روایت حسین راغفر از بیداد شکاف طبقاتی در جامعه ایرانی
 
ایران، سائوپائولو می‌شود
 
«سائوپولو» جامعه ای است که یک گروه ثروتمند در آن در مناطق خصوصی و امکانات بسیار زندگی می کنند و گروه دیگر درفقر به حال خود رها شده اند
 

شهروند| نابرابری‌های اقتصادی در جامعه ایرانی که از آن با عنوان شکاف طبقاتی یاد می‌شود، مرز شکاف را هم پشت سر گذاشته، به گفته کارشناسان اقتصادی، جامعه ایرانی طبقه متوسط را از دست داده و به دو مرز دارا و ندار تقسیم شده است. مرزی که حسین راغفر، کارشناس اقتصادی از آن با عنوان جامعه سائوپائولویی یاد می‌کند و معتقد است که جامعه به سوی سائوپولو شدن می‌رود «قریب به 10‌سال است که می‌گویم جامعه ما با رویکردهایی که در آن وجود دارد به سوی «سائوپولو شدن» می‌رود؛ «سائوپولو» جامعه‌ای‌ است که گروه خیلی ثروتمندی در آن وجود داشته که در مناطق خصوصی با امکانات فراوان زندگی می‌کنند و بقیه جامعه هم دوزخیان زمین هستند و به حال خود رها شده‌اند.»
او در نشست تخصصی «نقش استعمار و سرمایه‌داری در پدیده اعتیاد» به نابرابری‌های اقتصادی در کشور اشاره کرد و گفت:  «امروزه نابرابری به یکی از ویژگی‌های بارز جامعه ما تبدیل شده است و این امر زمانی بهتر مشخص می‌شود که ارزش‌های مسلط جامعه در دهه 60 را با امروز مقایسه می‌کنیم و تفاوت‌های زیادی را می‌بینیم. در چنین شرایطی باید بررسی کرد که این تفاوت‌‍‌ها از کجا می‌آیند؟»
او با بیان آن‌که باید همواره تحولات را در سه سطح دنبال کنیم و تمامی اصلاحات پیشنهادی نیز باید در این سه سطح صورت پذیرد، به تشریح این سه سطح پرداخت و گفت: «سطح اول سطح «خرد تحلیل» است که در آن با فرد سر و کار داریم. سطح دوم «میانه» بوده که با نهادها در ارتباط است. سطح سوم نیز سطح «کلان» بوده که در آن عمدتا با ساختارها سروکار داریم؛ بنابراین فرد در ساختارهای نهادی و همین‌طور ساختارهای کلان جامعه نقش می‌گیرد و سپس جایگاه خود را می‌یابد.»
این اقتصاددان درخصوص منشاء این نابرابری‌ها هم یادآوری کرد:  «نکته مهم آن است که نابرابری‌های «اقتصادی،  اجتماعی» عمدتا محصول نظام‌های اجتماعی و منشاء بسیاری از نابسامانی‌های اجتماعی هستند؛ درواقع به‌طور طبیعی برخی از کسانی که در رده‌های بالای قدرت قرار دارند، تصمیماتی می‌گیرند که همیشه به نفع خودشان تمام می‌شود و به این ترتیب همواره شاهد یک نوع طبقه‌بندی نظام‌مند که محصول تصمیمات کلان در سطوح بالایی سیاسی است، هستیم. البته این خاص جامعه ایرانی نبوده بلکه عمدتا همه جوامع اینگونه هستند؛ اما در بعضی جوامع نهادهای کنترل‌کننده قدرت وجود دارد و نقش قدرت را در توزیع نامتناسب ثروت و فرصت‌ها در جامعه اصلاح می‌کند.»
او در ادامه در‌باره مکانیزم‌های تولید نابرابری هم گفت:  «نابرابری‌ و اشکال مختلف آن مانند نابرابری در دسترسی به فرصت‌های آموزشی، دسترسی به مناصب قدرت، نابرابری‌های جنسیتی، قومی و اقتصادی همه سازوکارهای درونی خودشان را دارند و کار می‌کنند و در تعامل دایمی با اشکال دیگر نابرابری و قدرت هستند و خودِ این نابرابری‌ها می‌توانند مولد نابرابری‌های بیشتر شوند.»
به گزارش ایسنا، این اقتصاددان در مورد نقش نظام آموزشی در تولید نابرابری هم ادامه داد:  «یکی از ابزارهای نابرابری مدارس هستند. یعنی نظام آموزشی یکی از اصلی‌ترین نهادهای رسمی است که خود، باعث تولید نابرابری می‌شود. «نظام آموزش» در هر کشوری یکی از ابزارهای تأمین عدالت و یا بی‌عدالتی محسوب می‌شود. به همین دلیل در بسیاری از کشورهای اروپایی به علت آن‌که دو حوزه آموزش‌‌و‌پرورش و سلامت از اصلی‌ترین مولفه‌های تشکیل سرمایه‌های انسانی محسوب می‌شوند، بیشترین سرمایه‌گذاری برای آنها انجام می‌گیرد.»
این اقتصاددان به تشریح بیشتر کارکرد «نظام آموزشی» پرداخت و گفت: «کودکی چون فقیر بوده، چون مدرسه خوب نرفته، تغذیه مناسب نداشته، نتوانسته خوب رشد کند؛ به این ترتیب این کودک وقتی بزرگ شود، اگر هم صاحب شغلی باشد، شغلی با درآمد نازل خواهد داشت، بنابراین فرزندان او نیز فقیر خواهند شد و همین دور به صورت نسلی از یک نسل به نسل دیگر منتقل خواهد شد و نابرابری‌ها حفظ و گسترش پیدا خواهند کرد.»
