امیرحسین خواجوی | صفهای طولانی و نوبتهای چند روزه برای امآرآی این روزها مشکلات زیادی را برای بیماران و مراجعان به مراکز تصویربرداری پزشکی به وجود آورده است. شلوغی و ازدحام در مراکز تصویربرداری پزشکی باعث شده تا بیماران برای انجام امآرآی تا نیمههای شب در این مراکز معطل بمانند. نوبتهای طولانی در برخی از مراکز و بیمارستانها بیماران را از شب تا سپیده صبح بیدار نگه میدارد تا مبادا نوبتشان رد شود و دوباره چند روزی را معطل و سرگردان باشند. همین شده تا برخی از این مراکز به صورت شبانهروزی و در سه شیفت به بیماران نوبت میدهند، اما باز هم تعداد مراجعان بیشتر از ظرفیت این مراکز است. هرچند در تهران تعداد مراکزی که امآرآی انجام میدهند، کم نیست اما تجویزهای بیش ازحد پزشکان باعث شده تا بیماران و خانوادههای آنها با مراجعه به مراکز تصویربرداری پزشکی، علاوه بر درد و رنج بیماری متحمل سختیهای زیادی شوند. دراین بین وضع بیمارستانها و مراکزدرمانی دولتی از همه بدتر است، البته برخی مراکزدرمانی خصوصی هم وضعی مشابه همتایان دولتی خود دارند. بهویژه مراکز تصویربرداری معروف و شناخته شده تهران. هرچند امآرآی در بیمارستانهای دولتی به دلیل ارزانبودن، انتخاب اول بسیاری از بیماران است، ولی بعضی از بیماران که توان مالی بیشتری دارند به مراکز مجهز و معروف خصوصی مراجعه میکنند، البته هستند افرادی که نه به دلیل توان بالای مالی بلکه به خاطر نوبتهای عجیب و غریب بیمارستانهای دولتی مجبورند به مراکز خصوصی امآرآی بروند. حالا درچنین وضعی نوبت گرفتن برای امآرآی نه در مراکز دولتی و نه در مراکز مجهز و شناخته شده خصوصی در تهران کار چندان راحتی نیست و بیماران باید ساعتها در انتظار نوبت باشند. نوبتهای طولانی که با وجود تعداد بسیار زیاد مراکز تصویربرداری پزشکی در تهران عجیب و تأملبرانگیز است.
اگر میخواهی پول کمتری بدهی، باید چند روز صبر کنی
آرمان یکی از همین بیماران است. او درحالی که دفترچه بیمه و نسخه پزشک معالجش را در دست دارد، در صف انتظار مرکز تصویربرداری پزشکی یکی از بیمارستانهای دولتی تهران ایستاده تا سرانجام پس از 3روز معطلی بتواند امآرآی انجام دهد و جواب آن را برای پزشک معالجش ببرد. آرمان که نشانههای درد و بیماری از چهرهاش نمایان است، با ناراحتی همراه با عصبانیت درباره چرایی مراجعه به این مرکزدرمانی به «شهروند» میگوید: «چند وقتی بود که درد شدیدی در کمر و پاهایم، احساس میکردم، به همین خاطر هم پیش یک متخصص ارتوپد رفتم، او هم پس از معاینه به من گفت تا امآرآی ندهی هیچ چیزی مشخص نمیشود، همین شد تا به بیمارستان[…] آمدم، البته 3روز پیش، ولی نوبتهای اینجا چند روزه است.»
او صحبتهایش را اینگونه ادامه میدهد: «امروز برای سومینبار است که به اینجا میآیم، هردفعه هم چند ساعتی روی پا هستم، چیزی که اصلا برای کمردرد خوب نیست، من به توصیه دکتر باید این چند روز را استراحت میکردم، ولی این صف امآرآی درد من را بدتر کرد، البته اینجا مریضهای بدحالتر از من زیاد است، خودم دیروز پیرمردی را دیدم که از شدت درد و ناراحتی توان نشستن روی صندلی هم نداشت، ولی به او هم برای پسفردا نوبت دادند.»
