نگاهی به مجموعه شعر دردی به نام من
 
عجین شدن با زبان ساده ترانه
 

 

|  عابدین پاپی   |

هادی حسینی نژاد یکی از این ترانه سرایان در دوران نوین، است که مجموعه ای را با نام «دردی به نام من» به چاپ رسانده است. دردی به نام من، نام آوردی است که حسینی نژاد برای مجموعه ترانه هایش گزینش کرده. این مجموعه دومین پرسه‌های شاعر از واژه درد بوده که در کنه وجودی هر انسانی نهفته است، اما گشتاوردهای شاعر در دنیای درد با چشم دیده‌های عموم در تفاوت است. با جامعه شناسی معرفت این اثر در می‌یابیم که مهمترین پارامتر معیارمند شاعر در حوزه معرفت «پایگاه طبقاتی» وی است و بی‌گمان دل سروده‌های حسینی نژاد نیز از لایه‌های زیرین پایگاه طبقاتی خود نضج و به ترآوش می‌رسند. بن مایه ترانه‌های حسینی نژاد بیانگر دردمندی به اجتماع و طبقه خود است و در اصطلاح جامعه شناسی شاعر نمود ساز نیست بلکه دارای«بود طبقاتی»  است و اگر چه ترانه‌های ایشان به دوبخش ترانه کلاسیک و ترانه نوین منقسم می‌شوند ولی شاعر در هر دو بخش معانی و مفاهیمی دردمند را به تصویر می‌کشد. این مجموعه در سال 1392 توسط انتشارات نگاه به زیور چاپ آراسته شده و در اختیار عموم قرار گرفته است. مهمترین مفاهمه ای که در اثر می‌تواند موضوع را با محتوا کلاف بخشد و تصویری معنا محور را برای مخاطب به منصه ظهور برساند طرح روی جلد مجموعه است. اغلب طرح‌های امروزه به‌دنبال ساختارشکنی معنا هستند و به عنوان جهشی توسن وار در عرصه متن اثر، می‌تازند، اما این روند که ذکر آن رفت در طرح  روی جلد این مجموعه به دید نمی آید و می‌توان نوعی همگون سازی را در طرح و محتوای اثر دریافت. چه این که طرح روی جلد اثر با طرح پشت جلد اثر که دوبیت از ترانه ای از شاعر بوده، را می‌توان مصداقی بارز از همخوانی طرح و متن برشمرد. و دیگر رویا‌ها و درد واره‌هایی است که شاعر در جهان بینی خود مجهول و بی‌مفهوم می‌بیند اما به‌دنبال دریچه‌هایی روشن در جهت رهایی ازاین تاریکی است. اثر شامل 60 ترانه است  که تقریبا در قالبی ماکسی مالیزم سروده شده‌اند که این اشعار از درون مایه ای عاشقانه، اجتماعی و انتقادی بهره می‌جویند. با التفات به روند معنایی ترانه که بر محور عشق، گلایه و در ابعادی دردمندی در حرکت است این شبیه گویی‌ها نیز هنوز نه در فرم و نه در محتوای ترانه تبدیل به مبدلی فرارونده نشده اند ولی در این اثر می‌توان با آفریده‌هایی نو تصادم داشت که بیشتر دارای کارکردی انتقادی و فریاد محورند. با نگاهی جامعه شناسی در می‌یابیم که شاعر در نحوه ارتباط با مردم از کاراکترهای عشق و درد بیشتر بهره می‌گیرد و اکثر دیالوگ‌ها نیز بر محور این دو در حرکتند. دیالوگ سازی‌های شاعر در شعر گاهی به سمت خود آگاهی جامعه سوق داده می‌شوند و گاهی هم منِ فردی شاعر، شعر را به سمت خود گویی سوق می‌دهد. منولوگ‌های دو جانبه نیز در اشعار شاعر بی بدیل نیستند چرا که می‌توان در جای جای اثر رگه‌هایی از هنر منولوگ را به دیده آورد و درون مایه این منولوگ‌ها نیز گاهی عاشقانه است و گاهی هم درد و رنج.   
می‌توان گفت مهم ترین دیالوگ‌هایی که شاعر در این مجموعه برقرار می‌سازد، دیالوگ‌های چند جانبه‌اند که بر محور عشق، امید، درد و اجتماع خودی را نشان می‌دهند. شاعر در این دیالوگ سازی‌ها گاهی از معشوق می‌گوید و گاهی هم از درد وطن و مردم سخن می‌راند که نمونه‌های ذیل مبرهن می‌کند.
در واقع شاعر در ترانه هایش همراه جامعه می‌شود و تلنگری به زبان ترانه می‌زند تا که به کارکردی کارآمد از زبان امروز دست یابد. با توجه به قالب نو و فرمیکال بودن و سادگی زبان که دراین اثروجود دارد، می‌توان شاعررا در رساندن پیام به مخاطب موفق دانست. اگر چه بحث تازگی زبان درترانه نیز ملاک است ولی هر شاعری برای طبقه خود می‌سراید و از نگاه جامعه شناسی به صاحب این اثر ایرادی وارد نیست. پایگاه طبقاتی شاعر در شکل گیری زبان، بیان و لحن آن تاثیر بسزایی دارد و در این مجموعه شاعر مدغدغ وضعیت موجود در جامعه است و به سهم خود به‌دنبال برون رفت از آسیب‌های اجتماعی است. بنابراین با قیاس یک ترانه سرا در پایگاه طبقاتی دیگر می‌توان به متفاوت بودن زبان شاعر پی برد. لذا اگر‌چه صنعت واژه‌گزینی در ترانه‌های
حسینی‌نژاد نمادی کلاسیک دارند و کمتر به سمت واژه‌های امروزی سوق می‌یابند ولی شاعر از اصل و نسب معنا به‌دور نیست و به خوبی این فرآیند مفهومی را تشریح می‌کند. شاعر دراین مجموعه حول محور مربعی می‌چرخد که این مربع همانطور که متذکر شدیم، شامل عشق، امید، درد و اجتماع است و این موضوعات نیز از ارکان اصلی ارگانیسم هنر ترانه به شمار می‌آیند. دیگر موضوع جامعه پذیری و فرهنگ‌پذیری اثر است که باتوجه به بینش اجتماعی شاعر و رعایت چارچوب‌ها توانسته به اثر گرایشی فرهنگ پذیر بدهد و همین روند نیز وی را جامعه پذیر ساخته است. چه این که ترانه‌های حسینی نژاد با توجه به فرم و محتوایی که دارند قدرت همگامی با آهنگ و موسیقی را در جهت ساخت و پرداخت به اثبات می‌رسانند. مهمترین مفاهمه در نیل به فرهنگ‌پذیری یک اثر تاثیر اثر بر جامعه و تاثیر جامعه بر اثر است که این دو فاکتور را می‌توان در اشعار شاعر یافت کرد. و نکته گوشزدوار به شاعر این که ارتباط شعر و به اصطلاح شعریت و شاعرانگی با «ترانه» همچنان بر قوت خود باقی است و این موارد از مولفه‌های هنر ترانه قلمداد می‌شوند، لذا محسوس است که شاعر دربرخی موارد در مجموعه با زبان محاوره ای و مردمی بیشتری به ترانه سرایی می‌پردازد اما با بهره گیری بیشتر از برخی صنایع ادبی ازقبیل؛ تضاد، پارادکس، استعاره، نماد، ایهام و آیرونی کلام می‌تواند زبان و هنر شعرش را بروز دهد.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/5315/عجین-شدن-با-زبان-ساده-ترانه-