لوکیشن اصلی سریال«زخم» دبیرستان دخترانهای است که با طراحی جالبی به شکل یک کلانتری در آمده و اگر شما ساکن آن محله نبوده باشید با دیدن این کلانتری اصلا به ذهنتان هم نمیرسد که اینجا قبلا یک دبیرستان بوده است. گروه درحال تصویربرداری قسمتی هستند که درباره مردی (با بازی حسن جوهرچی) است که در یک شب با شخص دیگری تصادف میکند و آن شخص میمیرد. با حضور این مرد در کلانتری رازهایی از او برملا میشود که اگر آن حادثه رخ نمیداد هرگز کسی به رازهای او پی نمیبرد.کتایون افشارینژاد، مانیا شاهوردی، شهرزاد کمالزاده و حسن جوهرچی بازیگران اصلی این اپیزود هستند که «هنگامه» نام دارد. آخرین ساعات تصویربرداری است و تنها حسن جوهرچی و برزو ارجمند در لوکیشن حاضر هستند، اتاق مدیر مدرسه تبدیل به اتاق سروان شکیبا با بازی ارجمند شده که متهم با بازی جوهرچی آنجا نشسته است. در این صحنه مرد سعی دارد از سروان شکیبا فرصت بگیرد تا با گوشی همراهش تماسی بگیرد و سروان مخالفت میکند. جوهرچی گاهی به شوخی میگوید: «خسته شدم. بقیهاش بازیم نمییاد.» همه میخندند. با اینکه ساعات پایانی کار است و گروه از صبح درحال تصویربرداری بودند همه روحیه خوبی دارند، هم جدی هستند و هم خوشاخلاق. این قسمت از قصه نیاز به چند برداشت مختلف از زوایای متعدد دارد و گروه مجبور هستند دایم جای دوربین را عوض کنند. چون اتاق کوچک است، صدابردار پشت در اتاق نشسته است. منشی صحنه به کوچکترین جزییات اهمیت میدهد و حواسش حتی به جای انگشتهای روی تابلو پشتسر هم هست. در فرصتی از برزو ارجمند میخواهم که درباره این سریال صحبت کند اما او میگوید که الان 6 سالی است که با هیچ رسانهای گفتوگو نمیکند. بعد از او به سراغ حسن جوهرچی میروم و البته او در مدت کوتاهی که قرار است خودرو دنبالش بیاید و او را به خانه ببرد درباره نقشش در سریال«زخم» صحبت میکند.
درباره نقشتان در سریال«زخم» بگویید.
من در این سریال نقش هاشم فلاحی را بازی میکنم که درگیر یک تصادف میشود و با این اتفاق جنبههای گوناگونی از شخصیت این آدم بروز میکند. رازهای او یک به یک افشا میشوند و ما میفهمیم او برخلاف ظاهرش اصلا آدم سادهای نیست و بسیار پیچیده است.
درباره همکاریتان با مسعود آبپرور بگویید.
من قبلا در سریال «عملیات 125» با او همکاری کردم. آقای آبپرور از آن کارگردانهایی است که به اعتقاد من هر بازیگری از کار کردن با او لذت میبرد. به این دلیل که بسیار کارش را بلد است و تکلیفش با خودش بهعنوان یک کارگردان معلوم است. متاسفانه برخی از دوستان کارگردان ما تکلیفشان با خودشان معلوم نیست، برای همین نهتنها بازیگر بلکه همه عوامل زمان همکاری اذیت میشوند و آزار میبینند. ولی آبپرور اینطوری نیست و یادم هست بر سر سریال 125 هم اینگونه بود. به همین دلیل وقتی این پیشنهاد به من شد، درواقع چشمبسته قبولش کردم. مسعود آبپرور و جنس کارش را بسیار دوست دارم و معتقدم این سریال، سریال قابل توجهی خواهد شد.
یعنی نقش را نخواندید و فقط به خاطر مسعود آبپرور قبولش کردید؟
البته نقش را خواندم اما در درجه اول بهعنوان یک بازیگر همیشه 3،2 فاکتور برایم خیلی اهمیت دارد. کارگردان را باید دوست داشته باشم، تهیهکننده باید حرفهای و خوب باشد، متن هم باید خوب باشد. خوشبختانه در سریال«زخم» همه این 3 فاکتور کنار هم قرار دارند. البته تیم پشتصحنه صدابردار، فیلمبردار و... هم تیم خیلی خوبی هستند که به نظرم این صمیمیت پشت دوربین حتما جلوی دوربین هم معلوم خواهد بود.
نقش «هاشم فلاحی» یا به قول خودتان مرد پررمز و راز چه جذابیتی برایتان داشت؟ آیا با نقشهای دیگری که تاکنون بازی کردید، تفاوت دارد؟
بله، من تا به حال لنگه اینآدم را بازی نکردم، او شخصیت بسیار پیچیدهای دارد که در جریان قصه ذرهذره جنبههای دیگرش را میبینیم و بازی کردنش سخت بهنظر میآید. البته من همه تلاشم را میکنم و آقای آبپرور هم خوب راهنمایی میکنند.
همکاری با برزو ارجمند چطور است؟ قبلا با او بازی داشتهاید؟
ما با هم چند سکانس بازی داریم. البته 10سال پیش من و برزو در سریال«مشق عشق» با هم کار کردیم، آن سریال اولین سریالی بود که بهرام بهرامیان کارگردانی کرد. من برزو ارجمند را خیلی دوست دارم و دوست قدیمیام است و کار کردن با او بسیار راحت است.
همکاری با بقیه بازیگران در این سریال چطور است؟
با خانم اوتادی تا حالا همکاری نداشتیم، یکی، دوتا از کارهای او را دیدهام و به نظرم بازیگر باهوشی میآید اما نکتهای که وجود دارد بازیگرانی مثل ما که مدتهاست کار میکنند، بیشتر سعی میکنند روی نقششان متمرکز شوند. نمیخواهم بگویم پارتنر یا بازیگری که در مقابلت بازی میکند مهم نیست، بلکه بسیار هم اهمیت دارد اما همه ما آموختیم که در بهترین شرایط کار خودمان را انجام دهیم، ولی طبیعتا اگر همکار و همبازی شما آدم مثبت و خوشبرخوردی باشد که کارش را بلد است. قطعا حاصل کار و آن بدهبستانی که جلوی دوربین اتفاق میافتد درست پیش میرود و به دل تماشاگر مینشیند. متاسفانه در خیلی از موارد هم پیشآمده که همکاران کمتجربه روی نقش تمرکز زیادی نمیگذارند و آن همکاریها اصلا لذتبخش نیست. در کل امیدوارم همکاری من با این بچهها مورد رضایت مردم قرار بگیرد.