سهراب بختیاریزاده بازیکن سابق تیمملی
مناسبات اجتماعی در جامعه ما گستره وسیعی دارد. من مناسبات اجتماعی کلان در جامعه خودمان را فقط محدود به شهری مانند تهران نمیدانم، بلکه عقیده دارم که اگر مناسبات اجتماعی به ثبات برسد، باید شروع آن را از یک روستا نظاره کنیم تا اینکه آن را درقالب شهری بزرگ بنگریم. رفتار اجتماعی یک جامعه از حوزههای مختلف متشکل است. این تعریف برای همگان روشن است که اگر در جامعهای مشکلات مختلفی بروز میکند به این دلیل است که مشکلاتی هم در حوزههای دیگر آن جامعه وجود دارد.
طبیعی است ما در زمینه مشکلات اقتصادی یا مسائلی از این قبیل، ناخودآگاه در جامعه دچار
کمی و کاستیهای زیادی میشویم. این آرزو را همیشه در زندگیام داشتهام که یک روز از خواب بیدار شوم و یک ساختار منظم در این جامعه را ببینم. فرقی نمیکند جامعهمان هم، مانند فوتبالمان است. زمانی که شما جامعه قوی و متحدی نداشته باشید، این اخلاق و روحیات به تمام زمینهها در کشور، ورود پیدا میکند و تفاوتی ندارد که شما عضو یا متعلق به چه گروه اجتماعی باشید. همیشه دوست داشتهام و خواهم داشت که در مناسبات اجتماعی و تبیین آن، تمام افراد جامعه از رئیسجمهوری تا پایینترین فرد، در ارزیابیهای مرتبط با حوزه اجتماعی، در یک سطح قرار گیرند و همه با هم مساوی باشند. خیلی سخت است که این موضوع را در این جامعه بتوانیم به خوبی جابیندازیم که افراد در تعاملاتشان در سطح شهر، این امر را بپذیرند که همه به یک صورت و بهعنوان یک فرد، با هم مساوی هستند و تمام شهروندان این شهر نیز آن را درک کنند که با هم مساوی هستند و هیچکس برتری نسبت به دیگری ندارد.
همیشه فکر میکردم مگر این امکان وجود دارد که در شهر یا کشور ما، با این پیشینه اجتماعی و فرهنگی، روزی دچار مشکلاتی شویم که دیگر فرهنگ و تمدن ما، نتواند پاسخگو باشد و زیر سوال قرار گیرد. خیلی جالب است بیشتر که درباره این موضوع فکر میکنم متوجه میشوم، مشکلات اجتماعی، همسانی زیادی را با موضوعات سایر حوزهها دارد یعنی اینکه شما اگر رعایت اخلاق حرفهای یا رفتار انسانی را کنار بگذارید، ناخودآگاه متوجه میشوید که همه زوایای زندگی تان دچار مخاطره یا بیثباتی میشود. من همیشه به بازیکنانی که در کنارم هستند، میگویم که تلاش کنند و به پول درآوردن هم دقت کنند اما به هر قیمتی نخواهند که فوتبال بازی کنند یا پول
در بیاورند. رفتار انسانی اگر در کوتاهمدت جواب ندهد البته در درازمدت میتوانید از آن رفتار، معجزه ببینید. نباید این نگاه برای افراد بهوجود بیاید که در محیط ناسالم باید ناسالم ماند بلکه باید سالم ماند زیرا همیشه برد با افرادی است که با رفتار انسانی و اصول درست زندگی میکنند. همیشه این رویا را در سر داشتم که بهعنوان یک ورزشکار، یا کسی که مدتی عمر خود را در فوتبال گذرانده است، یک الگو باشم! زیرا عقیده دارم ورزشکاران میتوانند متولی باورها و ارزشهای یک جامعه باشند. افرادی را میشناسم (اسم آنها را بازگو نمیکنم) که در دستههای پایینتر فوتبال بازی میکردند اما برایم جالب شد در برههای از زمان، چند تن از آنها بدون اینکه لایق باشند به لیگبرتر و دستههای بالاتر راه یافتند، برایم سوال شد که این امر چگونه محقق میشود؟ بعد از مدتی متوجه شدم که بعضی دوستان پول دارند و بار فنی پایین و بعضی هم بار فنی بالایی دارند و پول بسیار کم اما کسانی که به ردههای بالاتر آمدند، کسانی بودند که پول بیشتری داشتند! این به آن معناست که دستهای از آدمها هستند که هرجای این مملکت باشند، حقوق افراد دیگر را زیر پا له میکنند و فرقی هم نمیکند کجا باشند. امکان دارد این افراد در دانشگاه باشند یا در فوتبال. حتی ممکن است در مناصب و جایگاههای ویژه هم قرار گیرند. این نوع افراد و رفتار آنها اشاره مستقیم به نقض حقوقشهروندی افراد دارد. شما چگونه میخواهید با وجود این افراد رویای تحقق یک جامعه پویا را اشاعه بدهید و اجرا کنید.
به همین دلیل است رویای من تحقق عدالت علوی در جامعه است. آن هم جامعهای مانند ما که بر این اصول تکیه و تأکید فراوان دارد. قانون مهمترین بحث امروز است زیرا اگر زمانی قانون برای همه یکسان باشد، شما میدانید که نباید برخی امور را انجام دهید. برای مثال در آلمان مدیرعامل تیم بایرنمونیخ با اینکه فردی قدرتمند و با نفوذ بود، اما به دلیل تخلفاتی که انجام داد به زندان رفت. اگر این تعریف وجود داشته باشد که افراد در هر جایگاهی که باشند، در صورتی که دچار خلاف شوند، حکمی جزایی در انتظار آنها خواهد بود، میشود جامعه را مطلوب دانست. حالا این افراد میتوانند یک مدیر ورزشی باشند، یک مدیر سیاسی! باید افراد در هر جایگاهی که هستند، در برابر قانون یکسان باشند!