شهروند| سایت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی روز سه‌شنبه به نقل خاطره‌ای از وی پرداخت که رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در آن به بیان مخالفت یکی از روحانیون مشهور با مبارزه علیه رژیم پهلوی پرداخته بود. هاشمی نقل کرده بود که رهبر معظم انقلاب در پی بحث با این شخص 10سال با وی قهر بوده و تا سال 57 با او حرف نمی‌زدند. به گفته هاشمی این شخص به رهبر معظم انقلاب که از او پرسیده «دلیلت برای مبارزه نکردن چیست؟» پاسخ داده: مبارزه‌ای که مجاهدین و چپی‌ها در آن باشند، حرام است. حالا پس از گذشت یک روز برخی از رسانه‌های اصولگرا اقدام به انتشار مصاحبه‌هایی کرده‌اند که براساس آن مشخص می‌شود فرد مورد ادعای‌هاشمی رفسنجانی کسی نبوده جز محمدتقی مصباح یزدی. خبرگزاری اصولگرای «تسنیم» در گفت‌وگویی که با حمید روحانی رئیس بنیاد تاریخ‌پژوهی ایران معاصر انجام داده است از قول وی نقل کرده است که «آیت‌الله مصباح در عین اهل مبارزه بودن، بصیرت مبارزاتی داشتند و یکی از اختلافات مصباح و هاشمی درباره سازمان مجاهدین یا همان سازمان منافقین بود؛ آیت‌الله مصباح بنا به بصیرتی که داشتند، حمایت ازسازمان مجاهدین را حرام می‌دانستند اما آقای‌هاشمی در برهه‌ای برخلاف نظر آقای مصباح بعضاً از این گروه حمایت می‌کرد. در همین زمینه پایگاه اطلاع‌رسانی مصباح یزدی نیز به نقل خاطره‌ای درباره همان دیدار مورد اشاره هاشمی رفسنجانی پرداخته و آورده است: بنده به ایشان عرض کردم: آقای‌هاشمی! من طلبه‌ای هستم که دغدغه‌ام اسلام است. اگر این یک حرکت اسلامی است و بناست کاری برای اسلام شود، بنده هم هستم. حال، بنده در این جبهه ضدامپریالیسم باید چکار کنم؟ ایشان گفتند: مسأله شریعتی و شهید جاوید و... را باید کنار گذاشت. حتی ما با مارکسیست‌ها باید اتحاد داشته باشیم. مصباح یزدی در ادامه این خاطره که گفته شده در مصاحبه‌ای با مرحوم عسگراولادی در‌سال 1390 بیان شده اظهار کرده است: به‌هر حال، سلیقه من از ابتدا تاکنون اینگونه بوده است. هرجا فهمیدم حرکتی برای اسلام ضرر دارد، با همه توان به میدان آمدم و ملاحظه هیچ‌چیز را نکردم که کسی خوشش یا بدش بیاید. وقتی نمی‌فهمیدم که چیزی برای اسلام مفید است، کمک نمی‌کردم. به دنبال پست و مقامی هم نبودم. اگر گاهی مسئولیت کوچکی هم عهده‌دار شدم، تشخیص دادم که وظیفه شرعی است؛ وگرنه دنبال چیزی نبودم، نه حزبی و نه جمعیتی. به‌عنوان یک طلبه درس می‌خواندم، درس می‌دادم و اگر گاهی چیزی می‌گفتم، آن‌جایی بوده که فکر می‌کردم به اسلام ضربه می‌خورد.