| مجيد فروغى | روزنامهنگار|
بيست و يكمين جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان با معرفي برگزيدگان پايان يافت و مسئولان اعلام كردند هنرمندان جوان مستعد و خلاق به حال خود رها نميشوند بلكه از آنها حمايت ميشود تا در مسير هنر پيشرفت كنند. وعدهاي كه مسئولان سابق در دورههاي قبل جشنواره داده بودند اما اين وعدهها به عمل نرسيد. در چند دوره اخیر جشنواره، مسئولان وقت بارها بر تشکیل کانونی از برگزیدگان دورههای مختلف جشنواره برای ارتباط مستمر با آنها و حمایت و پشتیبانی برای پیشرفت استعدادهای جوان سخن گفتند امری که در حد حرف باقی ماند و به عمل نرسید و حتی شناسایی نیازها و ضعفهای استانها در هنرهای تجسمی و گرایشهای مختلف آن و در نتیجه چارهاندیشی و اقدام عملی برای رفع آنها فراموش شد. حالا در پايان جشنواره بيستويكم مديركل هنرهاي تجسمي قول ميدهد كه هنرمندان جوان برگزيده به حال خود رها نشوند و از آنها حمايت شود.
در دهه 70 که جشنواره هنرهای تجسمی جوانان آغاز شد، دانشگاهها، مراکز آموزش هنر، گالریها و فضاهای نمایشگاهی معدود بود و حضور در جشنواره جوانان برای تعداد اندک هنرمندان جوان میتوانست کعبه آمال و آرزوها باشد تا خودی نشان دهند و هنرشان را اثبات کنند. اما حالا شرایط تفاوت دارد و این جشنواره دیگر تنها راه شناسایی و معرفی استعدادهای جوان نیست و راههای دیگری هم فراهم است. شیوه برگزاری جشنواره از نخستین دوره به صورت کارگاهی بوده تا جوانان در طول جشنواره و زیر نظر داور، اثر هنری تولید کنند. این شیوه بر قضاوت و داوری دقیقتر و خطای کمتر در شناسایی استعدادها از نظر نوآوری، تکنیک و... بیتأثیر نیست. درواقع جشنواره جوانان با این شیوه میتوانست نسبت به وضع و کیفیت هنرهای تجسمی جوانان در استانها و ضعفها و نیازهای آنان شناختی کسب کند و اطلاعات به دست آمده از جشنواره را با درصد ناچیز خطا به کلیت جامعه جوان هنرهای تجسمی تعمیم دهد و بعد براساس آن با برنامههای آموزشی برای توسعه هنرهای تجسمی جوانان و رفع نقصها و کمبودها اقدام کند. در این شرایط که هنوز بعضی استانها گالری و فضای نمایشگاهی مناسبی ندارند یا تعداد گالریها به نسبت تقاضاها و نیازها اندک است جشنواره جوانان به دلیل امکان حضور جوانان استانها فرصت مغتنمی است و یکی از راههای شناسایی استعدادهاست. برگزاری جشنواره در استانها، حضور هنرمندان تمام استانها در جشنواره، شیوه کارگاهی و توجه به گرایشهای طراحی، نقاشی، خوشنویسی، نگارگری، کاریکاتور، حجم، پوستر، عکاسی و تصویرسازی از مشخصههای نسبتا ثابت جشنواره تجسمی جوانان در دورههای مختلف است که این رویداد را با رويدادهاي ديگر متمايز ميكند.
توقف يك اشتباه
در دوره چهاردهم برای نخستین بار جوانانی از
5 کشور مسلمان هم به جشنواره تجسمی جوانان آمدند و در دورههای بعد با حضور جوانانی از چند کشور عنوان جشنواره به جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی جوانان تغییر یافت اما صرف حضور جوانانی از چند کشور که عموما در فهرست برگزیدگان جشنواره هم قرار نمیگرفتند، نتوانست جشنواره را به یک رویداد بینالمللی تبدیل کند. این روند چند دوره تکرار شد و تا جشنواره بیستم ادامه یافت اما امسال جشنواره تصمیم گرفت از خیر عنوان بینالمللی و حضور بیحاصل جوانان چند کشور بگذرد.
