محمد بسته نگار فعال سیاسی
در توسعهیافتگی و عدم توسعهیافتگی و وجود نارساییهایی که هر کشور با آن مواجه است، موارد بسیاری دخیل هستند.
مواردی که هر کدام در جایگاه خود میتوانند منشأ اثر باشند و تاثیرات بسیاری را در تمامی وجوه بر جامعه برجا گذارند. هرچند درخصوص مسأله توسعه یا نارساییهایی که کشور با آن روبهرو است، همواره به صورت انتزاعی بحث شده، اما این مورد، ازجمله مواردی است که باید با دقت به آن پرداخت و چنانچه با دقت مورد بررسی قرار گیرد، میتواند تأثیر بسزایی در کشور برجا نهد. از سویی دیگر امری چون توسعهیافتگی را باید از وجوه گوناگون مورد بررسی قرار داد و بر این امر تأکید کرد که توسعه سیاسی در کنار توسعه اقتصادی معنا پیدا میکند. این درحالی است که همواره تنها به یکی از آنها توجه شده است و بسیاری از کشورهای منطقه مانند مصر، لیبی، سوریه و... نیز چنین وضعیتی داشتند و همچنان که دیدیم نتوانستند توسعه سیاسی خود را در کنار توسعه اقتصادیشان پیش برند و از این رو مشکلات گسترده گریبان آنها را گرفت.
از سوی دیگر توسعه در وجه اقتصادی و سیاسی آن، محصول وضع اجتماعی است و در حقیقت تمامی موارد به صورت زنجیروار به یکدیگر مرتبط هستند. در یک بستر مناسب، نارساییهای اجتماعی امکان حلوفصل شدن پیدا میکنند و همین امر نیز عاملی میشود تا کشور در راستای توسعه گام بردارد. در چنین فضایی تمامی افراد جامعه مشارکت میکنند و این مشارکت صرف نظر از عقیده، زبان، قومیت و... معنا مییابد. با مشارکت مردم، شوراها، انجمنها و سازمانهای مردم نهاد فعالیت خود را گسترش میدهند و به این ترتیب فرآیند دموکراسی نیز با قدرت عملیاتی میشود.
یکی دیگر از مواردی که با نارسایی در کشور روبهرو است و همچنین ازجمله اصلیترین لوازم توسعه نیز به حساب میآید، آزادی بیان و اندیشه است. این امر آنطور که باید و شاید هرگز مورد توجه قرار نگرفته و از این رو ما همواره با ضعف در این راستا مواجه بودهایم.
توجه به استقلال و تمامیت ارضی، عدالت و امنیت نیز ازجمله دیگر ملزومات توسعه به شمار میروند که باید بر آنها تأکید کرد. اما توجه به عقلانیت و استفاده از افراد توانا در به دست گرفتن امور کشور، موردی است که ما با ضعف بسیاری در آن مواجه هستیم و همین مورد نیز عاملی شده تا فرآیند توسعه در کشور ما نتواند شکل اصلی و درست خود را حفظ کند و از سویی بسیاری از نیروهای مولد و کارآمد کشور نیز کارآیی و بازدهی لازم را نداشته باشند و به دلایل بعضا اشتباه حتی از فعالیت
باز بمانند.
از این رو توسعه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در کنار یکدیگر، تنها عاملی است که میتواند کشور را به سمت پیشرفت سوق دهد و توسعهیافتگی را برای کشور به ارمغان آورد، در غیر این صورت نمیتوان از سد موانع موجود گذشت، نارساییها را رفع و به سمت توسعه پایدار حرکت کرد.