کوروش کمالیسروستانی مدیر بنیاد سعدیشناسی
موضوع ادعای کشورهای همسایه مبنی بر تصاحب شاعران ایرانی دیگر یک داستان قدیمی است. از نظر قومیتی ممکن است نظامی در گنجه باشد و یا اصلا ترک باشد اما آفرینش ادبی این شاعران بهویژه نظامی و مولوی که در سالهای اخیر به آنها توجه شده، بیشتر به زبان فارسی است و این را نمیشود از این شاعران گرفت و هرکسی هم هر کاری بکند، متنها، نوشتهها و آثار ادبی آنها چیزهایی نیستند که با عصبیت قومی یا با برخوردهای غیرعلمی و غیرفرهنگی قابل فتح باشند. افراد یا دولتهایی که این کار را میکنند، بخشهایی هستند که دلبسته فرهنگ یا ادبیات نیستند بلکه دلبستگیهای دیگری دارند و اینها را بهعنوان ابزار استفاده میکنند. با این وجود به هرحال اگر نظرات معقولی هم وجود داشته باشد، میتوانند آنها را از راه عملی و منطقی و اجتماعیاش مطرح کنند. از طرفی رویکرد ما نسبت به ادبیات کلاسیک و شاعران کلاسیک چندان درست و صحیح نیست. یعنی مردمان ما هم با این بزرگان زیاد انس ندارند. نسل جوان ما را شاید بشود گفت که هیچ پیوندی با این بزرگان ادب فارسی ندارند. بهتر این است که ما پیش از آنکه بخواهیم وارد بازیای بشویم که این کشورها انجام دادهاند، باید برای تقویت شناخت این بزرگان درجامعه فرهنگی خودمان تلاش کنیم و بعد از آن بتوانیم با ترجمههای آثار و زندگینامههای آنها و معرفیشان به جهان و برگزاری کنگرههای بینالمللی و ایجاد مراکز نظامیشناسی و مولویشناسی و دیگر مطالعههایی که در این چارچوب هستند، بخشی از وظایف اثباتی خودمان را انجام دهیم تا اینکه وارد گفتگوهای فرعی بشویم که معلوم نیست به کجا ختم خواهد شد. اگر بخواهم از نهادهایی که میتوانند درگیر این قضیه بشوند، نام ببرم، باید به این موارد توجه داشته باشیم که اول از همه تقویت فرهنگ عمومی و توجه مردم به آن از طریق رسانههایی نظیر رادیو و تلویزیون و بعد از آن مراکز آموزشی ما در آموزشوپرورش و وزارت علوم میسر میشود. همچنین نویسندگان و مترجمان و کسانی که میتوانند در راستای معرفی این افراد به مجامع بینالمللی و ایجاد یک رابطه منطقی با نهادهایی ازجمله یونسکو که باید این شاعران را به رسمیت بشناسد، نقش ایفا کنند. رایزنهای فرهنگی ما درکشورهای مختلف میتوانند این بزرگان را به مردم دیگر کشور بشناسانند. سرمایهگذاری برای ساخت فیلمهای باشکوه در مورد این بزرگان و ارایه آنها به جاهای مختلف هم میتواند راهگشا باشد.