جشنواره دبيرخانه دایمي ميخواهد
رضوان صادقزاده، دبير هنري بيست و يكمين جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان كه تجربه داوري چند دوره اين جشنواره را نيز دارد، ميگويد: جشنواره جوانان در طول 20 دوره گذشته تقريبا شيوه برگزاري يكساني داشته است اما ميبايست زمينههايي فراهم شود تا جوانان بيشتري كه شايستگي دارند در اين رويداد شركت كنند و در اين صورت ميتوان گفت جشنواره جوانان مصداقي گويا و نمونهاي از جامعه جوان هنرهاي تجسمي است. البته صرف برگزاري جشنواره چندان تاثيرگذار نيست و ضرورت دارد كه حمايتهاي معنوي به شيوههاي مختلف مانند برگزاري نمايشگاه و... شامل حال برگزيدگان شود تا اين جشنواره تاثيرگذار باشد.
صادقزاده درباره رقابت اين جشنواره با ديگر رويدادهاي مشابه ميگويد: درحال حاضر جشنوارههاي ديگري براي جوانان برگزار ميشود كه ممكن است جوانان گرايش بيشتري به آنها داشته باشند. اين جشنوارههاي متعدد در حوزه جوانان نبايد موازيكاري كنند و جشنواره جوانان هم با توجه به اينكه با حضور هنرمندان استانها و به صورت كارگاهي برگزار ميشود متفاوت از آنهاست و فرصتي براي سنجش استعداد هنرمندان جوان استانهاست در حالي كه عمده جشنوارههاي ديگر بيشتر بر هنرمندان تهران تمركز دارند. جشنواره تجسمي جوانان با توجه به اينكه عمده شركتكنندگان آن دانشجو يا فارغالتحصيل هنر هستند، تاحدودي نحوه آموزش دانشگاهي ما را در هنر نشان ميدهد.
دبير هنري بيستويكمين جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان برضرورت تشكيل دبيرخانه دایمي جشنواره جوانان و حمايت معنوي مستمر از برگزيدگان جشنواره تاكيد ميكند و درباره داوري جشنواره ميگويد: با ارایه اثر موضوعي و آزاد در كنار هم ميتوان داوري و قضاوت بهتري انجام داد، البته در داوري ساختار بصري، نوآوري و تكنيك اولويت دارد و موضوع كمترين امتياز را دارد، اما به اين شيوه با توجه به كارگاهي بودن جشنواره ميتوان داوري دقيقتري داشت.
مجيد ملانوروزي؛ مديركل هنرهاي تجسمي ميگويد: شناخت داشتههای فرهنگی بومی و بیان هنری ما با نگاه معاصر و جهانی است که نقش فرهنگ و هنر ایران اسلامی را در هزاره سوم رقم میزند و نسل جوان مستعد و خلاق میتواند با درک و دریافت تحولات و جریانهای هنری اما با تعلق به خاستگاه فرهنگ بومی، هنرشان را از مرزها فراتر ببرد و در عصر جهانی شدن فعالانه با زبان معاصر و جهانی گفتوگو کند. حضور فعال فرهنگ و هنر ما در جهان امروز و فردا به زمینههای آموزشی، پژوهشی و حمایتی نیاز دارد تا جوانان با شناخت دقیق داشتههای فرهنگی و بافتهای بصری بومی با نگاه معاصر حرکت کنند و امید داریم در آینده نهادهای فرهنگی و آموزشی با جدیت این زمینهها را برای هنرمندان جوان فراهم کنند. جشنواره هنرهای تجسمی جوانان با حضور هنرمندان جوان سراسر کشور بستری مناسب است تا رویکرد توجه به فرهنگ و هنر بومی با نگاه معاصر را دنبال کند و با یک بازنگری روند این رویداد که بیشک تاکنون نتایجی هم داشته در دورههای آتی با برگزاری منطقهای در مرحله نخست و برگزاری ملی در مرحله بعد در این مسیر قرار گیرد.
