| سعید درویشی | دبير گروه هلال|
در 8 سال جنگ تحمیلی و دفاع مقدس، رزمندگان ایرانی برای دفاع و حفاظت از خاک میهن، دفاع از ارزش‌های انقلاب و کوتاه‌کردن دست دشمن متجاوز، بدون هیچ ادعایی راهی جبهه‌ها شدند. در جبهه‌های جنگ و به خصوص در عملیات‌ها، امدادگرانی در کنار رزمندگان حاضر بودند که وظیفه امدادرسانی،کمک‌های اولیه به مجروحان و انتقال آنان به مراکز درمانی را بر عهده داشتند. حضور امدادگران در پایگاه‌های امدادی، بیمارستان‌های صحرایی و پست‌های موقت امداد ملموس بود و ردپای آنان در کنار ردپای رزمندگان دیده می‌شد. امروز بخشی از برگ‌های زرین کتاب دفاع مقدس متعلق به «امداد جبهه» و «امدادگران جبهه» است. در آن دوران جمعیت هلال‌احمر 487 شهید امدادگر را تقدیم کشور کرد که مانند همه امدادگران بی‌ادعا در جبهه‌ها، به معنای واقعی مومن و باصفا بودند. به مناسبت هفته دفاع مقدس، تصمیم گرفتیم نگاهی اندازیم به وصیتنامه‌های تعدادی از شهدای امدادگر جمعیت هلال‌احمر. هنوز از این وصایا بوی راستی و درستی، مردانگی همراه با مهربانی، ایمان، پاکی و بزرگی در عین کم‌سن و سال بودن می‌آید. ان‌شاءالله در آینده توفیقی پیدا کنیم و وصیتنامه تعدادی دیگر از شهدای امدادگر را مرور کنیم.
قسمتي از وصيتنامه شهيد: مردم قهرمان اروميه و پدر و مادر عزيزم در شهادت من ناراحت نباشيد و اصلاً گريه نكنيد بلكه اين وصيتي است از طرف من كه در تشييع جنازه من نقل پخش كنيد و شاد باشيد چون در راه خدا به شهادت رسيدم. اي مردم انقلابي و اي ياوران خميني نگذاريد خون شهيدان را منافقان و روبه‌صفتان پايمال كنند. دشمن اسلام در هر لباس ظاهر مي‌شود. برادران حزب الهي خودتان را از كارها به عقب نكشيد بلكه سعي كنيد كارها را به دست گيريد چون من به صداقت حزب‌الله ايمان دارم.
قسمتي از وصيتنامه شهيد: در سوگ من نناليد و گريه نكنيد افتخار كنيد كه توانسته‌ايد تحفه‌اي ناقابل به درگاه خدا هديه كنيد. اشك‌هايتان را به گلوله تبديل كنيد و به طرف دشمنان اسلام واقعي بزنيد. انسان دوبار متولد مي‌شود؛ يكي آن است كه به دنياي مادي قدم مي‌گذارد و دوم آن است در اين دنياي مادي آزمايشات و طي طريق تكامل به تعالي درجه انسانيت و سعادت كه شهادت باشد نايل مي‌شود. اي برادران هر گامي كه بر‌مي‌داريد در راه اسلام و خدمت به مستضعفان باشد و همواره پشتيبان مستضعفان باشيد تا خداوند شما را ياري كند.
قسمتي از وصيتنامه شهيد: بسم الله الرحمن الرحيم الذين قالو ربنا الله ثم استقاموا فلا خوف عليهم و لاهم يحزنون اولئک اصحاب الجنه انا لله و انا اليه راجعون. اولين وصيتنامه من اين است که مرا در نزديکي شهيدان دفن کنيد و از خانواده و مادر و خواهر و برادرم تقاضا مي‌کنم که گريه نکنند. من آرزو داشتم در راه خدا بميرم و به آرزوي خود رسيدم (من شرم دارم که راحت بميرم ). کربلاي من همان جبهه و منطقه‌اي است که در آن شهيد شدم. روز شهادت من روز سعادت و روز عروسي من است. روزي که من به لقاء‌الله پيوستم روزي که من شهيد شدم آن روز شادترين روز زندگي من است. از خانواده‌ام تقاضا مي‌کنم که در کنار قبر من گريه نکنند و ضمناً من يک سال نمازم را به قضا داده‌ام و لطفاً قضاي نماز مرا بخوانيد. شهادت في‌سبيل‌الله شهادتي است که براي من سعادت به‌جاي گذاشت و من در آن دنيا به سعادت رسيدم.
قسمتي از وصيتنامه شهيد: امروز ما تكليف داريم كه به سرور و سالار شهيدان آقا امام حسين (ع) و ياران و اصحاب باوفايش اقتدا كنيم و شما (مادر، همسر و خواهرانم) به شيرزن كربلا، زينب كبري (س) ميبايست اقتدا كنيد... با جان و مالتان پشتيبان ولايت فقيه باشيد و گوش به فرامين حضرت امام خميني داده و در مسيري قدم برداريد كه آن مسير و خط شهيد است.
