چرا سریال«هوش سیاه» را که تنها 2 فصل از آن ساخته شد را ادامه ندادید؟
همانطور که قبلا در گفتوگوهای دیگرم اشاره کردم سریال «هوش سیاه» کشش صد قسمتی شدن را دارد و ما تا به حال برای فصل اول، 15 قسمت از آن و برای فصل دوم، 26 قسمت از آن صد قسمت را ساختهایم. بنابراین قصه «هوش سیاه» طوری نوشته شده که ظرفیت ادامه دادن آن در 51 قسمت دیگر وجود دارد ولی سازمان صداوسیما باید تصمیم بگیرد که اول از همه میخواهد این سریال ادامه پیدا کند و دوم میخواهد ادامه ساخت این سریال را به چه کسی بسپارد، به من یا تهیهکننده فصلهای قبلی سریال. ضمن اینکه ایده اصلی سریال«هوش سیاه» به من تعلق دارد، ولی ما 2 نفر دیگر نمیتوانیم با همدیگر کار کنیم. سرنوشت نهایی سریال«هوشسیاه» تا زمانی که سازمان تصمیمش را نگرفته به همین صورت باقی میماند.
شخصیت اصلی سریال«زخم» یک پلیس زن است و تاکنون در قصه هیچ سریال یا فیلم تلویزیونی پلیس زن نقش اصلی نبوده و در بیشتر مواقع در نقشهای مکمل حضور داشته است. شما چرا به سراغ پلیس زن رفتید؟ پلیس زن سریال شما چقدر ما بهازای بیرونی دارد؟
این سریال از سوی نیروی انتظامی به من پیشنهاد شد و واقعا باید باور کرد که شخصیت محوری قصه این سریال یک افسر روانشناس زن است که بهعنوان مشاور و مددکار با کلانتری همکاری دارد. درحال حاضر مدتهاست که حضور افسران زن به این عناوین در کلانتریها کارکرد پیدا کرده و امروزه ما در کلانتریها یک تیم مشاوره و مددکاری داریم که به مسائل و مشکلات مردم میپردازند. سریال«زخم» هم سعی دارد این وجه از کلانتریها را معرفی کند و مردم را با کارآیی آن آشنا کند تا مردم بدانند که میتوانند برای مشاوره رایگان در ارتباط با حقوق خانوادگی، قانونی و شهروندی به این مشاورین در کلانتریها مراجعه کنند. جالب است که بدانید طبق آماری که خود نیروی انتظامی در اختیار ما قرار داد، حدود 70درصد از پروندههایی که طیسال پیش به کلانتریها رسیده، با کمک همین تیم مشاوره و مددکاری حل شده و دستگاه قضایی ما را درگیر نکرده است. این موضوع واقعا قابل توجه است که مشکلات مردم با مذاکره و گفتوگو حل شده در همان کلانتری به صلح رسیدهاند. زمانیکه قانون شما را متقاعد کند که اشتباه کردید، با عذرخواهی و تأمین خسارتهای طرف دیگر ماجرا همان جا مشکل حل میشود و این آمار واقعا خوب است و به نظرم جای تقدیر دارد. خوب است که مردم ما کلانتریها را فقط بهعنوان جایی برای حل کردن مشاجرات و درگیریها نشناسند و وجه دیگر کلانتری را جایی برای تعاملات خانوادگی و اجتماعی بدانند و از این نهاد به خوبی استفاده کنند.
آیا قرار دادن شخصیت پلیس زن در محوریت داستان باعث شده تا سریالتان لطیفتر شود؟
بله، حتما همینطور است. ما همه در معرفی سریال«زخم» تأکید میکنیم که آن را صرفا یک سریال پلیسی نبینید. چون زمانی که ژانر پلیسی مطرح میشود، انتظاراتی درباره آن کار به وجود میآید. در صورتی که این سریال یک کار ملودرام اجتماعی است که شخصیت محوریاش یک مشاور پلیس زن است.