رقابت هنرمندان جوان 31 استان
بیستویکمین جشنواره بینالمللی هنرهای تجسمی جوانان به دبيري رضوان صادقزاده در رشتههاي نقاشی، طراحی، نگارگری، حجم، خوشنویسی، عکاسی، پوستر، تصویرگری و کاریکاتور با حضور 178 هنرمند جوان 16 تا 25سال از 31 استان كشور به صورت كارگاهي 17 تا 20شهريورماه در اردبيل برگزار شد و هنرمندان جوان آثار خود را زير نظر يك هنرمند بهعنوان داور و سرپرست كارگاه در طول 2 روز توليد كردند. در اين دوره جشنواره بيش از 500 هنرمند جوان ثبتنام كردند و آثارشان را به دبيرخانه جشنواره فرستادند كه پس از ارزيابي توسط هيات داوران بيش از 170 هنرمند جوان توانستند به اين جشنواره راه پيدا كنند.
جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان با برگزاري كارگاهي و با حضور يك داور در كنار جوانان هر رشته يك رويكرد كارگاهي و آموزشي دارد كه هنرمندان جوان ميتوانند ايدهها و نحوه اجراي اثر خود را در مشورت با داور دنبال كنند و در پايان كارگاههای داوري كه از ابتدا كنار هنرمند جوان حضور داشته همراه 2 هنرمند ديگر آثار شركتکنندگان را داوري ميكنند.
هنرمندان جوان در رشته عکاسی از دریاچه شورابیل، بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی و بازار اردبیل عکاسی با رويكرد قومشناسي و مردمشناسي و عكاسي طبيعت و معماري عكس گرفتند، در رشته نقاشي و كاريكاتور با موضوع آزاد و همچنين انسان و پايداري كار كردند و در رشته پوستر هنرمندان جوان با موضوع غزه و موضوع فرهنگي و بومي پوسترهايي طراحي كردند.
فرشید شفیعی، اکبر نیکانپور، محمدعلی بنیاسدی در رشته تصویرسازی، کوروش قاضی مرادی، مهران زمانی و حسین نوروزی در رشته پوستر، کوروش گلناری، جعفر نجیبی و طاهر شیخالحکمایی در رشته حجم، رضا افسری، مهرداد خطایی و احمد مرشدلو در رشته طراحی، احمد محمدپور، صفر گالشی و محمدحسین عطارچیان در رشته خوشنویسی داوری جشنواره را انجام دادند.
جواد نوبهار، معصومه مظفری و جمشید حقیقتشناس در رشته نقاشی، بهمن عبدی، حميدرضا مسيبي و جمال رحمتی در رشته کاریکاتور، مسعود زنده روح کرمانی، فرهاد سلیمانی و اسماعیل عباسی در رشته عکاسی و عبدالله محرمی، مهرالزمان فخار منفرد و جليل جوكار داور اين دوره جشنواره بودند.
قول و توصيه يك مدير به هنرمندان جوان
در پايان اين دوره جشنواره نيز هنرمندان جوان برگزيده جشنواره معرفي شدند و جايزه گرفتند.
مدير كل هنرهاي تجسمي در اختتاميه اين جشنواره هم به جوانان قول داد كه آنها را به حال خود رها نكند و هم به آنها توصيه كرد به اقليمها و بافتهاي بومي مناطق ايران در آثارشان توجه كنند و چندان اسير بازار هنر و ارزش مادي هنر نشوند.
ملانوروزي؛ مديركل هنرهاي تجسمي گفت: اداره کل هنرهای تجسمی مسئولیت نگهداشتن، باروری و پروراندن این استعدادهای جوان را دارد و قرار نیست بعد از امروز این هنرمندان جوان که در جشنواره حضور دارند به حال خود رها شوند و کار در اینجا تمام نمیشود. ما سعی خواهیم کرد آثار این هنرمندان را پاسداری کنیم و از هیچ کمکی به این هنرمندان که آیندهسازان هنر کشور هستند، دریغ نشود.
