غرفههای سلطنتی گروه بعدی برسد. حاشیه نمایشگاه نیز نه از باب مطبوعات حاشیهای بلکه از باب تمام اتفاقات مهم و مفید قابل اعتناست. یکی از همین اتفاقات حضور خبرنگار «لسآنجلس تایمز» در نمایشگاه و سخنرانی با موضوع «بررسی نقش مخاطب در روزنامههای کاغذی و روشهای رسانههای خارجی در حفظ مخاطبین» بود. نکته مهم مطرح شده و البته پرسیده شده تفاوت روزنامهنگاری ایرانی با مدلهای خارجیاش بود.
«عدم انباشت تجربه» نکته «قابل بیاني» بود از این تفاوتها؛ معنی سادهتر آن این است که در باقی دنیا یا حداقل ممالکی که «ثبات» در مطبوعاتشان کمی بیشتر است، تجربه قبلی به تجربه کنونی اضافه شده و تجربه بعدی را میسازد. واحدهای سازمانی رسانه در طول زمان پراکنده نیستند.
نخستين دستگاه چاپ در سال ۱۴۸۳ وارد شهر وین شد و به صورت جستهوگریخته صفحات تکبرگی منتشر میشد. ولیکن به صورت رسمی از سال ۱۷۰۳ بود که روزنامه رسمی دولت با دو برگه ابتدا تحت نام «روزنگاری وین» و سپس تحت عنوان «وینر زایتونگ» به معنای روزنامه وینی، در هشتم آگوست منتشر شد. این روزنامه از آغاز به صورت کاغذ و دو بار در هفته، روزهای چهارشنبه و شنبه به چاپ میرسید. این روزنامه از اول اکتبر ۱۸۱۳ نیز به صورت روزانه درآمد و جالب است بدانید همچنان منتشر میشود. 200 شاید هم 300 سال است که یک روزنامه دارد، منتشر میشود!
روزنامه کیهان خرداد 1321 نخستین شماره خود را منتشر کرد و بهجز سهبار وقفه به خاطر توقیف، همچنان به کار خود ادامه میدهد. قدیمیترينش روزنامه اطلاعات است که در تیر 1305 برای نخستینبار منتشر شد. اگرچه خیلی هم قدیمی به نظر نمیرسند، اما خیلی هم نوپا نیستند. جایگاهشان اما در عرصه مطبوعات ما و حال و روزشان با آن تاریخ پرنوسان ناگفته پیداست.
به هر تقدیر سازمان رسانه، جدای از محتوا و فرآیندهای مربوط به پیام، در ساختار خود احتیاج به این تسلسل تجارب دارد؛ بدین معنی که باید بین هر واحد زمانی زنجیره ارتباطی حفظ شود.
البته رعایت این اصل برای ما کاری سخت است. نهتنها در سازمان رسانه بلکه در سراسر سیستم اداری ما از شکست تسلسل تجربی وجود دارد. ماحصل آن آیا از بین رفتن این تجربه است؟ ناگهان یک رسانه میروید. خیلی هم گل میکند. نگاه که میکنید میبینید مجموعهای از فلان روزنامهای که دیگر نیست حالا در این روزنامه که هست، فعال شدهاند. مثل عشایر، کوتاه میمانند اما میمانند. این آسیبشناسی برخورد قهری با رسانههاست. این تجربه پارهپاره میشود اما از بین نمیرود. جرقههایی که میآیند، میتابند و زود تاریک میشوند؛ اما در این آسمان بزرگ، جایی دیگر سر بر میآورند.