شهروند| ایران، امسال، تابستان داغی را پشتسر گذاشت. آنقدر داغ که امان ایرانیها را برید. روزهای سخت و دشواری بود که نوید روزها و سالهای سختتر و دشوارتر را میدهد چرا که ایران بار دیگر به یک دوره خشکسالی وارد شده و اینبار به مدت 30سال. از هماکنون مسئولان کشور فرصت دارند تا ایران را از سقوط به ورطهای هولناک و تاریک برهانند. با دکتر حسین آخانی که دکترای گیاهشناسی را از دانشگاه مونیخ آلمان اخذ کرده و اکنون بهعنوان عضو هیأت علمی دانشکده علوم دانشگاه تهران یکی از پرکارترین فعالان محیطزیست کشور است درباره تغییر اقلیم در ایران و سالهای خطرناکی که در انتظارمان است و کارهایی که باید انجام دهیم، گفتوگو کردیم.
وی ضمن بیان این مطلب که تغییر اقلیم در ایران بحث جدیدی نیست، گفت: ما دارای اقلیم قارهای هستیم و از اینرو حتی در یکسال هم میتوانیم تغییر اقلیم داشته باشیم. علاوه بر این تغییر اقلیم در دنیا هم اتفاق افتاده که مهمترین نمونهاش بحث گرمایش کرهزمین است. متاسفانه ایران به مقدار زیادی تحتتأثیر گرمایش جهانی زمین قرار گرفته است چون آسیبپذیرتر هستیم. از طرفی یکسری فعلوانفعالاتی در خورشید اتفاق افتاده که دستبهدست هم دادند و شرایط ایران را وخیمتر کرده است.
این استاد دانشگاه کمآبی را یکی از تبعات تغییر اقلیم دانست و گفت: میزان بارندگی در ایران یکچهارم متوسط جهانی است. به همین دلیل منابع آبی در کشور ما منابع محدودی هستند و ما در مدیریت کشورمان و در برنامهریزی برای توسعه باید دقت کنیم که باید منطبق با این میزان کمآب عمل کنیم. به همین دلیل باید چند کار اساسی انجام دهیم و اشتباهات گذشته را جبران کنیم.
آخانی اولین اقدام در راستای مقابله با کمآبی و تغییر اقلیم را در تغییر نگاه مدیریتی کشور دانست و عنوان کرد: ما بیشتر نگاه سختافزاری به مدیریت منابع آبیمان داشتیم تا نگاه سختافزاری. چون آگاه نبودیم که سابق بر این همین آبهای کم را طبیعت به خوبی مدیریت میکرد ولی از زمانیکه وزارت نیرو و شرکتهای سدسازی در مملکتمان شروع به کار کردند عملا مهندسی طبیعت را ویران کردند و نتیجه بنا به گفته خود وزیر نیرو آن شد که آبی پشت سدها نباشد و شریان حیاتی کشور هم قطع شود و آبهای زیرزمینی نابود شوند و نتیجهاش خشک شدن دریاچه ارومیه، بختگان، بهارلو، پریشان و تالابهای متعدد شود.
این فعال محیطزیست دومین اشتباه را در تغییر نسبت جمعیتی کشور معرفی کرد و معتقد است: بعد از انقلاب حرکت عظیمی را به سوی شهرنشینی داشتیم و تعادل 70درصد روستایی و 30درصد شهری بهطور کل تغییر کرد و برعکس شد. این افزایش شهرنشینی باعث شد نیازمان به مصرف آب هم بیشتر شود. علاوه بر این آبی که برای کشاورزی مصرف میشود نیز افزایش یافته. چون جمعیت شهرنشین بهعنوان مصرفکننده افزایش یافته کشاورز هم مجبور است محصول بیشتری تولید کند و برای این تولید بیشتر باید آب بیشتری مصرف کند.
حسین آخانی سومین اشتباه را در احداث صنایع در مناطق خشک عنوان کرد: مثلا احداث کارخانه ذوبآهن در اصفهان کار اشتباهی بود یا در اراک. این همه کارخانه نیاز به آب زیادی دارند و مجبور شدیم برای تأمین آب این کارخانهها از رودخانهها و منابع آبی زیرزمینی استفاده کنیم و وضع را به شرایط کنونی رساندیم.
این استاد دانشگاه سپس از تأثیر این اشتباهات بر تغییر اقلیم در کشور گفت: دانشمندان علم اکولوژی و اقلیمشناسی توانستند اثبات کنند بالارفتن میزان CO2 در کرهزمین باعث شده گازهای گلخانهای افزایش یابد و دمای جهانی هم بالا برود اما دخالت انسانها نیز تأثیر داشته است. مثلا ما آمدیم در نظام هیدرولوژیکی کشور دخالت کردیم. حدود 700 سد بزرگ وهزار سد کوچک به بهانه آبخیزداری در کشور ساخته شد. یعنی سدها، کلیه شریان حیاتی کشور که همان رودخانهها باشند و به طبیعت آب میرسانند را قطع کردند. نتیجه این قطع کردن، فقیر شدن پوشش گیاهی کشور بود. وقتی پوشش گیاهی در کشوری فقیر میشود دمای منطقهای افزایش مییابد.
