شاهین یاسمی روزنامهنگار
در هر جامعهای کسانی هستند که به انجام کارهای متهورانه و مخاطرهآمیز علاقه وافر دارند. برخی از این افراد با اقدام به مسافرتهای ماجراجویانه به این نیاز درونی خود پاسخ میدهند. چنین گردشگرانی میخواهند از راههای جدید یا غیرعادی، مهارتها و تواناییهای جسمی خود را در مواجهه با سختیها و دشواریها بیازمایند؛ بنابراین نوعی از گردشگری برای آنان لذتبخش و جذاب است که توأم با هیجان بیشتر باشد. درواقع اینگونه سفرها حس کنجکاوی خطرپذیری و قوای جسمانی انسانها را مورد آزمایش قرار ميدهد.
ایران به دلیل برخورداری از تقریباً همه انواع شرایط اقلیمی و طبیعی (کوهستانهای سربهفلککشیده، رودخانههای خروشان، جنگلهای انبوه در شمال کشور، غارها و آبشارها) از تواناییهای مناسبی در این زمینه برخوردار است. گردشگري ماجراجويانه كه بسياري آن را شاخهاي از گردشگري ورزشي ميدانند مورد توجه قشر جوان گردشگر است. شناخت بازار گردشگري ماجراجويانه در يك منطقه جذابيت آن منطقه را چندبرابر ميكند. البته شناخته شدن يك منطقه بهعنوان قطب گردشگري ماجراجويانه نيز نياز به برنامهريزي توسعه محصولات متنوع و بازاريابي براي آن محصولات دارد. در مورد دلايل اهميت گردشگري ماجراجويانه بايد گفت كه اين شاخه جزو گردشگري ورزشي محسوب ميشود و ورزش در هر حال از محبوبيت خاصي برخوردار است. درحال حاضر از هر 10 برنامه تلويزيوني در آمريكا، اروپا و استراليا، 6 برنامه محتواي ورزشي دارد و اين محبوبيت همچنان رو به افزايش است. ضمن اينكه يك گردشگر ماجراجو حتما با دوستان يا اعضاي خانواده خود سفر ميكند و گروه مشتريان خيلي زود تكميل ميشود. آب و هوا و طبيعت ايران ميتواند موقعيت منحصربه فردي را براي گردشگري ماجراجويانه در كشور فراهم كند. گردشگران ماجراجو به دنبال تجربه خطر و ريسك هستند و تقاضا نيز براي محصولات بازار علايق خاص ماجراجويانه در سطح كشوري و جهاني روبه افزايش است. اين شاخه از گردشگري علايق خاص كه در ايران تقريبا ناشناخته و مغفول مانده است دهها زيرشاخه دارد كه به دليل شرايط طبيعي ايران، همه آنها امكان ايجاد و توسعه در كشور را دارند و در اين گزارش به آنها اشاره میشود.
كوهنوردي، غارنوردي، سنگنوردي و يخنوردي
قلههاي مرتفع كوهستاني ايران به ويژه قلههاي زاگرس مركزي در شمار 100 قله مرتفع جهان قرار داشته و نيز قله دماوند بلندترين قله نيمكره غربي، از حدفاصل همين قله تا لبه شرقي آسيا در كشور چين است. در هيچكدام از قارههاي آفريقا، آمريكايشمالي و جنوبي و اروپا قلهاي به ارتفاع دماوند وجود ندارد. در زاگرس مركزي نيز قلههايي به ارتفاع بيش از 4هزار متر و موقعيت طبيعي كمنظير امكان مناسبي را براي كوهنوردي عرضه ميكنند. قلههاي آتشفشاني سهند و سبلان با كاسههاي درياچهاي، قلههاي مرتفع البرز مركزي با تنوع زيستي و غناي طبيعي، علمكوه در الموت قزوين با 3 زبانه يخچال دایمي، همچنين قله شيركوه يزد و تفتان سيستانوبلوچستان با گستره وسيع بياباني در مقابلشان از جاذبههاي كوهنوردي ايران محسوب ميشوند. در ايران همچنين نزديك به 100 غار بزرگ وجود دارد كه قابليت جذب سرمايهگذاري گردشگري را دارد. برخي از اين غارها نظير عليصدر (بزرگترين غار آبي جهان) و كتلهخور شهرت جهاني دارند كه البته گفته ميشود غارهاي بيشتري با انتهاي نامعلوم در لرستان، چهارمحال و بختياري و كهگيلويه و بويراحمد وجود دارند. نبايد از نظر دور داشت كه وجود يك غار بزرگ و جذاب در هر چشمانداز طبيعي ميتواند موقعيت سياحتي آن را تا حد يك جاذبه بينالمللي ارتقا دهد. در اين بين اين امكان در اين نوع گردشگري خاص وجود دارد كه ديدار از جاذبههاي ديگر گردشگري ايران با آن تركيب شود. براي نمونه صعودكنندگان به كليمانجاروي ايران (شيركوه يزد) امكان بازديد از معماري منحصربهفرد يزد را دارند. همچنين كوهنوردان مناطق سبلان (اردبيل) و زاگرس مركزي امكان بازديد از كوچ و زندگي عشاير و استفاده از چشمههاي آب گرم منطقه را دارند.
