گروه حوادث| اعضای بدن پسر بچه 8سالهای که در جریان یک تصادف دچار مرگ مغزی شده است به بیماران نیازمند اهدا شد.
لبخند هنوز روی لبهایش مانده بود که وقت رفتن شد. سینا سلطانیتازه خواندن و نوشتن یاد گرفته بود که اعضای بدنش به سه کودک و نوجوان بیمار در شیراز و اهواز زندگی دوباره بخشید.
مادر در بیمارستان به لحظاتی فکر میکند که سینا کنارش مینشست. اشک در چشمانش حلقه بسته بود و تصاویر تلخ و شیرین 8سال بودن با «سینا» جلوی چشمانش رژه میروند. مگر ميتوانند خاطرات شيرينزبانيهايش را فراموش كنند. چقدر ذوق رفتن به مدرسه داشت. با هزار اشتياق لباس مدرسهاش را خريد تا کلاس دوم را تجربه کند اما خاطرات مدرسه براي سینا خيلي كوتاه بود. چون خانوادهاش بايد با او وداع ميكردند.
براي هر پدر و مادري سخت است اما وقتي به معاملهاي كه با خدا كرده بودند، فکری کردند،كمي آرام ميشدند. 25 اردیبهشت بود. اتاق عمل حاضر شده بود و مادر جوان پشت در اتاق جراحی دستهای لرزانش را به سوی آسمان میگشاید و با خدایش راز و نیاز میکند: «برای زنده نگه داشتن خاطرات پسرمان در زمین تصمیم گرفتیم با اهدای اعضای بدنش به دیگر بندگان نیازمندت جان تازهای ببخشیم.» این پسربچه در یک تصادف دچار مرگ مغزی شد. پدر و مادرش رضایت دادند اعضای بدنش را اهدا کنند وی در آخرین روزهای زندگیاش لبخند را میهمان جانهای خسته بیماران کرد. پنجشنبه 20 شهريورماه بود كه سينا همراه پدربزرگش از روستاي تكزو به سمت شهرستان كاخك خراسان رضوي حركت كردند. آنها هنوز چندكيلومتر از روستا دور نشده بودند كه خودروشان خراب شد. پدربزرگ در كنار جاده توقف کرد. پیرمرد درحال تعمیر خودرو بود که سينا در خودرو را باز کرد. پسر 8ساله به طرف جاده رفت. در همين لحظه ناگهان يك پرايد كه با سرعت زياد درحال عبور از آنجا بوده با سينا برخورد کرد. پس از این حادثه، سينا را با همان خودروي پرايد به بيمارستان كاخك بردند اما بیمارستان مجهز نبود به همین خاطر مجبور شدند پسربچه را به بيمارستان 22بهمن گناباد منتقل كنند. آنجا هم جایی برای سينا نبود. وقتی او به بيمارستان شهرستان بيدخت انتقال یافت، تحت معاینات اولیه قرار گرفت اما پسر 8ساله در نهایت به بيمارستان امداد مشهد منتقل شد. پدر سینا درحالیکه اشک در چشمانش حلقه بسته بود، یاد روزهای تنهاییاش میافتد و میگوید: حادثه دردناک تصادف سینا حدود یک هفته پیش اتفاق افتاد و منجر به مرگ مغزی پسرم شد که غمی سنگین بر خانوادهام تحمیل کرد. پدر سينا از زماني برايمان ميگويد كه در جريان ماجرا قرار گرفت: آن روز قرار بود براي انجام كاري از شهر به سمت روستا بروم به طرف روستا رفتم اما وقتي نزديك روستا شدم، کف جاده را دیدم که غرق خون بود درحالیکه تصاویر تلخ در ذهنم رژه میرفت، مادرم رادیدم که پسر کوچکترم را در آغوش داشت و در كنار جاده نشسته بود. با ديدن مادرم در آن وضعيت شوكه شدم. سريع خودرو را نگه داشتم و خودم را به مادرم رساندم. وقتی از او شنیدم که سینا تصادف کرده است، دنیا روی سرم خراب شده بود. نمیدانستم چه باید بکنم. یک لحظه سرم گیج رفت. خود را به بيمارستان گناباد رساندم. سینا را دیدم که غرق در خون بود. وي در ادامه ميگويد: پزشكان درباره وضعيت پسرم حرفی نمیزدند تا اينكه به بيمارستان امدادي مشهد رسيديم. وقتي تيم پزشكان سينا را معاينه كردند گفتند، متأسفانه او دچار مرگ مغزي شده است و ديگر كاري از دست آنها بر نميآيد. وقتي اين خبر را شنيدم بغض گلویم را گرفت. باورم نميشد به همين راحتي پسرم را از دست دادهام. يك روز گذشت و ما تمام اميدمان اين بود كه پسرم دوباره بهبود يابد اما سينا به هوش نیامد. در اين زمان بود كه پزشكان از ما خواستند اعضاي بدن او را اهدا كنيم تا چند بيمار ديگر از مرگ نجات يابند. من هم وقتي ديدم ديگر اميدي به بازگشت فرزندم به زندگي نيست موضوع را با همسرم در ميان گذاشتم. هرچند اين كار خيلي سختي بود اما در نهايت برگه رضايتنامه را پر كرديم و پسرم را به بيمارستان منتصريه مشهد منتقل كردند و اعضاي بدن او اهدا شد. به گزارش روابطعمومی دانشگاه علوم پزشکی مشهد، در چهارصد و هفتادمین عمل پیوند عضو از بیمار مرگ مغزی این دانشگاه، اعضای بدن «سینا سلطانی» کودک ساکن کاخک از توابع شهرستان گناباد که دچار مرگ مغزی شده بود به بیماران نیازمند اهدا و پیوند زده شد.
کلیههای کودک در بیمارستان نمازی شیراز به دو دختر چهار و 16ساله ساکن شیراز که سالها از نارسایی کلیه رنج میبردند، اهدا شد. همچنین کبد این کودک نیز در بیمارستان نمازی شیراز به پسر 12ساله ساکن اهواز پیوند زده شد.