سد عقب‌ماندگی
 

 

رضا منصوری  معاون اسبق وزیر علوم

شاخص توسعه‌یافتگی معمولا در تمام دنیا با پارامترهای اقتصادی سنجیده می‌شود. درواقع توسعه‌یافتگی در مفهوم سنتی خود یک پیشرفت اقتصادی است که کشورها را به 3 دسته کشورهای صنعتی و پیشرفته، در آستانه توسعه و کشورهای عقب‌مانده تقسیم می‌کند.
این‌که یک کشور چه مقدار تولید ناخالص ملی دارد، چقدر از تکنولوژی و امکانات روز دنیا در کشور خود استفاده می‌کند و سطح سواد و دانش مردم آن چقدر است در به دست آوردن میزان توسعه‌یافتگی کشورها اهمیت دارد. اما مسأله مهم در مورد این شاخص‌ها که همیشه مطرح شده و کمپانی‌های بزرگ دنیا با چنین معیارهایی همیشه کشورها را تقسیم‌بندی کرده‌اند این است که توجه به چنین شاخص‌هایی که اغلب اقتصادی هستند باعث شده تا همه توجه‌ها به ظاهر ماجرا باشد و به کارهای عمقی کمتر پرداخته شود.
چنین مشکلی باعث شده تا خیلی از کشورها در دنیا از پیشرفت‌های عمیق باز بمانند. نمونه بارز آن هم کشور خودمان است که همیشه با تکیه بر چند موضوعی که شاید به ظاهر پراهمیت باشد خواسته به توسعه‌یافتگی دست پیدا کند.
اگر به تاریخ 800‌سال گذشته کشور خود نگاه کنیم متوجه می‌شویم تلاش‌هایی که در این سال‌ها صورت گرفته ارمغان چندانی برای کشور ما نداشته است. البته به این معنا نیست که ما بخواهیم منکر تمام پیشرفت‌های سال‌های اخیر کشورمان شویم اما یک مقایسه کلی با قرن‌های 4 تا 7 هجری نشان می‌دهد که ما در آن دوران از همه کشورها پیشرفته‌تر بودیم و خیلی از امکاناتی که در ایران وجود داشت در هیچ کشور دیگری نبود.
 ما آن دوران به لحاظ اجتماعی و رفاه جزو برترین‌های دنیا بودیم اما امروز از شکوه و پیشرفتی که آن سال‌ها داشتیم اثری نمانده است و این نشان می‌دهد که ما در این 800‌ سال مسیر را اشتباه آمده‌ایم. مسیری که باید به‌طور جدی بررسی شود تا متوجه شویم علت توقف و در جا زدن ما طی این سال‌ها چه بوده است چه اتفاقی باعث شد که ما در زمانی به این فکر کنیم که داشتن راه‌آهن و برخی ظواهر می‌تواند از ما یک کشور پیشرفته بسازد؟ نه این‌که داشتن راه‌آهن اتفاق کم‌اهمیتی باشد اما دلیل کافی برای این‌که بخواهیم با چنین ظاهر‌سازی‌هایی خودمان را به زور در گروه کشورهای پیشرفته قرار دهیم نبوده است. این اتفاق نه‌تنها در گذشته که حتی بعد از آن هم باز ما را گرفتار کرده است. هر رئیس‌جمهوری تنها با تکیه بر ظواهر، خواسته از ایران کشوری پیشرفته بسازد. همیشه مقایسه کشورمان با غرب و پیشرفت‌های آنها باعث به وجود آمدن کج‌اندیشی‌هایی شده که ما را از حرکت‌های رو به پیشرفت باز داشته است. البته مسائل دیگری هم مانع پیشرفت کردن ایران در این سال‌ها بوده است. مثلا این‌که ما خیال می‌کنیم، می‌توانیم در یک دوره کوتاه به پیشرفت‌های بزرگ دست پیدا کنیم. ما تصور می‌کنیم هر چقدر مقالات بیشتری درباره علم نانو چاپ کنیم قطعا می‌توانیم در این زمینه پیشرفت کنیم. اگرچه که چاپ مقاله و انجام کارهای نظری می‌تواند مقدمه‌ای برای پیشرفت باشد اما لزوما به معنای پیشرفت صددرصد نیست و اینها حرکت‌های کوچکی برای پیشرفت محسوب می‌شود. ما اگر همین امروز هم شروع کنیم و به‌طور جدی بتوانیم خیلی از مسائل را حل کنیم شاید بتوانیم تا 40‌سال آینده به توسعه واقعی برسیم. خوش‌بینی‌های کاذب و اشتباهاتی که دولت‌ها در این سال‌ها انجام داده‌اند باعث درجا زدن کشور ما شده است. همه دولت‌ها وعده‌های 4 ساله می‌دهند و به مردم قول می‌دهند در دوران خود ایران را به درجه‌های بالایی از پیشرفت برسانند. در صورتی که ما باید رو به عقلانیت بیاوریم و از پرداختن به خیال خام و شعارهای گول زننده پرهیز کنیم. ما باید به این مسأله به صورت جدی بپردازیم که چرا در این 800‌سال تا این حد عقب مانده‌ایم. چرا توانستیم در یک دوران طلایی خوارزمی و ابوعلی‌سینا داشته باشیم اما اندیشمندان و دانشمندان ما روز به روز کمتر شدند و اگر هم هستند ایران را برای ماندن انتخاب نمی‌کنند. وضع کنونی کشور ما نوید گذر از این مشکلات را حتی تا 50‌ سال آینده نمی‌دهد و ما باید فکری عمیق برای این مشکلات کنیم و همه چیز را سطحی نگاه نکنیم.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/5746/سد-عقب‌ماندگی-