اسكي، اسنوبورد، برفنوردي و بازيهاي برفي
اگرچه ايران در منطقه گرم و خشك واقع شده اما براساس شاخص اقليمي ساخت پيستهاي اسكي، در سراسر زاگرس و بخشهاي زيادي از البرز امكان ايجاد پيستهاي اسكي و فضاهاي بازيهاي برفي وجود دارد. در اين ميان مناطق زاگرس مركزي، فارس مرتفع، كهگيلويه و بويراحمد و چهار محال و بختياري با توجه به برخورداري از ارتفاع بيش از 2هزار متر كه فصل ماندگاري برف در برخي از مناطق آنها تا بيش از 8 ماه طول ميكشد مطلوبترين زمينه را براي گسترش ورزشهاي زمستاني فراهم ميكند. غناي محيط طبيعي، چشماندازهاي زيباي جغرافيايي و نيز جاذبههاي مردمشناسي منطقه موجب ميشود كه حتي بتوان اين نقطه را از نظر توانمنديهاي بالقوه يكي از ايدهآلترين مناطق طبيعي جهان براي گسترش بازيهاي زمستاني به شمار آورد. گفتني است در صورت گسترش پيستهاي اسكي و امكانات اقامتي در اين منطقه، قطعا مجموعه سياحتي آن پايينترين ورزشگاه زمستاني جهان در عرض جغرافيايي كره زمين خواهد بود كه اين امر گذشته از شهرت، امكان برنامهريزي موثر براي جذب طبيعتگرد از شيخنشينهاي حاشيه خليج فارس را فراهم خواهد كرد. اين مجموعهها ميتوانند ميزبان اسكي كوهستان، هلياسكي، اسكي وحشي، اسنوبورد وحشي، سورتمهراني، برفنوردي، موتوربرفسواري و سورتمهراني و جشنواره تنديسهاي برفي باشند. درحال حاضر در ايران فقط 16 پيست اسكي وجود دارد كه از ميان آنها 3 مجموعه داراي امكانات اقامتي، 5 مجموعه فقط داراي رستوران و بقيه از حداقل امكانات محروم هستند، از اين بين، پيستهاي آبعلي، شمشك و ديزين در استان تهران قابليت پذيرايي از گردشگران خارجي را دارند.
سفر در مسيرهاي بدون جاده،
دوچرخهسواري، موتورسواري
اين شاخه از گردشگري ماجراجويانه هم كاملا وابسته به ويژگيهاي اقليمي و چشماندازهاي طبيعي است. وجود دامنهها، جنگل، سواحل و كوير در ايران امكان برگزاري تورهاي عنوانشده را در بهترين كيفيت دست ميدهد. سفر در مسيرهاي بدون جاده در مناطق كويري و همچنين عبور از زاگرس مرتفع و دوچرخهسواري كوهستان در مناطق جواهرده، توچال، دماوند، ديلمان و... از امكانات اين نوع گردشگري در ايران است. موتورسواري كوهستان و گردش با موتور نيز مانند دوچرخهسواري مسيرهاي بسياري در ايران دارد.
كايتسواري، چتربازي، پاراگلايدرسواري و بالنسواري
اگرچه از نظر موقعيت اقليمي امكان برگزاري تمام اين بازيها در ايران وجود دارد اما امكانات مناسب بعضي از اين بازيها نظير پاراگلايدرسواري در مناطق مختلف ايجاد نشده است. سرمايهگذاران در اين بازيها با جذب گردشگران داخلي امكان توسعه امكانات خود را مييابند و به اين ترتيب ميتوانند به شهرت امكانات خود در خارج كشور نيز اميدوار باشند. باشگاهها و مناطق اطراف تهران، جزيره كيش و پايگاه شكاري انديمشك ميتواند براي ميزباني اين بازيها در نظر گرفته شود ضمن اينكه امكان بالنسواري در همه گستره طبيعي ايران وجود دارد اما تاكنون تجهيزات آن توسط هيچ گروه يا موسسهاي ارایه نشده است.
