وضعیت ارکسترهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توسط علی رهبری، هوشنگ کامکار، فرهاد فخرالدینی، یحیی شریعتنیا، مانی جعفرزاده، باربد بیات و رضا مهدوی و در غیبت مسئولان ارشاد بررسی شد. در بخشی از این نشست، اظهارات علی رهبری که در قالب یک فایل صوتی ضبط شده و برای «گفتمان ضرب اصول» ارسال شده بود، پخش شد. رهبری ضمن اشاره به دلایل جداییاز مجموعه ارکستر سمفونیک تهران گفت: دلیل فرار کردن من از بنیاد رودکی و تمام این دمودستگاه این بوده که بعد از ۱۴ ماه هنوز که هنوز است کارمندانی که برای ارکستر کار میکنند، نمیدانند یک ارکستر سمفونیک چطور اداره میشود. من ۱۴ ماه پیش هم برای آقای جمالی (مدیرعامل بنیاد رودکی) و هم کارکنانشان و هم برای آقای مشفق (مشاور مرادخانی) که در تمام کارهای ما بودند و در کارهایمان دخالت میکردند، گفتم که معمولا ارکسترها حدود ۲۸ ساعت در هفته برایشان کار واقعی در نظر گرفته میشود. اما حرف من همیشه این بوده که اگر از نوازندگان استفاده نکنید باز هم باید حقوقشان را بدهید. دلایل عصبانیت من بیشتر سر این چیزها بوده است و مشکل دیگری نداشتیم بهجز اینکه حقوق بچهها را بهموقع ندادند یا درست با آنها حساب نکردند. علی رهبری با مرور اتفاقاتی که در 14 ماه همکاری با ارکستر سمفونیک برایش پیش آمده به شکلگیری شورای هنری ارکسترها هم اشاره کرد و گفت: تاج آخری را هم که به سرمان گذاشتند شورا بود که قرار بود شورای مشورتی باشد و به من و آقای فخرالدینی کمک کند. شورا چه کسانی هستند؟ آقای سریر که خیلی هم دوست خوبی هستند ولی زمانی که ارکستر سمفونیک وین را رهبری میکردم ایشان کارمند وزارت خارجه و سفارت بودند و از همه این حرفها گذشته هیچوقت با ارکستر سمفونیک کاری نداشتند؛ یا مثلا آقای داوود گنجهای، نوازنده کمانچه دوست عزیزم و همسایه سابق ما که هیچوقت در عمرشان با من درباره یک موسیقی کلاسیک صحبتی نمیکردند؛ یا مثلا آقای نوربخش که خواننده موسیقی سنتی هستند را جلوی ما نشاندند که قضاوت کنند. البته آقای محمدسعید شریفیان هم بودند که ایشان به نسبت آشنایی بیشتری با ارکستر سمفونیک دارند و آقای شهبازیان و ریاحی که ۴۰سال پیش در ارکستر سمفونیک نوازنده بودند.علی رهبری ادامه داد: در آن جلسه هم که ما شورا را ترک کردیم، توهین به آقای فخرالدینی شد و وقتی آقای فخرالدینی بلند شدند، من و آقای پیروزپی به احترام آقای فخرالدینی بلند شدیم و از آن جلسه بیرون رفتیم. البته باید بگویم که از آن لحظهای که شورا شروع کرد، آقای شهبازیان گفتند اصلا ارکستر مدیر هنری نمیخواهد، چرا من خودم مدیر هنری نباشم؟ آقای نوربخش هم گفتند چقدر این صحبت آقای شهبازیان جالب است. درنهایت هم آن وضع پیش آمد. بههرحال امروز امیدمان این است که یک ارکستر خصوصی با افرادی خارج از افراد وزارت فرهنگ و ارشاد درست شود. هوشنگ کامکار در ادامه این نشست با اشاره به مسائل اخیر پیشآمده ارکستر سمفونیک تهران گفت: زمانی که ارسلان در ارکستر حضور داشت، ایشان را مدام نصیحت کردند و گفتند این نوع برخورد و خودخواهی درست نیست. یک رهبر فقط باید وظیفه خود را انجام دهد. نخستین کنسرت ارکستر سمفونیک با علی رهبری، اجرای بسیار درخشانی بود، اما بسیاری از بچههایی که در آن کنسرت بودند اتفاقا خود جناب رهبری هم از آنان تعریف میکردند، از مجموعه ارکسترها خارج شدند.
ارسلان کامکار، آیدین احمدینژاد، ناژفر، ظهیرالدینی، کیارس و... ازجمله این نوازندگان بودند. این آهنگساز ادامه داد: مشکل ارکستر در این یکی، دو سال اخیر این بوده که وضع پایدار و ثابتی نداشته است. وقتی یک بودجه معین برای یک سازمان تعریف میشود، براساس آن باید دستمزدهای مشخص به افراد مشخص تعلق بگیرد، اما در مجموعه ارکستر هر ماه یک عده میآمدند و یک عده هم میرفتند. این آمدورفتهای بسیار، مسائل بیمهای و مالی نوازندگان را دچار مشکل کرد. به هر جهت باید گفت که با دروغ نمیشود رهبر ارکستر شد. من قبل از حضور ایشان در ایران به آقای مرادخانی گفتم اگر میخواهید یک کارنامه خوب از ارکستر سمفونیک در دوران مدیریتتان بهجا بگذارید، از علی رهبری برای همکاری دعوت کنید، اما متاسفانه هرچه که از حضور ایشان در ایران گذشت، رفتارها تغییر کرد. همانطور که اشاره کردم ارسلان هم در این زمینه با آقای رهبری صحبتهای بسیاری کرد.