مریم حسینینیا کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی
«انسانها عمدتا براساس درستي ايدهها به آن عمل نميكنند، بلكه عمل آنها براساس منافع شخصيشان است. ايدهها ممكن است به كنشهاي ما شكل دهد اما اين منافع و علايق اجتماعي هستند كه تعيين ميكنند كدام ايده را بپذيريم. منافع اجتماعي نیز براساس موقعيت و پايگاه اجتماعي (طبقه اجتماعي) مشخص ميشود. در پی آن با تغيير در شرايط اجتماعي، ديدگاههاي افراد نیز تغيير ميكند. بر این اساس پیروان این مکتب معتقدند منافع افراد تعيينكننده موضع آنهاست و رفتار آنها براساس منافعشان شكل ميگيرد. نظريهها ـ ابزارهای مفهومی و منطقیای که برای توصیف و تبیین رخدادهای اجتماعی و غیراجتماعی به کار میروند ـ زماني ميتوانند منشأ تغيير و عمل شوند كه با منافع افراد سازگار باشند، به عبارت ديگر تغيير به نفعشان باشد. اما نظريه نميتواند شرايط زيرساختي مساعد تغيير يا علاقهمندي به آن را ايجاد كند اما ميتواند به افراد اين آگاهي را بدهد كه نارضايتيهاشان منشأ اجتماعي دارد و به دركشان از خود و جامعه جنبه سياسي بدهد. اگرچه اين انسانها هستند كه تغيير را بهوجود ميآورند اما اين امر صرفا زماني رخ ميدهد كه نفع شخصي كه آن هم به نوبه خود وابسته به شرايط زيربنايي اجتماعي و نابرابري است آنها را وادار به اين كار كرده باشد» * خط اول ذکر این روزهایم شده. ذکر تسکیندهندهای است اما تمام مدت در حین تکرار کردنش در گیرودار این مسئلهام که منافع شخصی کدام گروه تأمین میشود اگر دایره ممنوعیتهای اعمال شده برای زنان روزبهروز افزایش یابد؟ علایق اجتماعی چهکسی منوط به ممنوعیت ورود خانمها در اماکن عمومی است؟ چرا فکر نمیکنند که اگر علایق شما در منع است، منافع ما در مقابله است؟ چرا در منافعتان و علایقتان جایی برای ما نیست؟ چرا تغییر را به نفع خودتان میخواهید؟ چرا مواردی را که با ذائقهتان همخوانی ندارد به نام ما و مثلاً در راستای تکریم ما، حفاظت از کرامت ما، بهترین هدیه به ما و... رد میکنید و اندکی هم خاطر مبارکتان را مکدر نمیکنید که از خود ما بپرسید که آیا واقعاً همینگونه است؟ من، بهعنوان یکی از کسانی که علایقش با منافع شما قرابت چندانی ندارد دعوتتان میکنم تا سطور بالا را بهتر بخوانید و سپس نگاهی به آمار و اخبار منتشر شده در حوزه زنان داشته باشید. ببینید که تفکیک، خطکشیهای شخصی، حذف کردن صورتمسأله، تغییر نام مطالعات زنان به مدیریت خانواده برای اجتناب از توجه مبسوط به زنان علاج درد نیست و این بایدونبایدها گرهای از مشکلات این قشر باز نمیکند بلکه تنها ادامه مسیر را با سختی و دشواری قرین میسازد. اگرچه این نکته هم در خاطرم حک شده که دیروز علایق شما در آن بود که بر تن مجرم لباس زنانه کنید، امروز منع از حضور روی سن. از علاقه فردایتان هراس دارم!
*سیدمن، استیون (1391) كشاكش آرا در جامعهشناسي، ترجمههادی جلیلی، نشر نی