او در ادامه با طرح این سوال که نتیجه عملکرد نظام آموزشی چیست؟ گفت: «نظام آموزشی فقط کارکردش این نیست که مردم آموزش بگیرند یا مهارتی بیاموزند بلکه این‌که از «کجا» هم آموزش می‌گیرند خود حایز اهمیت است. به همین دلیل یک قدرت نمادین به دانش‌آموز نیز می‌دهد که در آینده شغلی او هم تأثیر دارد.»
راغفر همچنین نظام اقتصادی ایران را سرمایه‌داری رفاقتی خواند و گفت: «در اقتصاد ایران نابرابری در دسترسی به اعتبارات بانکی وجود دارد؛ تسهیلات بانکی به کسانی تعلق می‌گیرد که به نوعی به طبقات بالایی قدرت اتصال داشته باشند. علاوه برآن در توزیع این نابرابری نیز انحصار وجود دارد. در این بین مهم‌ترین موضوع نیز آن است که نظام قیمت، دستکاری شده و از طریق بالا و پایین رفتن قیمت‌ها، پول زیادی انحصارا فقط به جیب یک یا چند نفر خاص می‌رود.»
این اقتصاددان در ادامه عنوان کرد:  «ما مخالف بازار نیستیم. بازار یک سازوکار توزیعی است. سازوکاری است که در برخی مواقع موثر است و باید قلمرو آن  شناخته شود اما سیاست‌های نئولیبرالیسم بازار را به تمامی سطوح و منافذ زندگی و حیات بشری رسوخ داده و در آن همه چیز قابل خرید و فروش است.»
او در ادامه با طرح این سوال که چرا گسترش بازار به همه حوزه‌های بشر اشکال دارد؟ اظهار کرد: «این مسأله در مرحله نخست موجب نابرابری تولید می‌شود. یعنی شخصی که پولدار است همه چیز را می‌تواند با پول بخرد. برای همین اهمیت پولداری هر روز بیشتر شده و مهم‌تر آن‌که باعث شکل‌‌گیری فساد می‌شود.»
مواد مخدر به صورت استعماری در کشور فعال شده
در ادامه این نشست که به بررسی نقش استعمار و سرمایه‌داری در پدیده اعتیاد اختصاص داشت، شارمین میمندی‌نژاد، موسس جمعیت امام علی(ع) با اشاره به این‌که سرمایه‌داری و بازار آزاد مفاهیمی هستند که «نولیبرالیسم» آنها را به فاجعه کشیده است، گفت:  «ما با این رویکرد مفهوم انسان را هم دچار چالش کرده‌ایم. درواقع با مفاهیمی مانند کارآفرینی، خصوصی‌‌سازی، نخبه‌گرایی و غیره فریب خورده‌ایم، این درحالیست که برخی اقتصاددانان به ما می‌گویند تبعیض طبقاتی امری ذاتی و طبیعی است که باید باشد. فرق انسان با حیوان هم در اینجاست که انسان باید منابع را مسخر و مدیریت کند، این توانایی را هم دارد. از سوی دیگر، رقابت نیز امری ذاتی تلقی شده که لذت‌آفرین است؛ پس گرسنگی باید باشد. عده‌ای که فقط ظاهر انسانی دارند، باید گرسنه بمانند. این امری ذاتی است و نمی‌توان آن را تغییر داد.»
او در مورد نقش پدیده استعمار و کشورهای استعمارگر در گسترش اعتیاد هم ادامه داد:  «کشور استعمارگر زمانی که به کشوری دیگر وارد می‌شود و همه منابع آن را غارت می‌کند، گویی اخلاق و فلسفه آن را هم غارت و فساد را جایگزین آن می‌کند. برای آن‌که آن جامعه را در همین وضع نگه‌ دارد، با نشئگی و خماری، آن را به یک جامعه طبقاتی تبدیل کرده است.
موسس جمعیت امام علی(ع) در مورد وضع مواد مخدر در ایران هم گفت:  «مواد مخدر به صورت استعماری در کشور فعال شده است.» او درخصوص نحوه این فرآیند یادآوری کرد که «ابتدا این مواد وارد کشور می‌شوند و شروع به جذب افراد به خرید مواد مخدر می‌کنند. بعد از مدتی کار به جایی می‌رسد که ملت خودشان تقاضای مواد مخدر می‌کنند. این نقطه جایی است که ما را مستعمره مواد می‌سازد؛ درحال حاضر کار به جایی رسیده که حتی توجیه ژنتیکی هم برای آن ساخته‌اند و مدعی آن می‌شوند که گرایش به مواد مخدر ژنتیکی است و نمی‌توان برای آن کاری کرد.»
میمندی‌نژاد درباره وضع برخورد با معتادان در کشور هم گفت:  «می‌توان به معتاد هم به شکل مجرم نگاه کرد، هم بیمار، اما این روزها تمایل به این است که معتاد به شکل بیمار دیده شود؛ زیرا سرمایه عظیمی در آن خوابیده است که برای بعضی سود دارد.»

 


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/55295/ایران،-سائوپائولو-می‌شود