آرمان در پاسخ به این پرسش که مسئولان این بیمارستان درباره شلوغی و نوبتهای طولانی امآرآی به مراجعان چه توضیحی دادهاند، میگوید: «اگر میخواهی پول کمتری بدهی، باید چند روز صبر کنی، اگر عجله داری به مراکز خصوصی برو. این نخستین پاسخ مسئولان اینجاست. البته آنها مراجعه بیش از حد بیماران به این بیمارستان و شلوغی کلینیکهای تخصصی را دلیل اصلی نوبتهای چند روزه عنوان میکنند، البته من خودم در این چند روز شاهد بودم که واقعا تعداد مراجعان برای امآرآی خیلی زیاد است.»
5 روز انتظار برای انجام امآرآی
کمی آن طرفتر گوشه سالن انتظار در لابهلای انبوه بیماران و همراهانشان که همگی در انتظار نوبت انجام امآرآی هستند، پسربچهای درحالی که سرش روی پاهای مادرش است، از شدت خستگی روی صندلیها خوابش برده و مادرش با چشمانی خسته و نگران ورود و خروج بیماران را به دقت دنبال میکند و منتظر است تا بالاخره بعد از 5روز معطلی مسئول این بخش نام آنها را بخواند و همراه پسرش به اتاق امآرآی برود. او که به گفته خودش از ساعت 6صبح به این بیمارستان مراجعه کرده است، درباره علت حضورش در این بیمارستان به «شهروند» میگوید: «پسر من چند وقت است که سردردهای شدیدی دارد، اوایل من و پدرش فکر میکردیم که او برای نرفتن به مدرسه بهانه میگیرد، ولی درد او شدیدتر شد به چند پزشک مراجعه کردیم و درنهایت به توصیه یکی از اقوام او را پیش فوقتخصص مغز و اعصاب بردیم، او هم پس از معاینه چند داروی مسکن برایش تجویز کرد و گفت چیز نگرانکنندهای نیست ولی برای اینکه مطمئن شوم، باید امآرآی از سر پسرم انجام شود، ما هم به اینجا آمدیم، نمیدانستم نوبتهای اینجا اینقدر طولانی است، من 5روز پیش به همراه پسرم برای نخستینبار به این بیمارستان آمدیم ولی به ما گفتند چون مورد پسرم اورژانسی نیست،باید نوبت بگیریم و ساعت 11 امروز به ما وقت دادند، ولی چون ما کرج زندگی میکنیم، ترسیدم که تو ترافیک گیر کنیم و دیر برسیم به همین خاطر صبح زود به اینجا آمدیم.»
او در پاسخ به این پرسش که چرا درهمان کرج امآرآی انجام ندادند، میگوید: «راستش من چندان به کار مراکز رادیولوژی کرج اعتماد ندارم، در ضمن پزشک پسرم هم در تهران است، البته وقتی شلوغی اینجا را دیدم، میخواستم پسرم را به مراکزخصوصی ببرم تا زودتر خیالمان راحت شود، ولی بعضی از اقوام و آشنایان که در تهران زندگی میکنند به ما گفتند که مراکزخصوصی معتبر تهران نوبتهای طولانیتری دارند.»
این مادر ادامه میدهد: «واقعا نمیدانم چرا تعداد این مراکز را بیشتر نمیکنند، اینکه هم مریضداری کنی و هم در صفهای طولانی معطل نوبت باشی، بی انصافی است، این همه بیمار در این سالن، اینها که میبینی همه در صف امآرآی هستند؛ تازه این یک بیمارستان است، خدا میداند چه تعداد بیمار مثل ما در تهران معطل انجام امآرآی هستند.»
نوبتهای طولانی امآرآی با تجویزهای
بیش از حد پزشکان
شلوغی و نوبتهای طولانی امآرآی ارتباطی با کمبود مراکز تصویربرداری ندارد، اتفاقا تعداد این مراکز در تهران بسیار زیاد است، مشکل اصلی در نظام درمانی و نبود نظام ارجاع است. اینها را جلال
جلال شکوهی رئیس انجمن رادیولوژی ایران میگوید. او در توضیح علت شلوغی و نوبتهای طولانی امآرآی در مراکزدرمانی و مراکز تصویربرداری پزشکی معروف و شناخته شده تهران به «شهروند» میگوید: «علت این شلوغیها را باید در تجویزهای پزشکان جستوجو کرد، اینکه پزشکان ما بسیار بیشتر از استانداردهای جهانی امآرآی یا دیگر تشخیصهای کلینیکی را برای بیماران تجویز میکنند، دلیل اصلی شلوغی و ازدحام در مراکز تصویربرداری پزشکی است.»