بازيهاي آبي، انواع اسكي و قايقسواري و غواصی
تقريبا همه مناطق گردشگري دنيا كه به پهنههاي آبي متصل هستند از امكان برگزاري بازيهاي آبي استفاده ميكنند. ايران با وجود قرار گرفتن در منطقهاي خشك، در شمال و جنوب سواحلي دارد كه ميتوانند به قطبهاي بينالمللي بازيها و ورزشهاي آبي ساحلي تبديل شوند. علاوه بر اين دو ساحل، درياچههاي بزرگ و متعدد طبيعي مانند اروميه، گهر، پريشان و... و درياچههاي پشت سدها نيز از چنين قابليتي برخوردارند. البته درياچهها و رودخانهها و سرمايهگذاري در سواحل آنها از سوي عواملي چون آلودگي و ورود پساب صنعتي و خانگي و همچنين تخريب چشماندازها روبهرو هستند. درعينحال امكان برگزاري بازيها و ورزشهايي مانند اسكي روي آب، كاياك و كانوسواري، قايقسواري موتوري و بادباني، اسكي روي آب با چتر، پرواز با چتر با قايق موتوري، جت اسكي، قايقسواري در رودخانه وحشي، غواصي در شب در غارهاي آبي و تماشاي ماهيها در عمق، در سواحل، درياچهها و رودخانههاي ايران براي جذب گردشگر وجود دارد.
اتومبيلرانی
از زماني كه شهرت اتومبيلرانی با اتومبيلهاي دوديفرانسيل در صحراهای دوبي به گوش ايرانيان رسيد سالها گذشته است. اما بايد گفت كه پس از گذشت اين سالها هنوز هيچ تور مناسبي با زمينه اتومبيلرانی در ايران طراحي نشده است. اين درحالي است كه در ايران در زماني كمتر از 2 ساعت فاصله بين جنگل و كوير را ميتوان طي كرد و اين ميتواند جذابيت بسياري براي اتومبيلرانی ماجراجويانه داشته باشد. برگزاري راليهاي متعدد در برف و كوير و كوهستان در سطح وسيعتر از آنچه هست، برگزاری برنامههای سواری با اتومبيلهای دوديفرانسيل در مسيرهايی همچون ريگ جن، صعود به درفك، يخمراد به طالقان و ارتفاعات لار و همچنين برگزاری برنامههای اتومبيلرانی كارتينگ ميتواند امكان جذب گردشگر ماجراجو را فراهم كند.
شكار و ماهيگيري
در ميان علاقهمندان به برنامههاي خاص گردشگري، ماهيگيران وفادارترين گروه به برنامههاي مورد علاقه خود هستند. البته اين گروه هم خود به چند دسته تقسيم ميشوند و ماهيگيران درياچه، دريا، رودخانههاي آرام و خروشان، علايق متفاوت دارند، اما به هرحال مشتريان دایمي هستند. در ايران در50 درياچه و تالاب داخلي و نيز تمامي رودخانههاي كشور ماهيگيري صورت ميگيرد. البته به اينها ميتوان امكان راهاندازي سايت ماهيگيري در درياچههاي پشت سدها و رهاسازي ماهي در اين درياچهها را اضافه كرد. در مورد ماهيگيري در ايران نكته مهم اين است كه در نزديكي بيشتر شهرهاي بزرگ كشور، بهخصوص تهران، امكان ماهيگيري وجود دارد.