قسمتي از وصيتنامه شهيد: ما مدیون امام خمینی هستیم. او ما را از خواب غفلت بیدار کرد و از لجنزار پلیدی نجاتمان داد. شهادت در راه خدا بسیار خوب است. خدایا کی می‌شود بختیار شهید شود. شهید شدن در راه خدا برای او شیرین است. خدایا ریشه منافقین داخلی را بکن. این منافقان چه مفت و مجانی به دشمن اسلام آمریکا خدمت می‌کنند و چقدر از سرعت انقلاب اسلامی می‌کاهند.
قسمتي از وصيتنامه شهيد: بعد از مرگ من اگر خواستيد گريه كنيد بر حسين (ع) گريه كنيد و تا مطمئن نشديد كه شهيدم، شهيدم نخوانيد چراكه مقام شهيد بسي والاست. در نماز دقت بيشتري داشته باشيد و در قرآن بيشتر تعمق و تعقل كنيد و سعي كنيد هميشه در سنگري باشيد كه اسلام بيشتر به شما نياز دارد.
قسمتي از وصيتنامه شهيد: امروز كه بايد هر مسلمان و هر انسان معتقد به نداي «هل من ناصر ينصرني» امام پاسخي بدهد و امام را ياري كند كه با خلوص نيت و آگاهانه به سوي جبهه‌ها شتافته تا اين بعثيان متجاوز و كافر را نابود و خون شهيدان اين جنگ تحميلي را نگذاريم پايمال شود و انقلاب اسلامي را هرچه بيشتر درجهان گسترده كنيم و سراسر جهان را زير پوشش اسلام درآوريم، تنها مكتبي كه انسان را انسانيت مي‌دهد و آزاده بار مي‌آورد. از پدر و مادرم خيلي معذرت مي‌خواهم كه خداحافظي نكردم. به خاطر اينكه شما را ناراحت نكنم خداحافظي نكردم و اميدوارم كه مرا ببخشند و افتخار كنند كه شهيدي در راه خداوند بزرگ دادند چون اين يك حكم الهي و شرعي مي‌باشد و نبايد ناراحت و نگران باشند. از اينكه من از اين دنيا رفتم بايد خوشحال باشند كه به لقاء‌الله پيوستم و اين دنياي فاني را رها كردم و راه سرخ را انتخاب كردم.
قسمتي از وصيتنامه شهيد: اين وصيتنامه را درحالي‌كه در سنگر نشسته‌ام و فكرم جز معبودم و تنها اميدم نيست برايتان مي‌نويسم. من با قلبي مملو از اميد و آرزو به جبهه آمدم و انشاء ا... به آرزوي خود خواهم رسيد. مادر خوبم سربلند باش كه فرزندت را آنطور كه خدا مي‌خواست تربيت كردي. برايم سياه نپوش بلكه بهترين لباس‌هايت را بپوش تا كور شوند آنها كه به انقلاب بد مي‌گويند. در سخنانتان مرا ناكام نخوانيد بلكه من به شيرين‌ترين كام رسيدم.
قسمتی از وصیتنامه شهید: بنام خداوند بخشنده مهربان و درود به امت و سلام بر تمام شهدای انقلاب اسلامی ایران. این بنده حقیر که بار گناه وجودم را فراگرفته است می‌روم به جنگ با کفار بعثی تا با خون ناقابل خود در این راه هم دینم را به اسلام ادا کرده و هم خداوند این بارگناه را از وجودم پاک سازد. باشد تا با خون ناقابل خود در برابر کفار بعثی به پیام امام لبیک گویم و از دین سرزمین خود دفاع کنم. تنها وصیتی که دارم این است که اگر به فیض شهادت رسیدم کسی برسر مزار من حق گریه و زاری کردن را ندارد. به امید پیروزی نهایی حق بر باطل.
قسمتی از وصیتنامه شهید: بار خدايا تو شاهدي كه فقط به خاطر تو به جبهه آمدم نه به خاطر هوا و هوس‌هاي نفساني. اي خدا من به‌خاطر تو و مكتب انسان‌سازت به جبهه آمدم نه به خاطر وسوسه‌هاي شيطاني درونم و اينك از تمام جهانيان مي‌خواهم كه در راه الله قدم نهند و تلاش و تكاپو نمايند و الا دنيا فاني است و زودگذر و بي‌ارزش و حتي پشيزي ارزش ندارد. دنيا را مانند مزرعه‌اي قرار دهيد و اين دنيا را پلي قرار دهيد براي رسيدن به آخرت.
قسمتی از وصیتنامه شهید: افرادی را که از زندگی این دنیا گذشته و خود را در راه اعتلای آرمان مقدس اسلام فدا نموده‌اند فراموش نکنید و با انقلاب دلسوزانه همراه باشید و آن را از دست ندهید.
قسمتی از وصیتنامه شهید: مبادا از خط امام خارج شوید و حب دنیا و مقام شما را به انحراف بکشد که نابود کردن این انقلاب، پایمال کردن خون سرخ هزاران شهید است. در راه خدا استقامت کنید و در این راه اگر رهبرانتان را گرفتند اگر بدن‌هایتان را قطعه قطعه کردند و اگر رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر‌تان را سوزاندند و اگر وزیرانتان را در زیر آوار کشتند و اگر کودکان شیر‌خوارتان را زنده زنده سوزاندند پرچم «لااله الا الله» را سربلند و پرافتخار بر قله فتح برسانید.
