شهروند| زبالهها سالهای سال است که خوشنشین طبیعت شمال شدهاند. ساحل، جنگل و کنار رودخانه هم ندارد. ماجرای میهمانی زبالهها در نوار شمالی از جنگل شروع میشود و تا ساحل ادامه پیدا میکند. زبالهها هر جایی را که پیدا کردهاند، نشستهاند. بازی بدی را با محیطزیست نوار شمالی شروع کردهاند. بازی مرگ طبیعت و خسارات جیرانناپذیر.
روزی پنجهزار و 500 تن زباله در سه استان شمالی کشور تولید میشود. بیش از 90درصد این زبالهها، به صورتی غیراصولی و در شرایط جغرافیایی که پذیرای طلای کثیف نیست، روی هم تلانبار میشوند و اصطلاحا میگویند که دفن شدهاند. زبالههای تلانبار شده، شیرابه خود را راهی رودخانهها، سفرههای آب زیرزمینی و دریا میکنند. همچنین آلودگی خاک به همراه میآورند، اما با این حال در سالهای اخیر اقدامی که بتواند کمی از سنگینی بار زبالهها بر دوش طبیعت شمال بکاهد، اتفاق نیفتاده است.
تبدیل به فاضلاب شدن دو رودخانه زرجوب و گوهررود که از میانه شهر رشت میگذرند، نمونه بارز آخر و عاقبت طبیعت شمال، زیر پای پسماندها شهری، فاضلاب و پسماندهای صنعتی هستند. این دو رودخانه در نزدیکی دره سراوان قرار دارند که مرکز دفن یا به قولی تلانبارشدن زبالههای شهر رشت است. روزی 600 تن زباله شهری درون این دره سرازیر میشود و به گفته معاونت نظارت و پایش اداره محیطزیست گیلان، «در هر ثانیه 20 لیتر شیرابه از این طریق وارد رودخانه زرجوب میشود.» عظیم احدیفر معتقد است که «این دو به کانال فاضلاب تبدیل شدهاند تا رودخانه» و به نظر میرسد در سالهای اخیر این دو کانال به اشتباه نام رودخانه را یدک کشیدهاند.
او درخصوص دلایل خوشنشینی زبالهها در نوار شمالی کشور به «شهروند» میگوید: «براساس آمار شهرداری گیلان روزانه بیش از دوهزار تن زباله در استان تولید میشود کههزار و 300 تن مربوط به شهرها و 700 تن هم زباله روستایی است. برای کاهش دفن زبالهها سهکارخانه کمپوست در رشت، انزلی و رودسر احداثشده که ظرفیت اسمی حدود 700 تنی برای تبدیل زبالهها به کمپوست را دارند. در این میان، چند ماهی میشود که کارخانه رشت به دلیل فرسوده شدن دستگاهها فعالیت چندانی ندارد. تجهیزات مرکز انزلی کامل نشده و کارخانه رودسر هم هیچوقت تکمیل نشد. به این ترتیب وجود این کارخانهها در استان فقط در حد ظرفیت اسمی باقی ماند. بهطور عملی هر روز در استان تنها 100 تن زباله به کمپوست تبدیل شده و باقی زبالهها دفن میشوند.»
احدیفر با تأکید بر اینکه، مراکز دفن زباله، مراکز پرتاب زباله هستند، ادامه میدهد: «در استان 25 مرکز دفن زباله وجود دارد که عمدتا مراکز پرتاب زباله هستند و پسماندهای شهری در آنها دفن نمیشوند. همچون دره سراوان که تنها 20 کیلومتر با رشت فاصله دارد و روزانه پذیرای 600 تن زباله شهر رشت است. زبالهها در این دره رها میشوند، حال آنکه این دره در نزدیکی دو رودخانه زرجوب و گوهررود قرار دارد و شیرابه این 600 تن زباله شهری، به راحتی وارد این دو رودخانهای میشود که از میان شهر رشت میگذرند.»
