مهدی مالمیر روزنامهنگار
این استدلال که میگویند مخالفان دولت عیبها را میگویند و نیازی نیست موافقان این کار را بکنند، استدلال چندان درستی نیست! دولت تدبیر و امید در طول 2 سالی که فرمان ماشین قوه اجرایی کشور را به دست گرفته، از عهده کارهای نمایانی بر آمده که میتواند مایه ناز و گردن فرازیاش باشد. بزرگترین آن شاید این باشد که تا آنجا که توانسته سعی کرده از «کاراکتر» دولت پیشین و ابتذالی که دامنگیر سیاستهای اقتصادی و سیاسی بود، فاصله بگیرد. با این همه اما، ضربالمثل شیرینی میان انگلیسیزبانها رواج دارد به این مضمون: «سیبزمینی داغ را نمیتوان در دستان خود نگه داشت». این ضربالمثل کنایتی است به تصمیماتی که میباید هرچه زودتر از شرِ آنها خلاص شد. در دولت کنونی نیز به کار بستن سیاستهایی که به بنبست رسیدنشان در دولت «مهرورز» به اثبات رسیده است، حکم همان سیبزمینیهای داغی را دارند که میباید، هرچه زودتر دست از آنها بشویید!
نامهنگاری یا سنت عریضهنویسی خلایق به مسئولان در سفرهای استانی ازجمله سیاستهای ناکارآمد دولت گذشته بود که در دولت تدبیر نیز بیش و کم پیگیری میشود و هرچه هم به دیده خطاپوش بدان بنگریم جزو نقاط مثبت دولت فعلی به حساب نمیآید. سیاست عریضهنویسی افزون بر اینکه عدم حساسیت دولت تدبیر را به فقدان نهادهای حرفهای سیاسی و رواج آماتوریسم به رخ میکشد، به «روحیه تکروی» شهروندان نیز پر و بال میدهد. به عبارت دیگر، نامهنگاری شهروندان به دولتمردان به این توهم دامن میزند که هر کسی بیتوجه به منافع دیگری و کار جمعی که نیاز هرگونه سیاستورزی و مطالبهخواهی است، صرفاً با دمزدن از تراژدیهای شخصی و خصوصی میتواند به خواستههایش دست یابد. بزرگترین آسیب جان گرفتن روحیه تکروی در شهروندان، کاهش روزافزون همبستگی اجتماعی و تُهیتر شدن حساب بانکیِ «سرمایه اجتماعی» است که این معضل برای کشوری که هر آینه خطر بلاهای طبیعی مثل سیل و زلزله تهدیدش میکند و نیازمند روحیه جمعی و کار گروهی است، به هیچ رو نوید روزهای خوشی نیست.
سیاست نامهنگاری به دولتمردان که جزو سیاستهای اصلی دولت گذشته بود، اگر سود و ثمری داشت، نشان دادن بیحاصلی این جنس سیاستهای پر هزینه بود. برای دولت تدبیر که اعتبارش را بیش از هر چیز از زاویه گرفتن از «منش» دولت مهرورز اندوخته است، ضروری است تا سیبزمینیهای داغی را که به ارث برده است، هرچه زودتر زمین بگذارد!