| شهرام امیریشریفی | مدیر دیدهبان حقوق حیوانات |
«حقوق حیوانات» درواقع موضوعی است که بعضی از زیرگروههایش در نگرش دینی ما وجود داشته و بخشی دیگر از آن نیز در دستورات ملی حاکمیتهای چندهزار ساله ما وجود داشته است؛ اما چون عنوان حقوق حیوانات موضوع و مبحث جدیدی است و در کل این مبحث به 400 تا 180سال گذشته مربوط میشود، طی این مدت است که واژه حقوق حیوانات در دنیا باب شده است. باید تأکید کرد طی این مدت که این واژه باب شده، ما در این چارچوب، فعالیتی انجام ندادهایم.
در دوره قبل از انقلاب هر آنچه درمورد حیوانات بوده، در حیطه رفاه حیوانات قابل تقسیمبندی بود و به این حوزه ارتباط داشت. لازم است در همین مجال توضیح دهم که حقوق حیوانات با رفاه حیوانات دو مقوله متفاوت هستند؛ مدافعان حقوق حیوانات معتقدند که بشر به هیچ عنوان نباید حیوان را استثمار کند؛ چه در قفس، چه در آکواریوم، در سیرک و حتی برای سواری گرفتن؛ مگر اینکه فعلی که روی حیوان انجام میشود، برای سلامتی آن مفید باشد و دلیل موجهی برای این کار داشته باشیم. درحالیکه مدافعان رفاه حیوانات چنین برخوردی ندارند؛ آنها میگویند باید از حیوانات خوب مراقبت کرد به آنها غذا داد، بعد اگر خواستیم آنها را بکشیم و از پوستشان هم پالتو بدوزیم، اشکالی ندارد. به هر حال پیش از انقلاب فعالیتهای این حوزه بر رفاه حیوانات متمرکز شده بود. بعد از انقلاب هم تا حوالی سال 85، حقوق حیوانات با این عنوان به رسمیت شناخته نمیشد. درواقع گفته میشد که ما توصیههای دینی برای آزار ندادن حیوانات و آسیب نزدن به آنها داریم؛ یا اگر میخواهیم حیوانی را دور کنیم، این دفع نباید آزار دهنده باشد. اینها در کل مجموعهای بودند که میتوان گفت زیرمجموعههای دفاع از حقوق حیوانات
تلقی میشود. از سال 85 تا 88 من و دوستانم که دغدغه حقوق حیوانات را دارند، تلاشی را آغاز کردیم تا تابوی حقوق حیوانات را در کشور از بین ببریم، قبل از این سالها واژه حقوق حیوانات در رسانههای ما به هیچ عنوان استفاده نمیشد و نوعی نگاه منفی نسبت به این موضوع وجود داشت؛ گفته میشد این اتفاق غربی است و در ایران اولویت ندارد. ولی از اینسال به بعد به نوعی سیاستهایی برای این حوزه ایجاد شد؛ رسانهای به صورت تخصصی برای حقوق حیوانات راهاندازی شد و بعد از این چند سال، شاهد هستیم که داخل یک ارگان حاکمیتی در مورد حقوق حیوانات صحبت میشود و تقریبا میتوان گفت همه رسانههای جمعی اعم از خبرگزاریها و روزنامهها، هفتهای نیست که درباره حقوق حیوانات مطلبی منتشر نکنند.
خوشبختانه درحال حاضر، نهتنها تابوی حقوق حیوانات شکسته شده بلکه جامعه نیز پیگیر این ماجراست. اکنون با توجه به اینکه این مقوله بهطورکلی در جامعه ما نوپاست و اینکه سن رسمی مطرح شدن این موضوع در کشور ما، بهطور رسمی به 5سال هم نمیرسد، بالطبع میزان مسئولیتپذیری جامعه در رابطه با حقوق حیوانات و شناخت جامعه در مورد حقوق حیوانات هم کم است. با این حال این موضوع جای خودش را خوب باز کرده است؛ این موضوع نشان میدهد که خواسته و بنیان آن در جامعه ما وجود داشته است فقط به خاطر تابوهای موجود، کسی این واژه را استفاده نمیکرد. وقتی این تابو شکسته شد، درصد قابل قبولی از جامعه درباره حقوق حیوانات صحبت میکنند و «فعال حقوق حیوانات» درحال حاضر به واژهای روزمره تبدیل شده است و عینا مثل فعال حقوق بشر تلقی میشود.
