| نادر صدیقی | پژوهشگر |
تجربه آوارگی دردناک است اما تلاش آوارهها برای عبور از مرزها و آفریدن دنیایی تازه میتواند تاریخساز باشد و نهایتا به رهایی همگانی از مرزبندیهای استعماریهای یکصد ساله خاورمیانه منجر شود. آوارگان کوبانی بیآنکه خود در هنگامه دردبار بیخانمانی متوجه آن باشند، فقط از مرزهای سوریه عبور نکردند، شیوه عبورآنان مفهوم «مرز» را دگرگون کرد: مظلومیت، اشک وآه وگرسنگی آوارگان فقط یک امر انفعالی نیست،گاه میتواند تبدیل به «کار مولد» و سازنده شود. صحنه همدردی کردها و ترکهای ترکیه در قبال کوبانیهای آواره فقط یک همدردی حقوق بشری، خیرخواهانه و امدادگرانه نبود بلکه علاوه برآن نفس «خارجیبودن» و تعلق ملی «غیر» و «بیگانه» بودن پناهجویان توسط میزبان زیر سوال میرود. ادوارد سعید زمانی در تفکیک واژه «پناهنده» از «آواره» گفته بود، پناهندگی امری مدرن است و به عصر مرزبندیهای تند و تیز و جداگر ناسیونالیستی تعلق دارد اما «واژه آواره حامل باری از انزوا و معنویت است.» آوارههای کوبانی در ترکیه حتی قبل از اینکه در جزوات پلیسی اوراق هویت به ثبت برسند و به شکلی رسمی عنوان متعارف «پناهنده» دریافت کنند، مرزبندیهای ملی بین «خودی» و«بیگانه» را درهم ریختند. خروج زنان،کودکان و پیران کرد از شهرها و روستاهای درمعرض محاصره داعش، یک خروج ساده نبود. به عبارت دیگر، نمایندگان و روشنفکران کُرد ترکیه و افکارعمومی سازمان آزادیخواه ترکیه هم اکنون میکوشند آن خروج را بدل به خروج از ساختارهای عقبمانده و استعماری دولت-ملتهای خاورمیانه بکنند. آوارگی در خاورمیانه جفت همزاد تأسیس دولت-ملتهای مدرن بوده و کوچاندن کردها و ارامنه و عشایر سرشت نمای ذاتی ملتسازی رضاخانی و کمالیستی بوده که بعدها میراث آن به بعثیها هم رسید اما برای نخستین بار است که میبینیم آغوش گشادن به روی آوارگان، با یک امر جدید یعنی توسیع مفهوم «تعلق ملی» مفصلبندی میشود. نمایندگان کردستانی مجلس ترکیه و بهخصوص هیاتی از نمایندگان که به منطقه مرزی «سوروچ» رفتند میگویند ادعای «فرایند صلحسازی کردی-ترکی» مقامات ترکیه اکنون درمعرض یک امتحان بزرگ است: «امتحان کوبانی». یعنی راستآزمایی مدعای صلحسازی و پشتسرگذاشتن دعوای 80 ساله کُرد و ترک که تاکنون با معیارهای درون کشوری سنجیده میشود اکنون یک معیار برونمرزی یافته و با میزان گشودگی به روی کُردهای آنسوی مرز محک میخورد. نمایندگان کرد مجلس ترکیه ضمن تلاش برای جلب نظر افکارعمومی کل ترکیه، اکنون چنان از کردهای کوبانی و روستاهای آنسوی مرز دفاع میکنند که گویی درحال انجام «وظیفه ذاتی نمایندگی» شهرهای ترکیهای هستند. اکنون در خطابتهای سیاسی مدافعین ترکیهای کردهای آواره، اتصالی هویتی بین شانلی عرفه و وان و شیرناک با کوبانی برقرار میشود. عمل این نمایندگان که در مقام مدافعه از «موکلین کوبانی» صورت میپذیرد، یک عمل تأسیسگرانه است. یعنی آنها هویتی بینا-مرزی و بینا-ملی