معاونت نظارت و پایش اداره محیطزیست گیلان، ادامه میدهد: «به دلیل سالها تخلیه زباله در این مرکز در هر ثانیه 20 لیتر شیرابه وارد رودخانههای همجوار میشود. این میزان شیرابه به دلیل بارش باران و فرآیند 20 ساله که تولید شیرآبه بر اثر تخمیر در سطح میانی و عمیق خاک است، تولید میشود. وقتی زمان انباشت زباله طولانی شود، آب تولید میکند، این آب تبخیر نمیشود و در خاک نفوذ میکند، به سفرههای آب زیرزمینی میرسد و وارد رودخانهها میشود. در نمونهگیری که از رودخانه زرجوب بعد از مرکز دفن سراوان انجام شد، برخی شاخصهای آلایندگی 5/2 برابر استانداردها بود و برخی دیگر همچون میزان فسفات بیش از سه برابر استانداردها.»
مراکز دپو و دفن زباله در نزدیکی دریا که نشانی از تلانبار شدن زبالههای شهری در نوار ساحلی است، یکی از معضلات بزرگ شهرهای شمالی است، به گفته احدیفر، «در استان گیلان هشت مرکز دفن پسماند ساحلی وجود دارد که در این میان، مرکز دفن زبالههای شهری آستارا تنها 500 متر با دریا فاصله دارد و مرکز دفن پسماندهای شهری در تالش به دریا چسبیده است.» این در حالیست که باید کمترین فاصله این مراکز از دریا سه کیلومتر باشد حال آنکه این هشت مرکز کمتر از یک تا دو کیلومتر از دریا فاصله دارند.
حریف شهرداری نمیشویم
کارشناس پسماند اداره کل محیطزیست گیلان، درخصوص دلیل بحرانی بودن مشکل زبالهها در شمال کشور میگوید: «در بحث پسماندهای صنعتی، بهداشتی و کشاورزی با بخش خصوصی مواجه هستیم و میتوانیم آنها را وادار کنیم تا مبانی زیستمحیطی را رعایت کنند اما متأسفانه حریف شهرداری نمیشویم. بارها شهرداریها را به دادگاه کشاندهایم اما از دادگاه هم نتیجهای نگرفتهایم.» به اعتقاد او، تنها مایه خوشبختی این است که در یکی دوسال اخیر، فشارهایی را برای تفکیک زباله از مبدا وارد کردهایم تا میزان ورودی زبالهها به مراکز دفن کاهش یابد، همچنین زبالهسوزی تنها راهحل استان، برای برطرف شدن مشکل زبالهها است.
جولان زبالهها در نوار شمالی کشور مختص گیلان نیست و طببیعت مازندران هم از این غول سیاه در امان نمانده است. رودخانهها، جنگلها و سفرههای آب زیرزمینی مازندران نیز بوی شیرآبه گرفتهاند و به گفته فربد فخاری کارشناس مسئول آلودگیهای آب و خاک اداره کل محیطزیست مازندران، «این مشکل به دلیل شرایط جغرافیایی استانهای شمالی بحرانی و حاد است.» دبیر کمیته پسماند محیطزیست مازندران، با اشاره به اینکه این استان حدود سهمیلیون و 150هزار نفر جمعیت دارد اما برای مدیریت زبالهها باید جمعیتی بیش از این را در نظر بگیرد، به «شهروند» میگوید: «در تعطیلات چندمیلیون مسافر وارد استان میشوند، زباله مسافران در استان میماند و مدیریت آن با استان است. با این حال، متأسفانه زبالهها را بهروش سنتی مدیریت میکنیم. بهخاطر شرایط جغرافیایی و ظرفیت گردشگری نمیتوان زبالهها یا به عبارتی پسماند شهری را در استان به شیوه سنتی مدیریت کرد. برخی استانها برای دفن زباله زمین دارند اما ما چنین امکانی نداریم و با این حال 90درصد زبالهها دفن میشوند. با توجه به شرایط جغرافیایی استان مکانیابی خوب نیست. برخی مجوز دارند، برخی ندارند. شرایط جغرافیایی استان طوری است که نمیتوان مکان مناسبی برای دفن زبالهها در نظر گرفت.»
او هم همچون همتای گیلانی خود درخصوص اینکه اگر زبالهها دفن میشوند، چرا آنقدر پسماند شهری در کنار رودخانهها و سواحل شمالی دیده میشود، یادآوری میکند که «در استان 27 مرکز دفن وجود دارند اما وقتی صحبت از دفن میشود، دفن میتواند بهصورت تلانباری باشد، یعنی زبالهها در جایی روی هم انباشته شوند، بدون اینکه زیر خاک مدفون شوند. البته ما بهعنوان محیط زیست، روش مدیریت پسماندها را قبول نداریم. معتقدیم باید به سمت تولید کمتر برویم و مدیریت پسماندها را تغییر دهیم.»
