شهروند| مصرف چندمخدری در بین زنان معتاد ایرانی؛ موضوعی که تا بهحال کسی در ایران درباره آن حرفی نزده است. حالا سالهاست که مصرف موادمخدر در بین زنان ایرانی در کنار مباحث مربوط به مردان معتاد مطرح میشود؛ این مسئولان ستاد مبارزه با موادمخدرند که هرچند وقت یکبار آمار زنان معتاد را اعلام میکنند و میگویند تعداد آنها روزبهروز در حال افزایش است. اما نکتهای هست که پژوهشگران حوزه اعتیاد میگویند تا بهحال در هیچ پژوهش و حتی اظهارنظری، درباره مصرف موادمخدر ترکیبی یا همان چندمخدرها سخنی به میان نیامده است؛ «فرنگیس بیات»، فارغالتحصیل علوم سیاسی از مدرسه مطالعات سیاسی لیون فرانسه و پژوهشگر اعتیاد یکی از آنهاست. او اخیرا درباره جریانهای بینالمللی، ترکیبات جدید و جنبههای اجتماعی موادمخدر تحقیق کرده و نتایج آن قسمت از تحقیقاتش را که مربوط به زنان درگیر با موادمخدرند، سهشنبه گذشته در نشستی که در موسسه رخداد تازه برگزار شد، اعلام کرد. او در این نشست درباره الگوی مصرف و بازپروری در بین زنان مصرفکننده موادمخدر و نسبت آن با روندهای جهانی صحبت کرد.
این پژوهشگر گفت که ستاد مبارزه با موادمخدر در ایران پدیده Polydrug یا همان چندمخدری را اصلا جدی نمیگیرد: «این موضوع جای تعجب است. در حال حاضر ما با الگوی جدیدی در میان زنان معتاد روبهرو هستیم که طبق آن این زنان چند ماده مخدر را با هم ترکیب و مصرف میکنند. براساس نتایج تحقیقات من که در 9ماه گذشته در یک موسسه تحقیقاتی مطالعات موادمخدر انجام دادهام، این موضوع در حال حاضر در سیاستهای موادمخدر به هیچوجه جدی گرفته نمیشود.» او درباره مصرف چندمخدرها در بین زنان ایرانی گفت: «یکی از دلایل این موضوع این است که زنان معتاد اعتیادشان را مخفی میکنند و عمدتا در ترک ناموفقند، به همین دلیل اعتیادشان را ادامه میدهند و به این دلیل که وضع اقتصادی مناسبی ندارند، هر موادی که دستشان میآید، میکشند. بیشتر اوقات چون موادی که به دست میآورند، جنس خوب نیست و آنها مجبورند برای اینکه نشئه شوند، این مواد را با هم ترکیب کنند. در حال حاضر کشورهای اروپایی فردی را که یک بار موادمخدر مصرف کرده باشند، معتاد میدانند در حالی که در ایران هنوز این موضوع وجود ندارد و همین هم باعث که در هیچ متنی موضوع مصرف چندمخدری مطرح نشود.» او ادامه داد: «یکی از شیوههای رایج مصرف چندمخدری در دنیا، هرویین به همراه کوکائین است اما این شیوهها در ایران کمی متفاوت است. براساس تحقیقات ما، در ایران این شیوههای چندمخدری بیش از بقیه رواج دارد: شیشه همراه با تریاک، شیشه همراه با الکل و ماریجوانا، شیشه به همراه قرص اکس، هرویین به همراه شیشه، تریاک به همراه شیشه و الکل.» بیات در ادامه از یک مدل جدید مصرف در بین زنان ایرانی سخن گفت به نام Crazy model: «این یک مدل جدید در ایران است که در هیچ طبقهبندی جهانی نمیگنجد و اصطلاحا به آن مدل دیوانه میگویند. در این مدل، فرد مصرفکننده مثلا صبح تریاک مصرف کرده، ظهر شیشه به همراه تریاک، شب هرویین، نصفه شب شیشه و.... پژوهشگران درباره این مدل به این نتیجه رسیدهاند که فرد وقتی در هیچ گفتاری تعریف نشود، دست به عصیان میزند و هرکاری از دستش بربیاید میکند که این مدل دیوانه هم یکی از پیامدهای همین عصیان است.»
او در ادامه این نشست به وضع کلی مصرف موادمخدر توسط زنان در ایران و برخوردها با آن پرداخت: «اعتیاد زنان در ایران به آماردهی تقلیل پیدا کرده است. تحقیقات ما نشان میدهد وضع زنان و موادمخدر در ایران به شدت متأثر از شرایط منطقهای و بینالمللی است که به آن توجه نشده و همیشه با خاصگرایی به آن نگاه شده است. وضع زنان و موادمخدر یکی از نشانگان جدی جهانی شدن موادمخدر است؛ هرچند در حوزه موادمخدر، همه تحولات اجتماعی تاثیرگذار است اما این موضوع در آن سویه جدی دارد.» بیات ادامه داد: «ما برای درک مسائل زنان نیاز داریم که حوزههای دیگر را هم خوب ببینیم، مانند روابط بینالملل و نه فقط با نگاه مددکاری اجتماعی.»
