فوتبال یعنی همین!
 

 

رضا بردستانی نویسنده

شماره 8 همیشه دوست‌داشتنی ایران - علی کریمی - ۱۳‌سال قبل و در مصاحبه‌ای جنجالی با هفته‌نامه «تماشاگران» (۲۶شهریورماه ۱۳۸۰) حرف‌هایی زد که هنوز هم تازگی دارد. او در آن مصاحبه از مباحثِ مختلفی سخن به‌میان آورد اما دو جمله او همیشه در یاد‌ها می‌ماند؛ یکی این‌که: «خدا علی دایی را بغل کرده!» و دیگر این‌که: «در فوتبال ایران باید انتظار هرچیزی را داشت!» علی دایی را نخستین‌بار با لباس بانک تجارت به یاد می‌آوریم. 3‌سال بعد علی دایی به یکی از مهره‌های سر‌شناس و همیشه خبرسازِ فوتبال ایران بدل شد. حضور در لیگ ایران، قطر، آلمان و دوباره ایران. حضور در جام‌جهانی و رسیدن به رکورد افسانه‌ای ۱۰۹گل ملی‌‌ همان چیزهایی است که همگان معتقدند رسیدن به برخی رکورد‌ها و افتخارات علی دایی تقریباً غیرممکن است.
این روز‌ها همه‌جا حرف از برکناریِ هنجارشکنانه و غیرمتعارفِ علی دایی از سرمربیگری تیم فوتبالِ پرسپولیس است؛ از سایت‌های معتبر گوگل و یاهو گرفته تا سایت فیفا و کنفدراسیون آسیا، از شبکه‌های پربیننده ماهواره‌ای تا همه رسانه‌های داخلی (اعم از دیداری و نوشتاری) و این یعنی علی دایی همچنان یک «متفاوتِ تمام‌عیار» در این فوتبال است حتی اگر در 7بازی، 2برد، 2تساوی و 3شکست را تجربه کرده باشد، حتی اگر یکی از ضعیف‌ترین نتایج تاریخ باشگاه پرسپولیس را در کارنامه او یادداشت کرده باشند، حتی اگر تمامی پیشکسوتانِ سرخپوشانِ تهرانی منتقد و مخالفِ تمام‌قد او باشند... از همه واکنش‌های دیده و شنیده شده که بگذریم این جمله علی دایی برای خودِ علی دایی، این اسطوره تکرارنشدنی فوتبال ایران بهترین نسخه و شفاف‌ترین راهکار است: «افتخار می‌کنم یک‌بار توسط احمدی‌نژاد و بار دیگر توسطِ وزیر برکنار شدم!» برکناری توسط احمدی‌نژاد را رئیس فدراسیون با ‌هزار اکراه و بعد از گذشتِ چندین ‌سال تأیید کرد شاید برکناری توسط وزیر نیز چند‌ سال دیگر تأیید شود اما نکته در جایگاهی است که علی دایی آن را با سختی، جدیت و پشتکاری مثال‌زدنی به‌دست آورده است.
برکناری مربی‌ای که نتوانسته  توقعاتِ هواداران را برآورده سازد چندان عملِ عجیب و شاقی نیست اما وقتی آن مربی علی دایی بر‌ترین گلزن جهان باشد، کار اندکی پیچیده خواهد شد. در هیچ‌جای دنیا برکناری مربی‌ای که بعد از 7بازی تنها 8امتیاز کسب کرده باشد، تفاضل (2-) گل‌های زده و خورده‌اش را نمایش دهد و سکو‌ها هر لحظه به سمتِ التهاب کشیده شوند حق هر تیمی است، اما وقتی نامِ آن مربی علی دایی باشد حتی واکنش‌ها نیز رنگ و طرحی دیگر به خود می‌گیرند. چه آن روزی که با دستور مستقیم احمدی‌نژاد حکم برکناری علی دایی صادر شد و چه این روز‌ها که او اعتقاد دارد وزیرِ ورزش و جوانان حکم به برکناری‌اش داده همه‌چیز به نفعِ او تمام شده است یعنی در عین حالی که برکناریِ او امری طبیعی می‌نمود اما اتفاقاتی رُخ داده که کفه خوش‌شانسی را به طرف علی دایی سنگین‌تر کرده و این‌‌ همان نکته‌ای است که علی دایی نباید از آن غافل شود.
علی دایی مردی است از جنس فوتبال، دیر یا زود به مستطیل سبز باز خواهد گشت - حال با پرسپولیس یا با هر تیم دیگر - اما آنچه می‌تواند این دو برکناری را به‌عنوان دستاورد ارزشمندی در کوله‌بار تجربیات گرانبهای او جای دهد ادامه مسیر و تغییر برخی رویکرد‌هاست. یک روز قبل از همه این اتفاقات، روزنامه ورزشی «گل» از قول علی دایی چنین تیتر زده بود: «هروقت خودم بخواهم می‌روم!» هر آن کسی که با الفبای فوتبالِ حرفه‌ای آشنا باشد می‌داند این حرف نمی‌تواند ادعای یک مربی بین‌المللی، حرفه‌ای و یک چهره شناخته شده در سطح جهانی باشد. چه علی دایی این حرف یا شبیه به این حرف را زده باشد یا نه باید پذیرفت این جمله چندان با روحیاتی که از او سراغ داریم بیگانه نیست، پس مبنا را بر این می‌گذاریم که این حرف را علی دایی زده است و همین جمله شاید حلقه مفقوده چرخه‌ای باشد که منتهی به آن گونه برخورد با سر‌شناس‌ترین چهره فوتبال ایران شد. علی دایی در بازگشتی دوباره به عرصه مربیگری باید بپذیرد در هر سطحی که قبول مسئولیت می‌کند باید یک حرفه‌ای تمام‌عیار باشد. برخی اوقات خواستنِ حتی علی دایی نیز ملاکِ برخورد‌ها نیست. علی دایی باید بداند فوتبال همین است، بی‌رحم، خشن و غیرقابل پیش‌بینی!
[email protected]

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/6230/فوتبال-یعنی-همین!-