تفکیک زبالههایتر و خشک یکی از راههای کاهش پسماندهای شهری در تمام دنیاست، اما آنچه در مراکز دفن زباله در کشور دیده میشود، عدم تفکیک این زبالهها از یکدیگر است که فخاری در این مورد میگوید: «باید برای تفکیک زباله از مبدا یعنی از خانهها اقدام کنیم. اکنون در مراکز دفن، کار تفکیک به صورت کاملا سنتی و در شرایط غیربهداشتی انجام میشود. زن، مرد و نوجوان در بدترین شرایط و بدون رعایت اصول بهداشتی کار تفکیک زباله را انجام میدهند. این افراد تنها 10 تا 12درصد زبالهها را تفکیک میکنند و در بسیاری موارد زبالهها بدون تفکیک به مراکز دفن منتقل میشوند.» او درخصوص طرح زبالهسوزی، پسماندهای شمالی کشور که گیلانیها معتقدند تنها راهحل مشکل است، هم یادآوری میکند که مازندران برای طرح زبالهسوز هم به دلیل شرایط جغرافیایی برای جانمایی دچار مشکل است و این راهکار هم مشکلی را حل نمیکند.»
در مازندران هم سه مرکز دفن و دپوی زباله در نزدیکی دریا قرار دارد که مجموع مراکز دفن و دپوی زباله را در دو استان شمالی کشور به عدد 11 میرساند. به گفته کارشناس مسئول آلودگیهای آب و خاک اداره کل محیطزیست مازندران، «در استان دو مرکز دپوی زباله نزدیک دریا قرار دارند و یکی از مراکز هم که در ساحل است. مرکز دپوی محمودآباد کنار دریاست و دو مرکز بابلسر و فریدونکنار نزدیک خزر قرار دارند. این مراکز قبلا مرکز دپوی موقت بودند و زباله انباشتهشده در آنها هر روز منتقل میشد اما درحال حاضر با مشکل حمل و دفن زبالهها در آمل مواجه هستیم و زبالهها هر روز منتقل نمیشوند و در این مراکز میمانند. در نشستهایی که با استاندار برگزار شده سعی داریم این مشکل را حل کنیم.» نزدیکی دو مرکز دفن و دپوی زباله در حالیست که اگر مرکز دپو یا دفن زباله 500 متر هم از دریا یا رودخانه فاصله داشته باشد، باز هم شیرابهها به نهرهای کوچک میریزند و از طریق آنها وارد رودخانه شده و درنهایت به دریا ریخته میشوند.
او درخصوص آلودگیهای زیستمحیطی که از طریق این پسماندها وارد روان آبها یا سفرههای آب زیرزمینی مناطق شمالی میشوند میگوید: «در کنار آلودگیهای آب به دلیل انباشت زبالهها و مدیریت غیراصولی، در مناطق جنگلی آلودگی خاک داریم و این آلودگیها به سفرههای آب زیرزمینی نفوذ میکنند. این زبالهها پس از مدتی به عناصر خطرناکی تبدیل میشوند. استاندارد آن برای ورود به منابع آبی 100 تا 200 واحد است و حال آنکه درحال حاضرهزار برابر بیش از استانداردها آلودگیهای پسماند وارد منابع آبی میشود.»
در نظر گرفتن اعتبار برای حل این بحران چندینساله، راهکار فخاری برای گریز از بحران پسماندهای شهری است. «باید مدیریت منطقهای را در استان به اجرا بگذاریم. به این معنا که در مناطقی که استان ظرفیت گردشگری دارد، ورودی در نظر گرفته شود و درآمد آن برای محیطزیست هزینه شود. با توجه به اینکه مازندران منابع طبیعی بسیاری دارد و این منابع هم ملی هستند. مشکلاتی را که مردم استان دارند هم باید ملی دیده شوند و برای چنین معضلاتی اعتبار ملی در نظر گرفته شود.»
تلاشها برای حل مشکل چندساله هنوز نتیجه نداده و زبالهها فعلا خوشنشین آبوهوای پاک نوار شمالی شدهاند. خوشنشینانی که حالا رنگ بحران را به نمایش گذاشتهاند و به تهدیدی جدی برای منابع آب و جنگلهای شمالی کشور تبدیل شدهاند.