این پژوهشگر حوزه موادمخدر در ادامه از نوع برخورد با موضوع موادمخدر در سالهای گذشته گفت: «بعد از دهه 70 میلادی که اولین کنوانسیون موادمخدر امضا شد، مبارزه، مصالحه و کاهش آسیب در برنامهها بود اما تا 20سال بعد جهان روی ریل مبارزه با موادمخدر بود. در خاورمیانه بهویژه در ایران در همه این سالها سیاست مبنی بر اعدام قاچاقچی، مبارزه با کشت و از بین بردن کشاورزی موادمخدر و... بوده است. بعد از دهه 90 میلادی، در جهان، مصالحه با موادمخدر خیلی رایج شده و بیشتر مسئولان دنیا اصل را بر مصالحه موادمخدر گذاشتهاند؛ یعنی قانونی کردن آن در کنار کاهش آسیبهای موادمخدر. گاهی اوقات در ایران به سرعت از مصالحه دفاع میکنند ولی پیامدهای قانونی شدن موادمخدر در کشورها فرق دارد؛ در ایران ساختارهای آن به هیچ وجه آماده نیست.» او ادامه داد: «از طرف دیگر براساس آخرین گزارشی که 2ماه پیش سازمان ملل متحد منتشر کرد، وضع کلی موادمخدر در جهان با رشد نسبتا ثابتی پیش رفته و تعداد قربانیانش هم تقریبا ثابت بوده اما در الگوهای مصرف، تغییراتی ایجاد شده است. هرچند در خاورمیانه همچنان تریاک و کشت خشخاش به همان وضع قبلی است اما کشت حشیش و گسترش آمفتامینها بسیار جدی است.»
این پژوهشگر حوزه اعتیاد در ادامه به تحولات موادمخدر بعد از تحولات سال 2010 در خاورمیانه پرداخت: «بازار خرید و فروش آمفتامینها بعد از تحولات سوریه به شدت زیاد شده و قرصی به نام Captagom به لحاظ انرژی فردی و سود تجاری که دارد، کلا تحولات سوریه را میچرخاند. از طرف دیگر مثلا درباره گسترش مصرف آمفتامینها در بین افراد داعش گزارشهای غیررسمی وجود دارد.» به گفته او در آخرین گزارش سامان ملل متحد، در کنار افغانستان و پاکستان، ایران یکی از بزرگترین مصرفکنندههای تریاک در جهان است: «از طرف دیگر ایران بزرگترین مرکز توزیع آمفتامین به دو محور شرق و غرب است. هرچند در سالهای گذشته سیاستهای مبارزه با موادمخدر در ایران از طریق کنترل مرزهای شرقی نتیجه خوبی داده ولی با احداث دیوار بتنی در مرز ایران و افغانستان، ورود موادمخدر بهویژه هرویین به سمت مرزهای جنوبی مانند بندرها و اسکلهها که معمولا نظارت پلیسی خوبی در آنها وجود ندارد، ریزش کرده است.»
او ادامه داد: «براساس آمارهای رسمی وزارت کشور و ستاد مبارزه با موادمخدر، جمعیت زنان معتاد از 87 تا 90 از رشد 6/5درصدی به 9درصد رسیده است. براساس این گزارشها مصرف آمفتامینها در زنان به شدت رو به افزونی است. موضوع دیگر این است که چرا گرایش زنان معتاد در ایران بیشتر به مصرف مواد صنعتی است؟ پاسخ این است که چون موادمخدر اصولا فرد را از انزوا به شبکه اجتماعی میاندازد، مثلا در مصرف موادمخدر سنتی، کمتر معتادی در تنهایی تریاک میکشد. حالا موضوع اینجاست که زنان معمولا دچار فقدان این شبکه اجتماعیاند؛ آنها مصرف مواد را در انزوا شروع میکنند و در انزوا ادامه میدهند به این دلیل هم به مصرف مواد صنعتی مانند آمفتامینها رو میآورند.»
بیات مشکل دیگر را مردانه بودن سیاستهای کاهش آسیبهای اعتیاد دانست: «این سیاستها در کشور ما به شدت مردانه و به دور از حساسیتهای جنسیتی نوشته شدهاند. این یک واقعیت است که زنان معتاد بسیار بیشتر از مردان در معرض دچار شدن به آسیبهای اجتماعی و بیماریهای مختلفند. مثلا در مطالعات جهانی مشخص شده که زنان روسپی در آمریکا بیشتر هرویین مصرف میکنند و در کشورهای عربی، آمفتامین ولی این موضوع هنوز در ایران مشخص نیست و به همین دلیل نمیتوان برای آنها برنامهریزی درستی کرد. از طرف دیگر انگار مرد معتاد در ایران حالا تبدیل به مرد بیمار معتاد شده ولی درباره زنان هنوز اینطور نیست. موضوع دیگر این است که زنان هنوز به دلیل قبح اجتماعی، اعتیادشان را مخفی میکنند و حتی خیلی از آنها که آمفتامین مصرف میکنند نمیدانند معتادند چون به صورت فردی مصرف میکنند و به اندازه مردان معتاد آگاهی ندارند.»
او نامناسب بودن وضع اقتصادی زنان را یکی دیگر از دلایل رو آوردن زنان ایرانی به مصرف مواد ارزان و در دسترس مانند آمفتامینها دانست: «نتایج تحقیقات نشان میدهد که بیش از 65درصد زنان زندانی درگیر چرخه توزیع موادمخدر بهویژه آمفتامینها هستند چون وقتی زنان از چرخه اقتصاد رسمی حذف شوند به اقتصاد سیاه رو میآورند.»