رفتينگ يا قايقراني
رفتينگ يا به قولي قايقراني در آبهاي خروشان يكي از رشتههاي جذاب و مفرح گردشگري ماجراجويانه يا علايق خاص است كه البته ميتواند در كشور ما نيز مورد توجه گردشگران داخلي و خارجي قرار بگيرد. «رفت» در زبان انگليسي به معناي كلك يا همان قايق چوبي است كه از وصل كردن چند تنه درخت به يكديگر با استفاده از طناب درست ميشود. رفتينگ نيز به معناي كلكسواري در آبهاي خروشان است. اين شاخه از ورزش قايقراني كه اين روزها بيشتر زيرمجموعه گردشگري محسوب ميشود از دهه70 ميلادي فراگير شده است گرچه قدمت آن به چندهزارسال پيش بازميگردد. اين گزارش نگاهي دارد به داشتههاي ايران براي توسعه اين شاخه از گردشگري ماجراجويانه. حدود 30سال پيش بود كه قايقهاي بادي ساخته شدند؛ قايقهايي كه به مرور پيشرفت كردند تا از دهه90 ميلادي وارد عرصه ورزش و گردشگري شوند. آنهايي كه طرفدار هيجان و كشف رودهاي وحشي و مناظر ناشناخته بودند قايقهاي بادي خود را برداشتند و عازم كشورهايي شدند كه رودخانههاي پرآب و البته ناشناخته داشتند. مقصد براي اين كار بسيار بود. اروپا، آمريكا، كانادا، نيوزیلند، نپال، آرژانتين، شيلي و بسياري از كشورهاي ديگر به مرور توسط قايقرانان درنورديده ميشدند تا رودهاي اين كشورها زير بدنه نرم و لاستيكي قايقهاي آنها قرار بگيرند؛ كشورهايي كه سفر كردن به آنها راحت بود و البته دسترسي به رودها هم آسان. اما كشور نپال بهعنوان يكي از اصليترين مقاصد قايقرانان مورد توجه قرار گرفت. شايد دليل آن هم وجود رشتهكوههاي تبت بود كه با وجود كوههاي پربرف، جاري شدن رودهاي خروشان انتظار ميرفت. شما هر بار كه به نپال برويد قايقراناني از اروپا را ميبينيد. بهدليل استقبال زياد آنها الان نپال يكي از مراكز پرورش مربي رفتينگ است. از30سال پيش هربار كه گروههاي اروپايي براي رفتينگ به نپال ميرفتند از كودكان نپالي براي باربري كمك ميگرفتند كه به همين علت و به مرور زمان اين كودكان نيز با قايقراني در آبهاي خروشان آشنا شدند و حالا تجربه و مهارت بالايي در اين رشته دارند. اين مهارت و تجربه مورد نظر موجب شده است تا امروز شركتهاي معتبر توليد تجهيزات قايقراني بهعنوان حامي آنها لوازم موردنظر اين رشته را در اختيار نپاليها قرار دهند. حضور قايقرانان و ماجراجويان اروپايي مزيتهاي بسيار ديگري نيز براي نپاليها و روستانشينان حاشيه رودها داشته است. الان بسياري از اين روستانشينان راهنماي حرفهاي رودخانهها هستند و هيچوقت سال بيكار نميمانند. آنها در فصلهايي كه رود براي قايقراني مناسب نيست به كشورهاي ديگر ميروند و بهعنوان مربي يا راهنما با ديگر ماجراجويان همراه ميشوند. آنها نيمي از سال را در كشور خودشان هستند و نيمي ديگر را در كشورهايي چون ژاپن، سوئد، نروژ يا آمريكا و كشورهاي اروپايي كار ميكنند.
رفتينگ در ايران
ايران از نظر موقعيت آب و هوايي در گروه كشورهاي خشك و كمآب قرار ميگيرد اما با وجود اين بازهم ظرفيتهاي قابل توجهي براي اين شاخه از گردشگري ماجراجويانه وجود دارد. رودهاي مناسبي در رشتهكوههاي البرز و زاگرس وجود دارند كه بسيار مورد توجه قايقرانان و به نوعي براي آنها كشفنشده هستند. در منطقه البرز رودهايي چون هراز، كرج، چالوس، كرگان رود و... وجود دارند كه براي قايقراني در آنها بايد حرفهاي بود و مناسب قايقرانان خارجي است كه نميتوان تور رودخانه براي مسافر عادي را در آنها اجرا كرد. از طرفي ديگر قايقرانان خارجي مدام رودهاي مهم جهان را براي خود مشخص ميكنند تا بدانند كدام رودها را نديدهاند. از اين نظر ايران براي آنها يك منطقه بكر و كشفنشده است. آنها آرزو دارند كه در رودهاي ايران نيز پارو بزنند. حدود 5سال پيش گروهي از انگليس به ايران آمدند تا در رود بختياري از سرچشمههاي رود دز در منطقه زاگرس، پارو بزنند؛ گروهي كه از اين رود فيلم مستند ساختند و با نمايش آن، اين رود را از نظر سختي اجرا براي قايقرانان بهعنوان يكي از ماجراجويانهترين رودها معرفي كردند. گويا ماجراجويان اروپايي كه تعداد آنها نيز كم نيست بسيار علاقه دارند افتخار نخستين پاروزنان در رودخانههاي ناشناخته ايران را به نام خود ثبت كنند و همين امر گامي ديگر براي توسعه گردشگري ايران و معرفي جاذبههاي طبيعي آن است.