چرا لیلا اوتادی را برای بازی در نقش«الهام پویا» شخصیت پلیس زن انتخاب کردید؟
در درجه اول سن و سالشان برای ایفای این نقش مناسب بود، بعد از آن هم متانت و آرامشی که در چهرهشان هست بهنظرم پتانسیل لازم را برای نقش یک پلیس زن داشت. بههرحال اوتادی بازیگر خوب و محبوبی است و میتواند به این جایگاه و شخصیت یک معقولیت و محبوبیت ببخشد.
کارکرد شخصیت پدر الهام پویا که همایون ارشادی نقش آن را بازی میکند، چیست؟ آیا او که در خلاصه داستان آمده مخالفتهایی با شغل دخترش دارد قرار است قصه را از یکسویه بودن خارج کند؟
بله، تقریبا همینطور است. الهام پویا مادر ندارد و پدرش خیلی موافق با شغل او نیست چون او فکر میکند شغل پلیس پرمخاطره است و دلش نمیخواهد تنها فرزندش را به خطر بیندازد برای همین حساسیت بیشتری دارد و اختلافاتی بین او و دخترش به وجود میآید.
آیا کس دیگری هم هست که با شغل الهام پویا مشکل داشته باشد؟
بله، امیر دلاوری در این سریال نقش پسرعموی الهام پویا را بازی میکند که از خارج تازه آمده و دکترای اقتصاد دارد. او خواستگار الهام پویاست و علاقهای ندارد که زن آیندهاش افسر باشد. درواقع ما در این سریال سعی کردیم چالشهای یک پلیس زن در جامعه و زندگی شخصیاش را مطرح کنیم.
چقدر تلاش کردید تا در این سریال هم مانند دیگر سریالهایی که ساخته میشود پلیس را مقدسمآبانه نشان ندهید و شخصیتهای پلیس را خاکستری ترسیم کنید؟
ببینید ما در این سریال از زاویه پلیس داریم به جامعه نگاه میکنیم و میخواهیم پلیس ایدهآل را مطرح کنیم. شاید این نکته که شما گفتید وجود داشته باشد اما چون ما از بیرون به آن نگاه نمیکنیم تبدیل به یک عارضه نمیشود. قصه ما در خود پلیس میگذرد و دوربین ما به پلیسمان چسبیده است. برای همین ما درحال ترسیم یک پلیس آرمانی هستیم تا پلیس جامعه هم با دیدن این سریال یک دریافتهایی داشته باشد و بفهمد چطور میتواند به یک استاندارد بالاتری دست پیدا کند.
آنطور که در خبرها آمده سریال«زخم» قرار است روایتگر قصههای متفاوتی باشد و اپیزودهای متعددی دارد، آیا داستان این قسمتها از واقعیت نشأت میگیرد؟
بله، قصه همه این اپیزودها مبنای واقعی دارند و از روی ماجراهایی که در کلانتریها اتفاق افتاده، برای سریال انتخاب شدند البته این قصهها دراماتیزه و نمایشی شدهاند و چیزهایی به آنها اضافه شده تا جذابیتهای لازم را برای مخاطب پیدا کند.
بعد از این سریال قرار است کار دیگری را کلید بزنید؟
بله، بلافاصله بعد از این سریال، تصویربرداری سریال«کایدون» را که قصه آن در فضای اطلاعاتی و امنیتی میگذرد برای بنیاد روایت به تهیهکنندگی محمد صنعتی جلوی دوربین میبرم. اکنون یک گروه فیلمنامهنویسی
6 نفره مشغول نگارش آن هستند.
چرا بیشتر به سراغ ساخت فیلم و سریال در ژانر پلیسی میروید؟
ژانر پلیسی، ژانر مورد علاقه خودم هست و فعلا هم ما را در این راه انداختند و بیشتر از هر پروژهای ساخت کارهای پلیسی به من پیشنهاد میشود.