جامعه ما امروز بخشی از مسئولیتش را از باورهای دینیاش میگیرد و بخش قابل توجهی از این مسئولیت را با کدهای اخلاقی مشخص فرهنگی مطابقت میدهد و بخش دیگر را از احساسات انسانی میگیرد. جامعه امروز خوشبختانه به سمت مسئولیت در قبال حیوانات حرکت میکند؛ از طرفی گروههایی که فعال این حوزه هستند یا حامی حقوق حیوانات هستند، به سرعت درحال قوی شدن هستند و در مقابل حیوان آزارها و کشتارگران و آزاردهندگان حیوانات به برابری رسیدهاند.
در زمینه قوانین حقوق حیوانات هم، باید در این حوزه قانون داشته باشیم. وقتی در پیشینه قانونگذاری کشور جست و جو میکنیم آنچه مستقیم و غیرمستقیم به حقوق حیوانات مربوط میشود، تنها دو شاخه است؛ اول شاخه قوانین و جرایم زیستمحیطی و شکار صید است که مستقیما به حذف حیوان از طبیعت رسیدگی میکنند؛ این قوانین جاری هستند کما اینکه از نظر ما خیلی بازدارندگی ندارند. یک شاخه از این قوانین به حذف حیوان منجر میشود؛ چه حذف حیوان از طریق کشتن؛ حذف حیوان از طریق تخریب زیستگاه یا حذف حیوان از طریق زنده گرفتن در قالب شکار یا صیادی؛ یک قانون دیگر هم داریم که مربوط میشود به بعضی از ماکیان که از قدیمالایام، حمل آنها از طریق گرفتن پایشان بود؛ قانونگذار این را مطرح کرده بود که به دلیل آزار حیوانات این کار ممنوع است؛ با این حال اجرای این قانون فعلا دیده نمیشود ولی بههرحال جزو قوانین مصوب ما است. ما در سیاستگذاریها موضوعی که مورد تمرکز قرار میدهیم همین بحث است. زیرا در شرایطی که جامعه نسبت به حقوق حیوانات حساس شده است، نمیداند در راستای حقوق حیوانات چه باید بکند و ابزاری هم برای این کار در اختیار ندارد. ما با سازمان محیطزیست بیش از 10 جلسه درباره حیوان آزاری در سیرکها داشتیم و تا الان 20 فتوا از مراجع تقلید در مورد دفاع از حقوق حیوانات گرفتهایم ولی هنوز این مسائل را نمیتوان قابل اجرا دانست چون به شکل قانون در نیامدهاند.
با این وضع ایجاد ریشه قانونی برای حمایت از حقوق حیوانات ضروری است و شاید جامعترین موردی که میتوانیم در این رابطه در نظر بگیریم، بحث جرمانگاری در این حوزه است. حیوانآزاری را میتوان تفسیر کرد و به همه شاخهها تسری داد و دقیق عنوان کرد که چه چیزهایی مصداق آزار حیوان است و چه چیزهایی نیست و با مصداقهای آزار حیوان برخورد کرد. به عبارت دیگر باید ببینیم نفس آزار حیوانات را چگونه به صورت جرم بشناسیم و وقتی این جرم ثابت شد آن را به دستگاه قضایی ببریم و بگوییم با آن برخورد کنند. این کار اولین گامی است که میتوانیم برای ایجاد یک بند قانونی درباره حیوان آزاری برداریم. ارگانهای زیادی با این مقوله دخیل هستند؛ سازمان محیطزیست، سازمان دامپزشکی، مجلس و فراکسیون محیطزیست و همینطور وکلا و حقوقدانان. با توجه به اینکه حقوق حیوانات مسألهای بینبخشی و بین دستگاهی است و متولی خاصی ندارد، همه با هم باید کاری انجام دهیم تا بتوانیم به یک قانون برسیم و آن را ترویج کنیم تا بعد از آن گامهای بعدی را برداریم.
من به شخصه مطمئن هستم با این ابزارهایی که وجود دارد ما در کوتاهمدت یا میانمدت میتوانیم به یک قانون برسیم چون ماجرا خیلی مسجل است و تا الان هم کوتاهی کردیم که چنین قانونی وضع نکردهایم؛ در این میان شکل ورود به این موضوع مطرح است؛ اینکه طرح باشد، لایحه باشد، در شورایعالی محیطزیست مصوب شود یا دستگاه دیگر؛ که این نیازمند کار پژوهشی سنگین است؛ یکی از ابزارهای قوی ما در این مسیر اعتقادات مذهبی و دستورات مشخص قرآن و سیره پیامبر و کتب مراجع تقلید است که البته در همه ادیان الهی چنین توصیههایی وجود دارد؛ با این حال اجراییشدن این کار نیازمند یک عزم همگانی و همکاری بین بخشی است.