قسمتی از وصیتنامه شهید: سلام و درود بر تو مادر مهربان و مبارز که از کوچکی مرا در آغوش خود بزرگ نمودی و رنج‌های بسیار کشیدی و مرا سرباز امام نمودی، مادرم مبادا در نبودن من گریه کنی چون برای شهیدان گریه کردن خوب نیست و باید با خنده خود دشمنان اسلام را نابود کنی.
قسمتی از وصیتنامه شهید : بر ماست که تا آخرین قطره خونمان در راه رسیدن به پیروزی نهایی کوشش و جهاد نماییم زیرا اگر خدای ناکرده دشمنان اسلام پیروزی ظاهری را به دست آورند چه بلاهایی است که بر سر مردم ستم‌کشیده و مستضعف و مسلمان خواهد آورد که شاید ضرر آن را صدها سال نتوانیم جبران کنیم و ای کسانی که فکر می‌کنید رفتن به جبهه و نپذیرفتن شهادت و قبول و تحمل این همه گرفتاری‌ها بی‌اجر و مزد می‌ماند بد‌انید که مردن در بستر با شهادت قابل مقیاس نیست و خداست که اجر و پاداش آن را می‌داند و در نزد او بی‌اجر نمی‌ماند.
قسمتی از وصیتنامه شهید: خدا از آن روزي كه انسان را خلق كرده است و هر موقع خودش هم بخواهد بندگانش را نزد خود مي‌برد و عاشق هر كس بشود حتما آن را مي‌برد و امروز اين صدام آمريكايي عروسك دست‌نشانده كل ابرجنايتكاران به جمهوري اسلامي ما حمله كرده است و امت حزب‌الله بايد آماده شوند كه جواب دندان‌شكني به او بدهد و خواهد داد و ما امروز بايد برويم جبهه ها را پر كنيم. «و لا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عنده ربهم يرزقون» هرگز مپنداريد كساني كه در راه خدا كشته مي‌شوند آنها مرده‌اند و بلكه آنها زنده و در پيشگاه خداي خود روزي دارند و شهادت ارثي است كه از اوليا‌الله به انسان مي‌رسد و حال بايد درس شهادت را از سرور آزادگان حسين (ع) بگيريم. چگونه پاي به ميدان آمد[گذاشت]؟ چگونه شهيد شد و ما اميدواريم كه راه او را ادامه بدهيم.
قسمتی از وصیتنامه شهید: پدر و مادر عزيزم از شما و كليه اقوام و دوستان مي‌خواهم در پشت جبهه رسالتي را كه بر گردن شماست به خوبي انجام دهيد چون در اين برهه از زمان خداوند يكي از نعمت‌هاي بي‌مانند خود را به ملت ايران بخشيده است و آن وجود شريف امام عزيزمان خميني بت‌شكن مي‌باشد.
قسمتي از وصيتنامه شهيد: خدايا تو به من نعمت دادي و من ناسپاسي كردم و من عصيانگري كردم و از اينكه عمري را به خطا و نافرماني به تو گذراندم و نتوانستم شكر‌گزار نعمت‌هاي تو باشم طلب عفو و بخشش مي‌نمايم. خدايا ذوق مهر تو چقدر خوشايند و جام ترب تو چقدر خوشگوار است.
قسمتي از وصيتنامه شهيد: خدايا به اباعبدالله‌الحسين قسمت مي‌دهم كه شهادت در راه خودت نصيب من حقير بفرما چرا كه اين توفيق در اين دنياي فاني بالاترين افتخار است. پدر و مادر عزيزم، نمي‌دانم چه چيزي مرا به سوي خود مي‌خواند. اگر لياقت شهادت نصيب من شد مبادا ناراحت شويد چرا كه من بسيار بسيار خوشحالم از اينكه توشه‌اي براي آخرت خود گرفته‌ام و اگر مي‌خواهيد مرا شاد سازيد دين محمد(ص) را سخت چنگ زنيد و پشتيبان امام باشيد كه نجات شما اسلام مي‌باشد.
قسمتي از وصيتنامه شهيد: به نام خدا پاسدار حرمت خون شهيدان صدر اسلام و انقلاب اسلامي و با درود به روان پاك شهداي جنگ تحميلي و با سلام به خواهران و برادران ايماني و با سلام به مادر و پدر گراميم و خواهران و برادرانم، اميدوارم كه همه خوش و خرم باشند و افرادي صالح و نيكوكار براي اسلام و ميهن اسلامي خود باشيد. ما همگي رفتني هستيم ولي اسلام و دين خدا باقي و پايدار است و اين شما هستيد كه بايد بعد از ما از اسلام و انقلاب حمايت و پاسداري كنيد و اجازه ندهيد كه كشور و دين‌مان به دست دشمنان اسلام بيفتد و هميشه و در همه حال پيرو خط امام باشيد.