گردشگري ماجراجويانه در ایران
اولين مسأله در امر گردشگري در ايران كمبود امكانات است. اين موضوع وقتي بيشتر به چشم ميآيد كه شما بخواهيد در يكي از رشتههاي گردشگري ماجراجويانه مانند رفتينگ فعاليت كنيد. به راستي شما كداميك از رودهاي ايران را ميتوانيد معرفي كنيد كه داراي امكانات مناسب اقامتي مانند كمپ در حاشيه خود باشد؟ اگر شما علاقهمند هستيد تا قايقراني در آبهاي خروشان را تجربه كنيد بايد بدانيد كه رودها درجهبندي شدهاند و شما شايد هيچوقت نتوانيد در رودخانه كرج يا چالوس و هراز قايقسواري كنيد. اين رودها كه معمولا درجه4 به بالا دارند مناسب قايقرانان حرفهاي و بينالمللي هستند كه تمرينات مستمر دارند. اما براي حضور در تورهاي رفتينگ بايد با مراجعه به دفاتر مجازي كه خدمات اين تور را ميفروشند نسبت به عقد قرارداد اقدام كنيد. فراموش نكنيد كه در قرارداد رود موردنظر، تعداد نفرات، تعداد مربيان همراه شما، وسايل و تجهيزات لازم قايقسواري به روشني قيد شده باشند. اين نكته را هم بدانيد كه در قايقسواري رودخانه بايد جليقه نجات و كلاه مخصوص را به تن كنيد. اين امر بايد از سوي مربي هم رعايت شود. همچنين در تمام مدت قايقسواري در رودخانه بايد يكي از مربيان در قايق مخصوص كاياك در كنار شما باشد تا در موقع لزوم بتواند به مسافران سانحهديده كمك كند. دقت كنيد شركت مورد نظر، شما را بيمه كند؛ بيمهاي كه مربوط به حضور بيمهشده در آب و سوانح مربوط به آن باشد.
نتيجهگيري
گردشگری بهعنوان یکی از درآمدزاترین صنایع قرن حاضر هر روز شاهد رشد چشمگیری از نظر خدمات و سرمایهگذاریهای خود در گوشه و کنار دهکده جهانی بوده و هست. بنابراین حضور گسترده فعالان در عرصه گردشگری و البته گردشگران در کشورهای مختلف باعث ایجاد شغل و حرفههای جدیدی در جهان شده و گاهگاهی این صنعت سبز باعث ایجاد ارتباطی حرفهای بین اصناف مختلف در کشورها شده است. رشد و گسترش صنعت گردشگری در گوشه و کنار جهان آنچنان سریع و جذاب بوده که توانسته است بیشتر صنایع مرتبط را با خود همراه کند به صورتی که اکثر این صنایع سعی کردهاند برای دستیابی به درآمد عظیم این صنعت خودشان و البته قوانین مربوطه را با آن صنعت یعنی گردشگری تطبیق دهند. بهعنوان مثال میتوان به همکاری میان مراکز اقامتی و رستورانها، خطوط هواپیمایی و مراکز تفریحی، حضور گردشگران در جوامع ورزشی ازجمله ارتباط بین صنعت گردشگری و صنایع زیرمجموعه آن اشاره کرد. اما تقریبا یکی یا دو دهه بیش نیست که گردشگری توانسته به صورت جدی صنعت بیمه را نیز با خود همراه کند و قوانین بیمهای را جهت رشد و گسترش حضور گردشگران به نفع خود تغییر دهد. هرچند حضور صنعت بیمه در کنار گردشگری بیشتر یادآور خسارت و خاطرات ناگوار برای گردشگران و موسسات گردشگری است اما از آنجا که گردشگری در شاخههای مختلف مثل گردشگری هیجانانگیز و ماجراجویانه رشدی چشمگیر داشته و حضور گسترده گردشگران این نوع گردشگری در گوشه و کنار جهان حوادثی را در پی داشته است نیاز همکاری صنعت بیمه با گردشگری بیش از قبل احساس شد. بهطوریکه دستاندرکاران بیمه نیز این موقعیت را مغتنم شمرده و به بازار گردشگری و همکاری با دستاندرکاران آن وارد شدند.