| برنا مسروری | روزنامه نگار |
جنبش سطل آب یخ و اکران «شهر موشها2» در یک نکته مشترکند و آن چیزی نیست جز مخالفان و معترضانشان! نمیدانم افرادی که نگران حرام شدن آب هستند هر هفته چقدر برای عطر و ادوکلن هزینه میکنند - وقتی حمام نمیروند! - یا روی چند جای ماشینشان جمله «لطفا مرا بشویید» نوشته شده است، یا دندانهایشان را چگونه مسواک میزنند، یا اصلا چرا اینقدر بیماریهای ناشناخته در دنیا زیاد است که برای آشنا کردن مردم با آنها از کارهای عجیب و غریب استفاده میشود یا... اما واکنشها به اکران «شهر موشها 2» داستان دیگری است. در اخبار خواندیم شوراي صنفي نمايش جلسه ویژهای تشکيل داده که گویا این جلسه واکنشی است به هشدار دو تن از صاحبان فیلمهای روی پرده نسبت به اشغال سالنهای نمایش از سوی «شهر موشها 2» و... خب، چاره چیست؟ صاحب این قلم «شهر موشهای 2» را دیده است. برای اینکه باید دید. برای اینکه چه بخواهیم و چه نخواهیم تک است. چرا؟ چون رقیب ندارد. مشابه ندارد. یعنی نمیتوانید مثلا به سینما بروید و بین «شهر موشها» و «کلاه قرمزی» یا هر فیلم عروسکی دیگری یکی را انتخاب کنید. در این لحظه و با این مشخصات تنها همین یک فیلم روی پرده است. بحث نوستالژی «شهر موشها» برای یکی، دو نسل (شاید هم سه نسل) به کنار. بحث تبلیغات مهیب فیلم هم به کنار. بحث خوب یا بد بودن فیلم هم به کنار. اما منحصربهفرد بودنش را به هیچ وجه نمیتوان انکار کرد. بار دیگر برگردیم به یخهای در سطل و سرهای مقابل دوربین... واقعا چه اشکالی دارد؟ آدمهای معروف سرزمینمان در یک اقدام خیرخواهانه با باقی دنیا همکاری میکنند و چون - یحتمل- ویزا کارت ندارند کمکهای نقدی خود را به هموطنان بیمارشان میدهند. این اتفاق بسیار خوبی است. حالا 2 لیتر آب اضافهای را که به هدر میرود هم میتوان به جای نق زدن با کمی صرفهجویی هنگام استحمام جبران کرد و جلوی یک حرکت نمادین خوب را نگرفت. بیایید شهر یخی نباشیم. یاد بگیریم لذت بردن از اتفاقات ساده را. یاد بگیریم خورده نانهایی را که از ساندویچمان میریزد به پرندهها بدهیم، تا بعد با شنیدن چهچهشان با خودمان بگوییم مشغول تشکر از ما هستند. باور کنید ذرهای از لذتی که در این کار است در پرداخت حق ویزیت به روانپزشک نیست. چند عروسک خوشآب و رنگ. یه سطل یخ. بو کردن یه گل یا اگر شانس بیاوریم مشاهده گاهگاهی آسمان آبی همراه با ابرهای جالب. شکلک درآوردن برای بچهای که در ترافیک حوصلهاش سر رفته و سرش را بیحوصله به شیشه چسبانده - هم حال و هوای خودمان عوض میشود و هم او، یک بار امتحان کنید – و... اینقدر دلخوشیهای ساده و مجانی میتوانیم داشته باشیم.
میدانم برای دیدن «شهر موشهای 2» خیلی هیجان دارید ولی من برعکس بعضی از همکارانم چیزی از داستان فیلم نمیگویم تا مزهاش نرود!