همیشه بهار نیست
 

 

موسی عصمتی شاعر و آموزگار نابینا

چو با حبیب نشینی و باده پیمایی
به یاد دار محبان بادپیما را

برگردان این بیت از این قرار است: آن شب در کنار آب رکن‌آباد نشستیم تا آخرین قطره شراب را نوشیدی بازهم اگر با دوستی نشستی و شراب نوشیدی به یاد حافظ باش.
توضیح و تفسیر پیرامون بیت بالا این است: وقتی انسان در شرایط خوب و مثبتی قرار می‌گیرد، نباید از اطرافیان و گذشته خود غافل بماند. این بیت شباهت زیادی به مصرع معروف سعدی دارد که می‌فرماید: «چو عضوی به درد آورد روزگار/ دگر عضوها را نماند قرار». باید بپذیریم که فراز و فرودهای زیادی در بخش‌های مختلف زندگی همه ما
وجود دارد.
اما باید بدانیم در مواقع گشایش بهتر است از یاد همنوعان خود غافل نمانیم. بی‌خبری از دوستان و به تعبیر کلی‌تر بی‌توجهی به حال همسایه، هم‌محله، همشهری، هم‌وطن، هم‌ دیدن و هم نوع رسم آدمیت نیست. پیامبر اکرم(ص) در این‌باره حدیثی دارند با این مضمون که روا نیست شما سفره پرباری داشته باشید و همسایه شما رنج گرسنگی را همراه خود داشته باشد. بیت معروف حافظ که در بالای متن آمده ازجمله نکات کلیدی است که باید به آن توجه داشته باشیم.
برای بررسی و مطابقت وضع امروز جهان با آنچه در شعر حافظ آمده، لازم نیست تلاش زیادی انجام دهیم. نگاه کردن به وضع امروز فلسطین، عکس‌العمل مسلمانان و البته همه مردم جهان گواه این موضوع است. ممکن است کسی پیدا شود و بگوید چرا باید در مواقع شادکامی به یاد مشکلات دیگران باشم. فردوسی بزرگ پاسخ چنین کسی را این‌گونه می‌دهد: «چنین است رسم سرای درشت، گهی پشت به زین و گهی
زین به پشت».
همه ما براساس تجربیاتمان به این نتیجه رسیده‌ایم که باده‌نوشی و سرخوشی مانایی ندارند. اگر بهاری در کار است، دچار شدن به برگ‌ریزان خزان هم در پیش خواهد بود. اگر به روزگار تنگدستی نیز نیم‌نگاهی داشته باشیم صرفا به فکر سرخوشی نخواهیم بود و هوای اطرافیان و همنوعان را نیز خواهیم داشت.
نکته کلیدی که پیرامون آموزه‌های اخلاقی حافظ و دیگر شاعران باید به آن اشاره شود این است که خود ما از تبلیغ درمورد کالای گرانبهایمان (شعر شاعران پارسی‌گو) غفلت کرده‌ایم.
شاعران و نویسندگان غربی از شاعران ما الهام گرفته‌اند و ما خود غافلیم.  آنها در میان چندین‌ هزار بیت سروده شده توسط شاعران جهان به بیت سعدی شیرازی می‌رسند و آن را بر سر در سازمان ملل‌متحد حک می‌کنند.
یکی از دوستان به خاطره‌ای در این زمینه اشاره کرد و گفت: در سفری که به آفریقای‌جنوبی داشتم، یک بیت از اشعار مولانا را به انگلیسی ترجمه کردم و برای حاضران در مجلسی خواندم. بعد از خواندن آن بیت، همه دور و بر مرا گرفتند و گفتند این مفاهیم زیبا را
چگونه می‌گویی؟
من هم گفتم این مفاهیم از آن من نیست. از آن مولانا است. بنابراین ما در انتقال و ترجمه داشته‌هایمان کوتاهی کرده‌ایم.


 
http://shahrvand-newspaper.ir/News/Main/4403/همیشه-بهار-نیست