جلال شکوهی ادامه میدهد: «البته پزشکان هم برای این کار دلایلی دارند که باید به آن توجه کرد، ولی آنچه مشخص است، براساس آمارها ما نه در تهران و نه در شهرهای بزرگ کشور در این زمینه با کمبود دستگاه یا متخصص رادیولوژی مواجه نیستیم، هرچه هست به تعداد بالای مراجعان به این مراکز
مربوط میشود.»
رئیس انجمن رادیولوژی ایران معتقد است دستگاههای امآرآی در کشور بهویژه شهر تهران از توزیع مناسب برخوردار نیست. «بهطوری که به ازای هر دستگاه MRI در ایران فقط 700هزار نفر بهرهمند میشوند اما درکشور کانادا از هر دستگاه MRI یکمیلیون نفر و درکشور سوئد، یکمیلیون و200هزار نفر استفاده میکنند.» او میگوید: «تعداد دستگاههای امآرآی در کل اتحادیه اروپا با بیش از 13 کشور و 300میلیون نفر جمعیت درحدود 300دستگاه است. در تهران بیش از 50دستگاه امآرآی فعال است، این درحالی است که در لندن فقط 10دستگاه امآرآی
وجود دارد.»
جلال شکوهی ادامه میدهد: «براساس استانداردها هریک دستگاه امآرآی به ازای یکونیممیلیون نفر است و با این حساب ما در شهر تهران فقط به 15دستگاه نیاز داریم، ولی توزیع نامناسب باعث شده با وجود تعداد بالای این دستگاه در تهران بازهم شاهد شلوغی و معطلی بیماران باشیم.»
او اضافه میکند: «البته در بیشتر کشورهای اتحادیه اروپا به دلیل نظام ارجاع، میزان مراجعه به مراکز تصویربرداری پزشکی پایین است، اگر نظام ارجاع درکشور ما هم اجرا شود، این مشکلات
خودبه خود حل میشود.»رئیس انجمن رادیولوژی ایران، فرهنگ سلامت و نحوه ارتباط بین بیمار و پزشک را یکی دیگر از دلایل تجویز بیش از حد امآرآی از طرف پزشکان عنوان میکند و دراینباره میگوید: «متاسفانه مردم ما از لحاظ روانی آزمایش، عکس و امآرآی را تضمینی برای سلامتی خود میدانند، به همین دلیل در موارد زیادی پزشکان به دلیل اصرار بسیار بیماران این اقدامات پاراکلینیکی را تجویز میکنند که این هم با برقراری نظام ارجاع برطرف میشود، چون نظام ارجاع باخود فرهنگ سلامت جامعه را تغییر میدهد و سطح آگاهی مردم و نیز ارتباط بین پزشک و بیمار را ارتقا میدهد.»
شلوغی مراکز تصویربرداری پزشکی
به دلیل پایین بودن تعرفههای پزشکی
درحالیکه جلال شکوهی نوبتهای طولانی برای امآرآی را تجویز بیش از حد پزشکان عنوان میکند و به نوعی توپ را در زمین جامعه پزشکی کشور میاندازد، رئیس انجمن متخصصان داخلی معتقد است، ناعادلانه بودن تعرفههای پزشکی، دلیل اصلی تجویز بالای اقدامات تشخیصی پاراکلینیکی از طرف پزشکان است. ایرج خسرونیا هرچند به تجویزهای بیش از حد پزشکان ایرانی در مقایسه با سایر کشورها در استفاده از امآرآی و دیگر انواع تصویربرداری پزشکی اذعان دارد، ولی درعین حال دلیل این مشکل را در پایین بودن درآمد عموم پزشکان درکشور میداند. او دراینباره به «شهروند» میگوید: «باید پذیرفت که پزشکان ما در سطوح مختلف، بسیار بیشتر از استانداردهای بینالمللی از اقدامات تشخیصی کلینیکی و پاراکلینیکی استفاده میکنند، ولی حجم بالای بیماران و تعداد زیاد ویزیت چارهای به جز این را برای پزشکان باقی نمیگذارد.»