را تأسیس میکنند که تاکنون درخاورمیانه سابقه نداشته است. عملکرد نمایندگان کرد مجلس ترکیه به این لحاظ درست وارونه عملیات تروریستی گروه داعش است که به بعدی سینمایی و فیلمیک به صحنه عبور خود از مرزهای سوریه عراق بخشیده و آن را «عملیات شکستن مرزهای تفاهمنامه سایکس-پیکو» نامیدند. یعنی کوشیدند خود را در نظر تودههای عرب به مثابه پیشتازان شکستن یک تفاهمنامه استعماری یکصد ساله معرفی کنند. درواقع آنها به این ترتیب نهتنها یوغ یکصد ساله را نشکستند بلکه با قتل عامها و نسلکشیهای خود مشروعیتی منجیگرایانه به ارتش آمریکا اعطا کردند و زمینههای یک سایکس-پیکوی به مراتب بدتر و اسارتبارتر را فراهم آوردند. پیشتازان واقعی شکستن تفاهمنامه سایکس-پیکو نه مسلحین و تانکسواران تروریست و ددمنش که زنان، کودکان و پیران و جوانهای آوارهای هستند که از مرزها عبور کردند و مرزبندیهای غیرانسانی و خشونتبار ساختارهای دولت-ملتهای جعلی را درهم ریختند. آوارگی آنگاه که در آنسوی مرزهای ملی «بومی» و«خودی» میشود خصلتی براندازانه بر ضد مرزکشیهای خشونتبار ملی مییابد. ساختار دولت-ملتهای خاورمیانه با زنجیرهای از «یک»ها هویت مییابد: «یک ملت-یک هویت»،«یک فرهنگ» «یک نظام»،«یک خانه» یک... اما آوارهها میتوانند راهگشای نگریستن چندسویه و چندین هویتی به مفهوم خانه و میهن باشند. ترکیه اکنون با آغوش گشودن به روی آوارههای کوبانی گام به وادی جدیدی نهاده که بازتعریف هویت ملی و جا باز کردن برای آوارگان در بطن مفهوم هویت ملی فرجام محتوم آن است.
بهرغم همه فجایع و زخمهای تاریخی که همه اشکال دولتی و غیر دولتی افراطیگری در خاورمیانه برجای گذاشتهاند، هماکنون نوعی بیداری در واکنش به داعش و بهرهجویی نیروهای برونمنطقهای از داعش، در حال شکلگیری است که نویدبخش یک خاورمیانه دیگر است. بسط مناسبات همسایگی و خلق اشکال نوین همبستگی ملی و فراملی در جغرافیایی زیست ملل خویشاوند، بسط تجارت و صلحسازی درون ملی و بینا-ملی، خاورمیانهای دیگر را در چشمانداز قابل رویت قرار خواهد داد و مرزها و مرزبندیهای استعماری و جعلی و خشونتبار را بیمعنا خواهد کرد، بیآنکه حتی یک وجب از مرزهای ملی مخدوش شود. در پرتو تفاهم و اتحاد عمــلی ضـدتروریستی، ضـــــدافـراطـیگری و ضدداعشی که اکنون بین شیعه و سنی و مسلمان و مسیحیان و دیگر اقلیتهای دینی و قومی منطقه در حال شکلگیری است میتوان گفت که یک اتحادیه اسلام، بر گونه اتحاد اروپا در دسترس ملتهای مظلوم این جغرافیایی دشوار قرار دارد. نجات آمرلی از تعرض داعش، بازگشت نوین به دستاوردهای انقلاب درخصوص وحدت شیعه و سنی، حساسیت مبارک آزادیخواهان و افکارعمومی ترکیه بر علیه تحریکات تفرقهافکنانه، همگرایی تدریجی دموکرات مسلمانهای منطقه علیه همه اشکال افراطیگری از علایم و نشانههای سمتگیری به سوی یک اتحادیه بزرگ فراملی برفراز ویرانههای یک جنگ آمریکایی و موج سواری افراطیون مذهبی و قومی است.