سالی سخت و خشک در انتظارمان است
در بین مردم این عقیده اکنون رواجیافته که اگر تابستان امسال این اندازه داغ بوده پس زمستان خشک و بیبارانی خواهیم داشت. دکتر آخانی در این باره گفت: اقلیم در ایران به دلیل قارهای بودن غیرقابل پیشبینی است و نمیتوان به درستی و به راحتی پیشبینی کرد که زمستان امسال چگونه خواهد بود اما ما در تاریخمان حتی نمونه داشتیم که قومی به جهت خشکسالی از سرزمینشان کوچ کردند. پس خشکسالی چیز جدیدی در این کشور نیست اما مدیران ما نسبت به این خطر آگاه نبودند. متاسفانه مدیران ما با حساسیتهای اقلیمی ایران بهعنوان یک کشور خشک آشنا نبودند و به همین دلیل یکسری پروژههای اشتباه تعریف کردند و بهدنبال ایرانی بودند که توسعهاش مبتنی بر ظرفیتهای ژاپن و اروپا بود و نه یک کشور خشک. توسعه در یک کشور خشک نیاز به دانش بومی همان کشور دارد و ما این دانش را داشتیم و از آن غفلت کردیم. نمونهاش قناتها هستند که چندهزارسال جزو دانش بومی ایرانی محسوب میشوند اما در این سالهای اخیر بهطور کل به دست فراموشی سپرده شدند، بنابراین اگرچه نمیتوان زمستان امسال را پیشبینی کرد اما میتوان قاطعانه گفت که سالهای سختی را پیشرو
خواهیم داشت.
دولت و معضل تغییر اقلیم
از او میپرسم که وقتی وضع اینقدر حساس میشود تمام نگاهها به سمت دولت میرود، آیا دولت نسبت به این معضل خطرناک حساس شده است؟ آخانی در پاسخ اظهار داشت: صداهایی که بعضا از دولت به گوش میرسد نشان از حساسیت دولتمردان دارد. اما متاسفانه مشکل ما در دولت این است که تکنوکراتهایی که سهمی در منافع طرحهای عمرانی دارند نه در این دولت که در تمام دولتها نفوذ بسیار زیادی دارند. مثلا وزیر نیروی دولت یازدهم به اشتباه در سدسازی معترف و معترض است اما بازهم در دوره وزارت همین وزیر 120میلیارد تومان پول اختصاص داده میشود به ساختن سد در گلمندره که درهای است خشک که حتی یک قطره آب هم ندارد. خب این نوع رفتار متضاد مشکوک است. امیدوارم در دولت نگاه عوض شود و جلوی آنهایی که در سدسازی منتفع هستند،گرفته شود.
وی همچنین در پاسخ به این سوال که آیا مردم هم نسبت به پدیده تغییر اقلیم حساس شدهاند، گفت: دولت همواره میتواند مردم را با خود همراه کند یعنی وقتی دولت از مردم میخواهد که در مصرف آب صرفهجویی کنند باید به شهرداری هم دستور بدهد که شیرهای آب را برای آبرسانی به چمنها و پارکها ببندد. منزل شخصی ما کنار برج میلاد است من نمیتوانم به بچهام بگویم که شیر آب را کم باز کند اما بچهام هر روز ببیند که فوارههای برج میلاد 24ساعته باز هستند و دارند آب را هدر میدهند، دولت باید جلوی ساخت تراکم در تهران را بگیرد. دولت باید جلوی صنایعی را که آب زیاد مصرف میکنند و CO2 زیاد تولید میکنند بگیرد. دولت باید قاطعانه عمل کند تا مردم هم دولت را باور کنند. اگر این اطمینان شکل نگیرد ما سالهای خطرناکی را به لحاظ کمآبی و خشکسالی و تغییر اقلیم درپی خواهیم داشت و نمیتوانیم با آن مقابله کنیم. آخانی در پایان درباره آینده اقلیمی ایران گفت: ما همکاری داریم به نام آقای دکتر کرمی که در دانشگاه نروژ تدریس میکنند. ایشان اخیرا عنوان کرده بودند که ما با خطر پدیدهای به نام سومالی شدن ایران روبهرو هستیم. یعنی اگر همین منوال ادامه یابد و مسئولان کاری نکنند ایران تبدیل به یک کشور خشک و سوزان آفریقایی خواهد شد و مردمش از گرسنگی دست به مهاجرتهای عظیم خواهند زد. ما مشابه این نظر را در گفتار آقای عیسی کلانتری، رئیس کمیته احیای دریاچه ارومیه میبینیم که گفته بودند در 20سال آینده، نیازی به حمله آمریکا و اسراییل نخواهد بود و ایران با این سیاست مصرف منابع زیرزمینی آب و تغییر اقلیم خود به خود نابود خواهد شد. پس اگر دیر بجنبیم آینده بسیار غمانگیزی خواهیم داشت.