او ادامه میدهد: «پزشکان ما به دلیل پایینبودن تعرفهها، مجبورند تعداد بیشتری از بیماران را ویزیت کنند، درحالی که در کشوری مانند انگلستان یک متخصص در یک روز 5 تا 6 بیمار، فوقتخصص 2 تا 3 بیمار را ویزیت میکند، حتی در سطوح بالاتری مانند پروفسورها این آمار به یک تا 2 بیمار در روز کاهش پیدا میکند، ولی با این حال هیچ مشکلی از بابت زندگی و تأمین معیشت خود ندارند، چون در آن کشور تعرفهها عادلانه است، ولی آیا درکشور ما چنین شرایطی مهیاست.»
خسرونیا اضافه میکند: «متاسفانه بعضی
همکاران ما از بعدازظهر تا شب بیش از 80 بیمار را معاینه میکنند، درچنین شرایطی عملا پزشک وقتی برای انجام معاینات بالینی و تشخیصهای مبتنی بر این معاینات ندارد، پس چارهای نیست جز ارجاع به مراکز تصویربرداری پزشکی، تا هم پزشک فرصت بیشتری برای تشخیص داشته باشد و هم این اقدامات فرآیند تشخیص را برای پزشک آسانتر کند.»
تجویز امآرآی
به دلیل ترس از تشخیص اشتباه
رئیس انجمن متخصصان داخلی با بیان اینکه ما هم با رعایتنشدن استاندارد زمان ویزیت از طرف پزشکان موافق نیستیم، ولی نمیتوان واقعیتها را نادیده گرفت، دراینباره میگوید: «قانون و بخشنامه قابل احترام است و باید اجرا شود، ولی واقعیت این است که یک مطب در تهران ماهانه چیزی حدود
7 تا 8میلیون تومان هزینه دارد، تازه این کف قیمتهاست، خب با این شرایط یک پزشک برای تأمین هزینههای مطب و تأمین معیشتش باید چند بیمار را در روز ویزیت کند، نتیجه همین میشود که با وجود بیش از
50 مرکز امآرآی در تهران باز هم مردم در صف و نوبت هستند. این مشکل در آزمایشگاههای پزشکی هم وجود دارد.»
او ترس پزشکان از تشخیصهای اشتباه و مجازاتهای سنگینی که قانون برای تشخیصهای اشتباه پزشکی در نظر گرفته را یکی دیگر از دلایل تمایل بیشتر پزشکان به انجام اقدامات تشخیصی پاراکلینیکی عنوان میکند و میگوید: «براساس قوانین جدید تشخیص اشتباه پزشکان میتواند علاوه بر جریمههای سنگین مالی تا چندین سال حبس و زندان را برای آنها به دنبال داشته باشد، درچنین شرایطی پزشکان یا از ویزیت بیماران بدحال خودداری میکنند و یا با ترس و وسواس با استفاده از این دستگاهها سعی میکنند تشخیص دقیقتری از بیماری داشته باشند.» خسرونیا با اشاره به حذف معاینه بالینی درمیان پزشکان جوا ن، میگوید: «متاسفانه به دلایلی که به آن اشاره شد، بیشتر پزشکان جوان معاینه بالینی و گرفتن شرح حال از بیمار را به کلی کنار گذاشتهاند و بیشتر از اقدامات پاراکلینیکی برای تشخیص استفاده میکنند، این موضوع جدا از هزینههای بالایی که به نظام درمانی و سلامت کشور وارد میکند، باعث میشود تا بخش مهمی از دانش پزشکی، رفتهرفته در میان پزشکان ایرانی فراموش شود، بهویژه آنکه در دانشگاههای علوم پزشکی هم چندان به این دروس توجه نمیشود.»