ملانوروزی در ادامه به جوانان توصيه كرد: همه جوانانی که اینجا حضور دارند از اقلیمها و سلایق مختلف ایران هستند و هر کدام رایحهای از این سرزمین را با خود دارند که میتوانند با حفظ این رایحه جایگاه نفیستری در هنر کشور پیدا کنند. متاسفانه امروز سرمایه و بازار بخشی از معیار و سنجه آثار هنری را رقم میزند و گاه به جای منتقدان و پژوهشگران فعالیتهای مجموعهداران در ارزش و قیمت هنر تاثیرگذارند که امیدواریم جوانان خیلی اسیر این موضوع نشوند و توجه کنند که این جنبههای زیباییشناسی است که هنر را ماندگار میکند و نه ارزش مادی آنها در آرت فر و اکسپو. این موضوعی است که در فضای حرفهای به چشم میخورد و ما میتوانیم در چنین رویدادهایی با اتکا بر ارزشهای هنری به سوی هر چه پویاتر شدن در عرصه هنرهای تجسمی حرکت کنیم. بيستويكمين جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان هم با معرفي برگزيدگان پايان يافت. هنرمندان شناخته شدهاي امروز در سپهر هنر ايران فعاليت ميكنند كه در روزگار جواني برگزيده يا شركت كننده اين جشنواره بودهاند اما وعدههاي گذشته مسئولان براي حمايت از برگزيدگان بهصورت برنامهريزي شده و منسجم تاكنون عملي نشده است و حالا بايد ديد كه از اين پس براي حمايت از هنرمندان جوان مستعد و خلاق چه اقدامي ميشود و براي پرداختن هنرمندان جوان به بافتهاي بومي و اقليمي و اينكه هنرمندان جوان خيلي بر ارزش مادي آثار هنري و بازار هنر تمركز نكنند، چه برنامههايي طراحي و اجرا ميشود.
پديدهاي در جشنواره
شاید خیلی طبیعی به نظر برسد که جشنوارهای در این رده سنی همواره سرشار از حضور پرانگیزه و پرنشاط جوانان باشد و البته در این دوره همچنین صحنههایی به وفور مشاهده شد. اما شاید رحیم عظیمی، هنرمند جوان شرکتکننده در بخش نگارگری این رویداد را باید بهعنوان پدیده بیستویکمین جشنواره هنرهای تجسمی جوانان، معرفی کرد. دليلاش هم این است او از استان آذربایجانشرقی و شهر تبریز درحالی در این جشنواره حضور پیدا کرده كه از داشتن دو دست محروم است و با این حال به هنری روی آورده که یکی از پرظرافتترین شیوههای نقاشی یعنی نگارگری است و به جاي دست با پا نگارگري ميكند. او در اين جشنواره فردي را به تصوير كشيد كه با قلم ميان انگشتان پا نقش ميزند و دستي جدا در ميان ابرهاست. او خودش را به تصوير كشيد.
هنر جوان و موانع پيشرو در هنر امروز ايران
نشست«هنر جوان و موانع پيشروي هنر امروز ايران» از برنامههاي جنبي اين دوره جشنواره هنرهاي تجسمي جوانان بود. امير سقراطي؛ منتقد هنري در اين نشست گفت: جشنوارههای دولتی با هزینههای سنگینتر نسبت به مسابقات بخش خصوصی، فقط به نقاشی محدود نمیشوند؛ بلکه هنرهای دیگر که در گستره تجسمی وجود دارند را هم در بر میگیرند. اما تفاوت نگاه و سلیقه در گزینش، انتخاب و داوری خود مسالهای است که باعث ایجاد تفاوت میان جشنوارههای دولتی و خصوصی شده؛ بدیهی است که بهطور نسبی رویکردهای آموزشمحور و تکنیکپسند در جشنوارههای دولتی مورد توجه است و در عوض در مسابقات و نمایشگاههای بخش خصوصی تجربههای معاصر و نگاههای آوانگارد مورد تأکید قرار گرفته. همین تفاوت دو نگاه و افتادن گاه از این سو و گاه از آن سوی بام، بیشتر به تشویش اذهان ناهوشیار جوانان شرکتکننده منجر میشود و نتیجه این نسخهپیچی سلیقهای، اغلب روبهرو شدن با جوانانی است که شکلی از تقلید و تکرار نفرات برنده دور قبل شدهاند. از سویی دیگر برگزاری جشنوارههای بخش خصوصی که اغلب به جوانان آزادی بیشتری در بروز و ظهور رویکردهای نو و تجربههای غیرآکادمیک میداد و میتوانست بستری برای رشد و تحول هنر ایران باشد، اغلب بدل به متر و معیار نو بودن و نسل نو بودن شده که خود چالشی جدید را در هنر جوان ایران رقم زده است. با این همه باید گفت جشنوارههای هنر جوان چه دولتی و چه خصوصی، روزنه امیدی برای هنرمندان جوان در راه است که ماندن خویش در فضای تجسمی را از خلال دیده شدن در چنین اتمسفری میجویند.
