حسن فضائلی عضو هیأت علمی موسسه تحقیقات علوم دامی
آزمون و خطای پرهزینه، حالا به یکی از ویژگیهای مدیریتی در ایران تبدیل شده است. طرحهایی که با تبلیغ و سروصدای فراوان اجرا میشوند و تنها به خاطر چند اشتباه محاسباتی هزینههای گزافی به بار میآورند. از این بین و با بروز بحران خشکسالی مدتی است که در رسانههای جمعی ازجمله تلویزیون، سایتهای اینترنتی و اخبار به صورت گسترده درخصوص تولید علوفه «هیدروپونیک» یا «آب کشت» تبلیغ میشود و تولیدکنندگان فرآوردههای دامی را تشویق میکنند که به جای خرید یا واردات علوفه و خوراک دام، خودشان با استفاده از اتاقکهای بسته اقدام به تولید علوفه آب کشت کنند. در این روش علوفه مشابه شیوه کشت سبزه نوروز و بدون حضور خاک کشت میشود. برای راهاندازی این نوع کشت در مجتمعهای دامداری، نیاز به خرید گلخانه و اتاقکهای بستهای است که بهطور متوسط 40 تا 100میلیون تومان قیمت دارند، اما نادیده گرفته شدن چند نکته ساده علمی باعث شده است که دامداران بسیاری پس از تحمل هزینه اضافه، متوجه شوند که این روش با وجود تبلیغ فراوان هیچگونه کارایی ندارد. این در شرایطی است که واحدهای تولیدی متاثر از وضع اقتصاد کلان کشور، دارای مصایب و مشکلات فراوانی هستند و تبلیغ برای روشهایی که مراحل آزمایشگاهی و محاسباتی خود را به صورت دقیق پشت سر نگذاشته، نوعی کوتاهی و اجحاف در حق تولیدکنندگان و سرمایههای ملی است. در مورد معایب علمی این طرح باید به چند نکته توجه کرد. مبلغان این شیوه کشت به دامداران و سرمایهگذاران بخش کشاورزی اعلام میکنند که از فضای 33 مترمربع یک تن علوفه بهدست میآید، این در شرایطی است که یک تن علوفه از 30 هکتار زمین بهدست میآید. در اینجا باید یادآور شد گیاهی که بدون حضور خاک مراحل رشد خود را پشت سر میگذارد برای تغذیه و رفع نیاز از ذخایر درونی دانه و اندام گیاهی استفاده میکند و چون زمان برداشت علوفه هیدروپونیک 7 تا 10 روز پس از کشت است، گیاه زمان اضافهای برای جبران مواد از دست رفته خود ندارد و از طرف دیگر در صورتی که اجازه دهیم گیاه فرآیند تکاملی خود را پشت سر بگذارد، این امکان در اتاقکهای کشت وجود ندارد. در نتیجه علوفه به دست آمده از این روش فاقد ارزش تغذیهای کافی است. موضوع دومی که در تبلیغات کشت علوفه هیدروپونیک روی آن مانور میدهند، این است که در 7 تا 10 روز پس از کشت بذر، وزن سبزینه تولیدشده به 5 تا 6 برابر بذر مصرفشده میرسد که بخش اعظم آن آب است، اما هیچکدام از مبلغان این روش آیا وزن علوفه به دست آمده پس از آبگیری را محاسبه کردهاند؟ براساس پژوهش انجام شده در موسسه تحقیقات علوم دامی، از هر 100کیلوگرم بذر (خشک) مصرفی در یک دوره کشت هیدروپونیک 512 کیلوگرم سبزینه به دست آمد که پس از خشک شدن مقدار آن به 78 کیلوگرم رسید و درواقع بازده این روش منفی بود. درواقع مواد اولیه به کار رفته، هم از نظر کیفیت و هم از نظر کمیت افت میکند و این مسأله کافی است تا براساس آن توجیه اقتصادی هر طرح علمی رد شود. وقتی دامدار میتواند همان 100 کیلوگرم بذر را با کیفیت تغذیهای بیشتر و بدون هزینه اضافه تهیه کند، چه نیازی است که چندمیلیون تومان هزینه کند و کمتر و بیکیفیتتر از مواد اولیه مصرفی برداشت کند؟! همین مسأله موجب شده است که کشت هیدروپونیک علوفه به دلیل نبود توجیه اقتصادی در هیچ یک از طرحهای کلان سایر کشورها جایگاهی نداشته باشد، اما در ایران متاسفانه این طرح از تریبون نهادهای دولتی و متولی کشاورزی نیز تبلیغ میشود و موارد بسیاری وجود دارد که کشاورز و دامدار با استفاده از وام و تسهیلات اقدام به سرمایهگذاری در این طرحهای غیرکارشناسی کرده و بدون هیچ بازده اقتصادی مقروض بانکها میشوند.