سقراطي در ادامه گفت: در چند سال اخیر رسم شده: برخی، جوانان را به چوب عمیق نبودن و بازیگوشی میرانند و شادمانههایشان را به پای سهلپنداری مینویسند و برخی دیگر هنر جوان را فقط مترادف هزل، تفریح و تصادف میپندارند و تلخانگاریهایشان را به پای کهنگی و از مدافتادگی میگذارند. یک دسته در تعمق در هنر مدرنیستی در پی ژرفا، معنا، کارکرد، روایت، هدف، نقشه، تمرکز، ترکیببندی، استعاره، و دسته دیگر به دنبال هنر پستمدرن در پی بازیهای زبانی، پراکندگی، بینظمی، هرجومرج، کنایه، رخداد و روند در اجرای کار است. از حق نگذریم اگر چه همه استعدادهای ایرانی در عرصه هنر دیده نمیشوند و نظامی بر پایه شایستگی وجود ندارد اما اینان اغلب در ارایه اثرشان جدیاند و حرفهایشان چه طنزآمیز و چه تلخ، عمق جدیتشان را به تماشا میگذارد. میتوانند گرایشهای هر دو دسته را در خود داشته یا به یکی از دو نگاه متمایل باشند اما به قصد رسیدن به لهجهای فردی اصل را قربانی متفاوت بودن نمیکنند. اصل در اینجا جدیتشان است که در تکنیک و ایده اثر هنری متجلی میشود. گاه عجولاند، گاه خجول، گاه غیرمنعطف و گاه ترد و شکننده و اگرچه این نسل نیاز به حمایت دارد اما نباید با «خط» دادن و «چه کار کن، چه کار نکن» راهشان را بیراه کرد.
اين منتقد هنري با اشاره به تجربه گرايي و حرفهاي تازه جوانان در هنر گفت: جوان اگر چه همه چیز میکشد، کارهایش در معنا پیچیده و گنگ است؛ تلخ بین و عجول است و در اجرا نامتناسب و سرهمبندی شده و هرچند تجربیات زیستاش محدود است و تماشای اثرش الزاما به تماشای گوشههایی از زندگیاش ختم نمیشود؛ اما از تجربهکردن نمیهراسد و هر دم حرف تازهای به میان آورده و تماشاچیان جدیدی برای خود فراهم میآورد. مهم این است که از شکست نهراسد و به پیش برود.
به احتمال بسیار زیاد در آینده، شیوه هنری و نگرش هنرمندان جوان اکنون تغییر خواهد کرد و دستاوردهای جدید و عرصههای فراخی را تجربه خواهند کرد؛ آنچه امروز برایشان قطعیت دارد میتواند فردا در عدم تعین و عدم قطعیت رنگ ببازد و آنچه امروز تردید و احتمال است فردا ایمان و یقین باشد؛ اما آنچه اکنون با آن روبهرو هستیم جهان هنرمندانهای است سرشار از جوانی؛ که گاه رنگ و بوی شادی دارد و گاه غم و در همین احوالات شورانگیز طراوت و جوانی در کار خویش مصر و پیگیرند و به همان میزان پایا و دلیر.